مدیریت و سیاستگذاری
مرجان ابراهیمی؛ جعفر حسین پور سعادت آبادی؛ اسفندیار دشمن زیاری؛ مجتبی معظمی؛ بی بی سادات میراسماعیلی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ارائة مدل رهبری فناورانه آموزش مجازی در راستای پیشبرد برنامههای آموزشی مدارس ابتدایی با رویکرد ترکیبی اجرا گردید. پژوهش از نوع اکتشافی متوالی بود. جامعة آماری در بخش کیفی را خبرگان آشنا به رهبری فناورانه، شامل میشوند؛ که این افراد، بهصورت هدفمند از نوع معیاری، برای مصاحبههای کیفی در موضوع پژوهش انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف ارائة مدل رهبری فناورانه آموزش مجازی در راستای پیشبرد برنامههای آموزشی مدارس ابتدایی با رویکرد ترکیبی اجرا گردید. پژوهش از نوع اکتشافی متوالی بود. جامعة آماری در بخش کیفی را خبرگان آشنا به رهبری فناورانه، شامل میشوند؛ که این افراد، بهصورت هدفمند از نوع معیاری، برای مصاحبههای کیفی در موضوع پژوهش انتخاب گردیدند (16 مصاحبه با 16 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه یافت) و در بخش دوم (کمی) اقدام به ساخت پرسشنامه نموده در بین مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران توزیع گردید(235 مدیر مدرسه دولتی و 215 مدیر مدرسه غیرانتفاعی). بهمنظور تجزیهوتحلیل از کدگذاری در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری در بخش کمی استفاده گردید. در بخش کیفی مشخص گردید که مقولهها در قالب 9 مقوله و 37 کد مفهومی مشخص شد و در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی بهصورت موجبات علی (3 مقوله)، مقوله اصلی: رهبری فناورانه آموزش مجازی (1 مقوله)، راهبردها (1 مقوله)، شرایط زمینهای (1 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2 مقوله) و پیامدها (1 مقوله) جای گرفتند. در بخش کمی نیز مشخص گردید که هر 6 مؤلفهی اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. به مدیران مربوطه، پیشنهاد میگردد در زمان انتخاب مدیران به نگرش و توانمندیهای فنّاورانه آنها توجه کنند.
اقتصاد
مصطفی سمیعی نسب؛ یاسر سلیمانی
دوره 16، ویژه نامه اقتصاد مقاومتی ، بهمن 1395، ، صفحه 51-81
چکیده
چکیدهایجاد دوره رسمی آموزشی- پژوهشی کاربردی مبتنی بر روششناسی طراحی یک برنامه درسی کارآمد، از ملزومات تحقق عملی اقتصاد مقاومتی در مجامع علمی و دانشگاهی است. این مقاله درصدد است تا با نقد رویکرد متعارف برنامه درسی رشته علوم اقتصادی در کشور، به بیان اصول و روشهای برنامهریزی درسی و طراحی یک برنامه درسی در مقطع کارشناسی ارشد ...
بیشتر
چکیدهایجاد دوره رسمی آموزشی- پژوهشی کاربردی مبتنی بر روششناسی طراحی یک برنامه درسی کارآمد، از ملزومات تحقق عملی اقتصاد مقاومتی در مجامع علمی و دانشگاهی است. این مقاله درصدد است تا با نقد رویکرد متعارف برنامه درسی رشته علوم اقتصادی در کشور، به بیان اصول و روشهای برنامهریزی درسی و طراحی یک برنامه درسی در مقطع کارشناسی ارشد اقتصاد مقاومتی بپردازد تا دو خلأ را پوشش دهد که عبارتند از: الف) ارائه فرآیند طراحی روشمند اهداف و محتوای آموزشی با رویکرد صحیح و نوین و مبتنی بر مقتضیات و نیازهای کشور؛ ب) نمونه پژوهی این فرآیند با طراحی برنامه آموزشی رسمی مقطع کارشناسی ارشد با عنوان: «اقتصاد مقاومتی». روش جمعآوری دادهها و اطلاعات در این پژوهش روش ترکیبی بوده و از مستندات کتابخانهای و مصاحبه استفاده شده است. در این مسیر از ابزار جمعآوری اطلاعات منابع رایانهای از قبیل جستجوی پیشرفته اینترنتی منابع استفاده شده و از روشهای ارجاع فرآیندی پژوهش همچون مصاحبه و طوفان مغزی نخبگان، جهت اعتبار بخشی پژوهش بهرهگیری شده است. بررسی نیازسنجی آموزشی، ارائه جدول «هدف-محتوا» و طراحی سرفصلهای دروس، از نتایج پژوهش مذکور است.
علوم تربیتی
سید محمدحسین حسینی؛ محمود مهرمحمدی؛ غلامرضا حاج حسیننژاد؛ نادر سلسبیلی
دوره 15، شماره 37 ، اسفند 1394، ، صفحه 199-235
چکیده
هدف این مقاله تحلیل انتقادی الگوهای تغییر برنامههای درسی بود. برای تحقق این هدف، از روش پژوهش «کاوشگری فلسفی انتقادی» استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده کلیه منابع اعم از کتابها، مقالات، مطالعات و پژوهشهای مرتبط با موضوع بود که حداکثر ممکن منابع به روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق ...
بیشتر
هدف این مقاله تحلیل انتقادی الگوهای تغییر برنامههای درسی بود. برای تحقق این هدف، از روش پژوهش «کاوشگری فلسفی انتقادی» استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده کلیه منابع اعم از کتابها، مقالات، مطالعات و پژوهشهای مرتبط با موضوع بود که حداکثر ممکن منابع به روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق سیاهه یادداشتبرداری گردآوری و اطلاعات به روش کلامی، تصویری و استنتاج منطقی تحلیل شد. براساس یافتههای پژوهش، الگوهای تغییر برنامههای درسی شامل الگوهای پذیرش نگرانیمحور، تغییر سیستمی، موانع و مقاومت در برابر تغییر، شرایط تغییر، عوامل مؤثر بر اجرای تغییر، سازمانی سه سطحی تغییر، ویژگیهای تغییر، فرایند تغییر، و تغییر آموزشی سیستمی سه سطحی است. الگوهایی که اکثر آنها بر رویکرد غایتشناختی تغییر و رویکرد خطی بالا به پایین تغییر برنامههای درسی مبتنی بوده، غیرسیستمی و جزءنگر هستند و توصیف و تبیینی ناقص از واقعیت تغییر برنامههای درسی ارائه میکنند.