فلسفه
سیدمصطفی شهرآیینی؛ محسن تهرانی
چکیده
هدف از نگارش این مقاله معرفی، نقد، و ارزیابی کتاب اسپینوزا در فلسفۀ شوروی است. این اثر مجموعۀ هفت مقاله از نویسندگان روس دربارۀ بخشهای مختلف فلسفۀ اسپینوزاست که تاریخ نگارش آنها به دهۀ بیست میلادی بازمیگردد، درست زمانی که فیلسوفان روسی به فکر تدوین نظامی فلسفی بودند و درمیان آنان مجادلات فراوانی درخصوص ماهیت این نظام صورت میگرفت. ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله معرفی، نقد، و ارزیابی کتاب اسپینوزا در فلسفۀ شوروی است. این اثر مجموعۀ هفت مقاله از نویسندگان روس دربارۀ بخشهای مختلف فلسفۀ اسپینوزاست که تاریخ نگارش آنها به دهۀ بیست میلادی بازمیگردد، درست زمانی که فیلسوفان روسی به فکر تدوین نظامی فلسفی بودند و درمیان آنان مجادلات فراوانی درخصوص ماهیت این نظام صورت میگرفت. دستگاه فکری اسپینوزا از منابعی بود که گروههای مختلف با رویکردهای کاملاً مخالف از آن برای پیریزی نظام فلسفی خود استفاده میکردند. جرج ال. کلاین، متفکر و مترجم آمریکایی، با احاطۀ کامل بر فلسفۀ شوروی و فلسفۀ اسپینوزا، در سال 1952 این مقالات را از مجلات مختلف آن دوره انتخاب، ترجمه، و بههمراه مقدمهای مفصل منتشر کرد. در این مقاله، ابتدا به معرفی کلی اثر و خاستگاه آن میپردازیم؛ سپس درونمایۀ مقالات را بهصورت مستقل معرفی میکنیم، و درپایان رویکردهای مختلف را تحلیل و نقد میکنیم.
فلسفه
بهناز عقیلی دهکردی؛ حسین کلباسی اشتری
دوره 18، شماره 7 ، مهر 1397، ، صفحه 219-238
چکیده
نقد فلسفی دلوز بر اسپینوزا، که در کتاب اسپینوزا و مسئلة بیان آمده است، اثر بسیار مهمی است، زیرا نتایجی که در آن کتاب بهدست آمدهاند بنیادهایی فراهم میآوردند برای تأملات مابعدالطبیعی بعدی دلوز درباب طبیعت قدرت، بدن، تفاوت، و شباهت. دلوز و اسپینوزا نخستین کتابی است که آرای فلسفی دلوز را بررسی میکند، در جاهایی که تلاش میکند فلسفة ...
بیشتر
نقد فلسفی دلوز بر اسپینوزا، که در کتاب اسپینوزا و مسئلة بیان آمده است، اثر بسیار مهمی است، زیرا نتایجی که در آن کتاب بهدست آمدهاند بنیادهایی فراهم میآوردند برای تأملات مابعدالطبیعی بعدی دلوز درباب طبیعت قدرت، بدن، تفاوت، و شباهت. دلوز و اسپینوزا نخستین کتابی است که آرای فلسفی دلوز را بررسی میکند، در جاهایی که تلاش میکند فلسفة اسپینوزا را ارزیابی کند و استدلالهای وی را درباب مسائلی مانند امر مطلق، فلسفة ذهن، معرفتشناسی، و فلسفة اخلاق و سیاست بهچالش بکشد. اگرچه نویسنده دلوز را تحسین میکند، با او سر مخالفت دارد و بر آن است که استدلالهای وی نهتنها به ماتریالیسم حذفی و گونهای سیاست هابزی میانجامند، بلکه مبهمگویی و مبهمکردن را رواج میدهند. وی، ضمن مخالفت با نظریهپردازان فمینیست که مفاهیم دلوز را راهی برای نجات نظریههای فمینیستی میدانند، پیشنهاد میدهد که چرخش بهسوی مارکسیسم و نظریة انتقادی بهترین راهگشای فمینیسم خواهد بود.