زبان و ادبیات فارسی
قدسیه رضوانیان
چکیده
کتاب پژوهشی جامعهشناختی در نثر داستانی جدید فارسی، اثر رضا نوابپور،[i] یکی از دقیقترین کتابهای تحلیل ادبیات داستانی معاصر ایران است. نویسنده با بررسی دیالکتیک ادبیات و تاریخ، از مشروطه تا انقلاب 1357، نهتنها رخدادهای کلان تاریخساز، بلکه وقایع ریز سیاسی و چگونگی اثرگذاری آن بر ادبیات داستانی را با نگاه ژرف انتقادی بررسیده ...
بیشتر
کتاب پژوهشی جامعهشناختی در نثر داستانی جدید فارسی، اثر رضا نوابپور،[i] یکی از دقیقترین کتابهای تحلیل ادبیات داستانی معاصر ایران است. نویسنده با بررسی دیالکتیک ادبیات و تاریخ، از مشروطه تا انقلاب 1357، نهتنها رخدادهای کلان تاریخساز، بلکه وقایع ریز سیاسی و چگونگی اثرگذاری آن بر ادبیات داستانی را با نگاه ژرف انتقادی بررسیده است. این پژوهش باوجود رویکرد تاریخی و اجتماعی به داستان معاصر، بدون اتکا بر هیچ نظریۀ جامعهشناختی خاص اما بهروش منتقدان تاریخگرای نوین، داستان معاصر را در پیوند با گفتمانهای ناهمگون و متعارض بررسی میکند و نشان میدهد که متن درقبال آن گفتمانها چه مواضع ضمنیای را اتخاذ کرده است، اما ترجمۀ ابوالقاسم سرّی با سنخیتنداشتن نوع ترجمه با متن و موضوع کتاب، سهلانگاریهای زبانی، ساختاری، محتوایی، و سرهنویسی غلطانداز و ناخوشآیند علاوهبراینکه خواننده را دچار چالش بیهوده با متن میکند، متن را به ترجمهای نارسا منتهی کرده است.
زبان و ادبیات فارسی
قدسیه رضوانیان؛ سیاوش حق جو؛ لیلا درویشعلی پورآستانه
چکیده
هرچند از دوران قاجار تا کنون حدود شصت فرهنگ زبان فارسی عامیانه تدوین شده است، کمآگاهی فرهنگنویسان یا پایبندنبودن آنان به اصول فرهنگنویسی در پیکرهنگاری، نگاه ذوقی و گذشتهنگر آنها به زبان عامیانه، نازلنگری زبان عامیانه دربرابر زبان رسمی، و ترس از ورود واژگان تابوشکن در زبان معیار از سوی سیاستگذاران فرهنگی ...
بیشتر
هرچند از دوران قاجار تا کنون حدود شصت فرهنگ زبان فارسی عامیانه تدوین شده است، کمآگاهی فرهنگنویسان یا پایبندنبودن آنان به اصول فرهنگنویسی در پیکرهنگاری، نگاه ذوقی و گذشتهنگر آنها به زبان عامیانه، نازلنگری زبان عامیانه دربرابر زبان رسمی، و ترس از ورود واژگان تابوشکن در زبان معیار از سوی سیاستگذاران فرهنگی باعث شکلگیری فرهنگهای بازاری بسیاری شد و در محافل دانشگاهی نیز بهرسمیت شناخته نشدند. این جستار، از بین شصت فرهنگ موجود، تنها دوازده «فرهنگ واژگان و تعابیر عامیانه» را همسو با معیارهای فرهنگنویسی در علم زبانشناسی کاربردی یافته است، اما باز استفاده از روش کتابخانهای بهجای روش میدانی در گردآوری دادهها و ناقص یا نادرستبودن اطلاعات زیرمدخلی از ضعفهای عمدۀ این دست فرهنگهاست که این جستار به بررسی توصیفی ـ انتقادی متن این فرهنگها میپردازد. بهنظر میرسد، استفاده از پیکرهنگاری زبان معیار و پیکرهبندی رایانهای میتواند به حفظ و اعتباربخشی علمی این زبان گریزپا بیفزاید.
زبان و ادبیات فارسی
محمد عالی زاده مرشت؛ قدسیه رضوانیان؛ سمانه جعفری
چکیده
در برنامة درسی ایران، درس فارسی و کتاب آن بهعنوان مهمترین ابزار آموزش زبان رسمی اهمیت بسیاری دارد. ازسوییدیگر، شعر در انواع منظوم و غیرمنظوم آن در ادبیات فارسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازاینرو، پژوهش حاضر بر آن است که بهروش کتابخانهای تحلیل محتوای تلفیقی (کمی و کیفی) به توصیف تحلیلی کتابهای فارسی این دوره بپردازد ...
