مقالة حاضر نقدی است بر کتاب شرح شوق تألیف استاد سعید حمیدیان در پنج مجلد و 4397 صفحه در تجزیه و تحلیل غزلیات خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی. در این مقاله ابتدا امتیازها و کاستیهای ساختاری کتاب بررسی شده سپس امتیازها و کاستیهای محتوایی آن موردبحث قرار گرفته است. در این رهگذر فصلهایی چون جهش معرفتی، آفاق زبانی ورود به متشابهات ...
بیشتر
مقالة حاضر نقدی است بر کتاب شرح شوق تألیف استاد سعید حمیدیان در پنج مجلد و 4397 صفحه در تجزیه و تحلیل غزلیات خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی. در این مقاله ابتدا امتیازها و کاستیهای ساختاری کتاب بررسی شده سپس امتیازها و کاستیهای محتوایی آن موردبحث قرار گرفته است. در این رهگذر فصلهایی چون جهش معرفتی، آفاق زبانی ورود به متشابهات سخن، و مهندسی فرهنگ فراهم آمده است. درادامه، کاستیهای محتوایی از دو منظر نقد درونساختاری و نقد برونساختاری بررسی شده و بهدنبال آنها فصلی مستقل به تحلیل سازواری کتاب با مبانی و پیشفرضهای مفروض اثر و نیز سازواری با مبانی و پیشفرضهای اسلامی اختصاص یافته است. آخرین عنوان مقاله نتیجهگیری از مباحث مطرحشده است که در آن داوری نهایی درباب این اثر مطرح شده است. بر این تقدیر کتاب شرح شوق در شمار ارزشمندترین آثار حافظپژوهی و حتی بهترین پژوهشهای ادبی معاصر قلمداد شده است که میتوان گفت یکی از تحقیقیترین و اجتهادیترین پژوهشهای صورتگرفته در علوم انسانی در یکصد سال اخیر است که میتواند در جهت کاربردی و راهبردی مؤلفههای فرهنگ ایران نقشآفرین باشد.
چکیدهگسترش وسیع اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر زمینه را برای طرح و بررسی بیشتر رسانهها در حکم اصلیترین وسایل ارتباطی فراهم میکند. در این میان، رسانههای جدید نقش کانونی و محوری دارند؛ بهصورتی که هر روز بر دامنة تأثیرگذاری آنها در تحولات و بحرانهای گوناگون منطقهای و جهانی افزوده میشود. مقالة حاضر در پی نقد و بررسی مقالة ...
بیشتر
چکیدهگسترش وسیع اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر زمینه را برای طرح و بررسی بیشتر رسانهها در حکم اصلیترین وسایل ارتباطی فراهم میکند. در این میان، رسانههای جدید نقش کانونی و محوری دارند؛ بهصورتی که هر روز بر دامنة تأثیرگذاری آنها در تحولات و بحرانهای گوناگون منطقهای و جهانی افزوده میشود. مقالة حاضر در پی نقد و بررسی مقالة «دگرگونی سیاست یا ضد سیاست؟» از بری اکسفورد است که در رسانههای جدید و سیاست (2001) به چاپ رسیده است. این مقاله نیز همراه مجموعه مقالات کتاب در سال 1387 به فارسی برگردانده شده است. بر اساس این، نگارندگان هر دو نسخة زبان اصلی و ترجمهشدة آن را نقد و بررسی کردهاند. مقالة حاضر در دو بخش با عنوانهای نقد درونساختاری و نقد برونساختاری به بررسی و نقد مقالة مذکور میپردازد. باید اذعان کرد که حوزة تأثیرگذاری رسانه در سیاست دستخوش تحولات چشمگیری شده است و امروزه رسانههای جدید و مجازی در پیشبرد دموکراسی و ایجاد محدودیت برای دولتها و نهادهای مختلف در زمینههای گوناگون نقش مهمی دارند. تحولات سالهای اخیر نشان میدهد که سیاستها تا حدود زیادی تحت تأثیر محیطهای رسانهای مجازی قرار گرفتهاند و رسانههای جدید هر روز شامل تعریف جدیدی میشوند.