هنر
محمدرضا مریدی
چکیده
در کتاب تحولات تصویری ایران، تألیف سیامک دلزنده، مؤلف تلاش کرده است با گذر از تحلیلهای توصیفی به تبیین نظری از تحولات هنر ایران در نیمۀ اول قرن سیزدهم هجری شمسی دست یابد. مؤلف کوشیده است، فراتر از روایتهای خطی، به پادگفتمانهای مسلط نیز بپردازد. در این مسیر نیز به موفقیتهای قابلتوجهی دست یافته است؛ اما این تلاش قابلنقد ...
بیشتر
در کتاب تحولات تصویری ایران، تألیف سیامک دلزنده، مؤلف تلاش کرده است با گذر از تحلیلهای توصیفی به تبیین نظری از تحولات هنر ایران در نیمۀ اول قرن سیزدهم هجری شمسی دست یابد. مؤلف کوشیده است، فراتر از روایتهای خطی، به پادگفتمانهای مسلط نیز بپردازد. در این مسیر نیز به موفقیتهای قابلتوجهی دست یافته است؛ اما این تلاش قابلنقد است.مؤلف تأکید کرده که، برخلاف دیدگاه پسااستعماری، مسیر دیگری را در این کتاب دنبال کرده است و در نقد دیدگاه پسااستعماری که «فاعلیتهای منطقهای» را نادیده میگیرد، به جستوجوی عاملیتهای منطقهای در ایران پرداخته است. مؤلف با در مرکز قراردادن مفهوم «نظم نمایشگاهی» به عاملان بیرونی و عاملان داخلی که بازتولیدکنندۀ این نظم هستند پرداخته و شرح داده که چگونه این جریان بر هنر ایران غلبه یافته است. این دیدگاه ساختاری مؤلف را در مطالعۀ عاملیتهای داخلی محدود کرده است. ازهمینرو، توجه مؤلف به پادگفتمانها فاقد رویکرد تحلیلی است و متن به توصیف آثار و معرفی هنرمندان تقلیل یافته است. در این مقاله، مفصلبندیهای نظری کتاب موردنقد و تحلیل قرار خواهد گرفت. اگرچه نقدهایی بر کتاب وارد است، اما منابعی ازایندست میتوانند زمینه را برای نظریهپردازی دروننگر و درونزا پیرامون هنر ایران فراهم سازد.