چکیده مراد فرهادپور سالهاست نظری را طرح کرده است که طرفدارانی دارد و، بنا به آن، تفکر ما ناگزیر همان ترجمه یا از سنخ ترجمه است: از دید ایشان با دو گونه ترجمه روبهروییم: ترجمه بهمعنای عام و ترجمه بهمعنای خاص. وی در مقدمۀ کتاب عقل افسرده و سپس در مقالهای مفصل در جلد دوم کتاب پارههای فکر (فلسفه و سیاست) نظر خود را توضیح داده و ...
بیشتر
چکیده مراد فرهادپور سالهاست نظری را طرح کرده است که طرفدارانی دارد و، بنا به آن، تفکر ما ناگزیر همان ترجمه یا از سنخ ترجمه است: از دید ایشان با دو گونه ترجمه روبهروییم: ترجمه بهمعنای عام و ترجمه بهمعنای خاص. وی در مقدمۀ کتاب عقل افسرده و سپس در مقالهای مفصل در جلد دوم کتاب پارههای فکر (فلسفه و سیاست) نظر خود را توضیح داده و آن را توجیه کرده است. نوشتۀ پیشِِ رو هم نقد آن نظر و هم فهم دیگری از نظریۀ هرمنیوتیک عام گادامر و نیز روانکاوی فهم لاکان است و بهواسطۀ فهم یا تفسیری دیگرگون از این دو نظریه نظر فرهادپور را نقد میکند؛ او فهم را ترجمه میفهمد. نظر فرهادپور بر فهمی نافلسفی و سطحی از هرمنیوتیک گادامر استوار است که در این مقاله آن را روشن و نقد خواهیم کرد.