علوم اجتماعی
مظفر نامدار؛ جواد نظری مقدم
دوره 18، شماره 12 ، اسفند 1397، ، صفحه 207-230
چکیده
بخش قابلتوجهی از آثار مربوط به تاریخ و فرهنگ ایران ضمن پذیرش نظریة استبداد شرقی، استبداد را ویژگی جامعة ایرانی خواندهاند و معتقدند درطول تاریخ ایران همواره سایة استبداد در همة حوزههای اجتماعی جامعة ایرانی گسترده بوده است. این گفتمان که میتوان از آن بهمنزلة گفتمان استبدادزدگی یاد کرد نقش و جایگاه تعیینکنندهای را برای ...
بیشتر
بخش قابلتوجهی از آثار مربوط به تاریخ و فرهنگ ایران ضمن پذیرش نظریة استبداد شرقی، استبداد را ویژگی جامعة ایرانی خواندهاند و معتقدند درطول تاریخ ایران همواره سایة استبداد در همة حوزههای اجتماعی جامعة ایرانی گسترده بوده است. این گفتمان که میتوان از آن بهمنزلة گفتمان استبدادزدگی یاد کرد نقش و جایگاه تعیینکنندهای را برای دولت و نهاد سیاست در تاریخ ایران درنظر داشته و معتقد است وجود قرنها حاکمیت استبداد مطلقه و قدرت خودکامه در جامعة ایرانی موجب عدم شکلگیری نهادهای مدنی و صنفی شده و این موجب عدم پویایی جامعه گردیده است. این مقاله میکوشد تا با اتکا بهروش کتابخانهای و مطالعة آثار و مکتوبات غیرایرانیان با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی انگارة غالب در زمینة وجود حاکمیت استبداد مطلقه در جامعة ایران را به زیر سؤال ببرد. برپایة یافتههای تحقیق، ساختار حاکم بر نهاد بازار، نهاد دین، لایههای اجتماعی و جایگاه ایلات در جامعة ایرانی نشان میدهد نظریة استبداد ایرانی ریشه در فراروایتها یا نظریههای کلان استبداد شرقی و شیوة تولید آسیایی دارد و با واقعیتهای تاریخی ایران مطابقت ندارد.