بیشتر
در برنامة درسی ایران، درس فارسی و کتاب آن بهعنوان مهمترین ابزار آموزش زبان رسمی اهمیت بسیاری دارد. ازسوییدیگر، شعر در انواع منظوم و غیرمنظوم آن در ادبیات فارسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازاینرو، پژوهش حاضر بر آن است که بهروش کتابخانهای تحلیل محتوای تلفیقی (کمی و کیفی) به توصیف تحلیلی کتابهای فارسی این دوره بپردازد و نشان دهد که آیا اشعار مندرج در این کتابها قابلیت بهتصویرکشیدن یک شمای کلی متناسب، متعالی، و مطابق واقع از شعر فارسی را در ذهن دانشآموزان دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کتابهای موردنظر بیشتر نثرمحور است. اشعار انتخابشده بیشتر به ادب حماسی، میهنی، پایداری، و انقلاب اختصاص دارد و بهدلیل عدم پراکندگی متناسب در نوع ادبی، سبک شعر، قالب شعری، بحر و وزن، و... اشعار کتابهای فارسی این دوره چهرة درستی از شعر فارسی را به مخاطب نشان نمیدهد. ضمن اینکه از نظر جایگاه شاعران مطرحشده و آثار منتخب از ایشان نیز موارد قابلنقد بسیاری در هر سه کتاب وجود دارد. بنابر موارد یادشده، پژوهش صورتگرفته بر ضرورت بازنگری و اصلاح کتابهای درسی موردمطالعه صحه میگذارد.
زبان و ادبیات فارسی
هاله کیانی بارفروشی؛ قدسیه رضوانیان
چکیده
کتاب فارسی عمومی ازجمله منابع درسی دانشگاهی است که فقدان سرفصلی نظاممند برای آن سبب شده است کتابهای متعددی برای آن نگاشته شود. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی انتقادی، به بررسی دوازده کتاب فارسی عمومی از میان انبوه کتابهای تدوینشده برای این واحد درسی در بازة زمانی حدود چهل ساله و پراکندگی جغرافیایی دانشگاهی بپردازد. ...
بیشتر
کتاب فارسی عمومی ازجمله منابع درسی دانشگاهی است که فقدان سرفصلی نظاممند برای آن سبب شده است کتابهای متعددی برای آن نگاشته شود. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی انتقادی، به بررسی دوازده کتاب فارسی عمومی از میان انبوه کتابهای تدوینشده برای این واحد درسی در بازة زمانی حدود چهل ساله و پراکندگی جغرافیایی دانشگاهی بپردازد. این پژوهش نشان میدهد که نوع تلقی از ماهیت «ادبیات» در نگرش مؤلفان به این درس بسیار مؤثر است. در اغلب این کتابها، هدفی متفاوت از کتابهای فارسی دبیرستان دنبال نمیشود؛ جایگاه اندیشه و تفکر گردآورنده جز در انتخابِ متون متبلور نمیشود و کتابها عمدتاً طرح و تألیف ویژهای بهجز ارائة منتخبی از آثار نظم و نثر با رویکرد ذوقی و با هدف «جذابیت» و «آموزندگی» ندارند. تلاش برای ارائة گزیدهای از متون والا و فاخر سایر گفتمانها و جریانهای ادبی را در این کتابها بهحاشیه رانده است. اغلب این کتابها رویکرد مؤلفمحور و متنمحور دارند و جایگاهی برای تعامل مخاطب در آنها لحاظ نشده است و از این منظر، رویکردی ایستا و منفعل دارند. نتایج این پژوهش ضرورت تألیف و نگارش کتابی هدفمند و ساختارمند در زمینة درس ادبیات بهعنوان درسی عمومی در دانشگاه را برجسته میکند.
زبان و ادبیات فارسی
قدسیه رضوانیان؛ هاله کیانی بارفروشی
دوره 18، شماره 2 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 113-140
چکیده
«روش تحقیق» از مهمترین لازمههای یک پژوهش علمی است و کتابهایی که در این زمینه بهچاپ میرسند میتوانند پژوهشگران را در آگاهی از روشهای جدید و کاربردی پژوهش یاری کنند. رشتة دانشگاهیِ ادبیات فارسی یکی از رشتههای علوم انسانی است و لزوم همگامشدن با تحولاتِ علوم انسانی در این رشته باید بهطور جدی موردتوجه قرار گیرد. ...
بیشتر
«روش تحقیق» از مهمترین لازمههای یک پژوهش علمی است و کتابهایی که در این زمینه بهچاپ میرسند میتوانند پژوهشگران را در آگاهی از روشهای جدید و کاربردی پژوهش یاری کنند. رشتة دانشگاهیِ ادبیات فارسی یکی از رشتههای علوم انسانی است و لزوم همگامشدن با تحولاتِ علوم انسانی در این رشته باید بهطور جدی موردتوجه قرار گیرد. در این مقاله، ضمن تبیین تحول روششناسی در علوم انسانی، به ارزیابی انتقادی دَه کتاب روش تحقیق در ادبیات فارسی پرداخته شده است. در بخشی از این کتابها، غلبة تلقی سنتی از پژوهش و مفاهیم پوزیتیویستی دربارة ماهیت علم و پژوهش دیده میشود. روشِ غالب در بخش دیگری از کتابها «روش تفسیری» است؛ در اغلب این کتابها روششناسی انتقادی جایگاهی نمییابد و بعضاً حتی نظریههای انتقادیِ طرحشده با ماهیتی غیرانتقادی و تفسیری ارائه شدهاند. دو کتاب از مجموع ده کتاب بررسیشده به تبیین روش تحقیق با رویکرد انتقادی در ادبیات پرداخته و لزوم برخورداری از تفکر نقادانه در مراحل مختلف پژوهش ادبی را موردتوجه قرار دادهاند. بخشی از مفاهیم سنتی و غیرانتقادی در این کتابها ریشه در هژمونیهایی دارد که ادبیات را بهمثابة ابزاری برای تعلیم و نقد را تفسیر دشواریهای آثار ادبی و مقولهای ذوقی تعریف میکند.