باستان شناسی
یاسر ملک زاده؛ سرور خراشادی
چکیده
تاکنون نقدهایی مکتوب و شفاهی به کتاب پروانه پورشریعتی با عنوان Decline and Fall of the Sasanian Empire: The Sasanian Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran وارد شده است که منتقدان با دیدگاههایی متفاوت به ارزیابی اثر و تقویت یا تضعیف نظریههای وی پرداختهاند. واضح است کتابهایی از این دست، که هم ارائۀ جسورانهای از کلیات بدیع و ایدهآفریناند و هم دریایی ...
بیشتر
تاکنون نقدهایی مکتوب و شفاهی به کتاب پروانه پورشریعتی با عنوان Decline and Fall of the Sasanian Empire: The Sasanian Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran وارد شده است که منتقدان با دیدگاههایی متفاوت به ارزیابی اثر و تقویت یا تضعیف نظریههای وی پرداختهاند. واضح است کتابهایی از این دست، که هم ارائۀ جسورانهای از کلیات بدیع و ایدهآفریناند و هم دریایی از جزئیات را فراروی مخاطب میگشایند، این قابلیت را دارند که بهکرات در بوتۀ نقد، جرحوتعدیل، و ترمیم نهاده شوند. این نوشتار نیز با هدف پرداختن به جانمایۀ اثر، که همانا سهگانۀ پورشریعتی در قالب یک نظریۀ کلان و دو نظریۀ خرد است، سامان یافته است. نظریۀ کلان مبتنیبر ماهیت کنفدراسیونی نظام حکومتی ساسانی است و نظریههای خرد بر تمایز فرهنگی ـ دینی پارسیان و پارتیان و نیز گاهشماری فتوح تمرکز دارد. واکاوی انتقادی با رویکرد تحلیلی حاکی از وجود شواهدی مبنیبر تمرکزگرایی و تمرکزگریزی متناوب درطول حکومت ساسانیان است؛ نکتهای که غلبۀ نظریۀ کنفدراسیونی بر نظریۀ تمرکزگرایی را در معرفی نظام حکومت ساسانی بهچالش میکشد. همچنین، در نظریۀ دوگانگی مذهبی پارسیگ ـ پهلو، باوجود برخی اشارات قابلتأمل، شواهد متقنی ارائه نمیشود.
باستان شناسی
سرور خراشادی
چکیده
سالهاست که باستانشناسان ایرانی و انیرانی در سرزمینهای پیرامونی خلیج فارس و نیز در ژرفناهای آن به پژوهشهای باستانشناسی پرداختهاند و دستاوردهای ارزندهای بهارمغان آوردهاند. این دستاوردها بیشتر درقالب مقالههایی منتشر شده است که بیشینۀ آنها به زبان انگلیسی است. کتابهای متعددی نیز در این زمینه وجود دارد که البته ...
بیشتر
سالهاست که باستانشناسان ایرانی و انیرانی در سرزمینهای پیرامونی خلیج فارس و نیز در ژرفناهای آن به پژوهشهای باستانشناسی پرداختهاند و دستاوردهای ارزندهای بهارمغان آوردهاند. این دستاوردها بیشتر درقالب مقالههایی منتشر شده است که بیشینۀ آنها به زبان انگلیسی است. کتابهای متعددی نیز در این زمینه وجود دارد که البته به زبان انگلیسی چاپ شده است. اگرچه کتابهایی به قلم تاریخپژوهان ایرانی و انیرانی نگاشته شده، نبود تکنگاریِ جامعی دربارۀ خلیج فارس ازمنظر باستانشناسی بهشدت محسوس و مشهود بود. بهتازگی کتابی به زبان فارسی با نام باستانشناسی خلیج فارس در دورۀ اشکانی و ساسانی منتشر شده است که بررسیها، کاوشها، و مطالعات انجامشدۀ باستانشناسان را در پهنههای شمالی و جنوبی خلیج فارس در دو دورۀ پردامنۀ تاریخ ایران یعنی دورۀ اشکانی و ساسانی دربرمیگیرد. ازاینروی، اهمیت موضوعی و حساسیت ملی حوزة خلیج فارس ضرورت نهادن این تألیف را در بوتة ارزیابی، نقد، و بررسی توجیه مینماید. نگاه نقادانه بر این اثر ارزشمند حاکی از وجود کاستیهایی چند در ویراستاری ادبی، انسجام و نظم منطقی بینفصلی و درونفصلی مطالب، مطولبودن عناوین برخی فصلها، تناسب و هماهنگینداشتن عنوان با محتوا در برخی فصلها، نبود توازن در پرداختن به پیشینة پژوهشهای کرانههای شمالی و جنوبی خلیج فارس ازمنظر توالی گاهنگاری و وجود نقایصی اندک در ارجاعدهی و نمایه است.