علوم سیاسی
حجتاله رحیمی
چکیده
برخی از پژوهشگران مانند پیتر لوید تلاش کردهاند که با ترکیب دیدگاه مارکس و وبر یک چهارچوب تحلیلی را برای تحلیل طبقاتی شهرهای جهان سوم ارائه کنند. باوجوداین، تحلیل ساختار اصلی کتاب نشان داد که ترکیب دیدگاه مارکس و وبر به مجموعهای از تناقضهای روششناختی منجر شده است. نخست، درحالیکه لوید وجود طبقة کارگری را در جهان اول ...
بیشتر
برخی از پژوهشگران مانند پیتر لوید تلاش کردهاند که با ترکیب دیدگاه مارکس و وبر یک چهارچوب تحلیلی را برای تحلیل طبقاتی شهرهای جهان سوم ارائه کنند. باوجوداین، تحلیل ساختار اصلی کتاب نشان داد که ترکیب دیدگاه مارکس و وبر به مجموعهای از تناقضهای روششناختی منجر شده است. نخست، درحالیکه لوید وجود طبقة کارگری را در جهان اول بدیهی در نظر میگیرد، مفهوم طبقه در سنت وبر یک هویت ممکن است. دوم، درحالیکه لوید با تبعیت از مارکس بیان میکند که لایهبندی طبقاتی تعیینکنندة لایهبندیهای قومی و نژادی است، سنت وبر بر تأثیر متقابل این میدانها تأکید میکند. همچنین، درحالیکه او مناسبات میان طبقات اقتصادی و نظم سیاسی دولت را ازمنظر رویکرد مارکس تبیین میکند، اما از تبیین مناسبات میان قشربندیهای اجتماعی با نظم سیاسی دولت که در نظریة وبر اهمیت دارد غفلت میورزد. افزونبراین، درحالیکه لوید لایهبندی طبقاتی را یک امر شهری و قشربندیهای نژادی و قومی را امری غیرشهری (روستایی) میداند، قشربندیهای نژادی و قومی در سنت وبر از ارکان اصلی سازمان شهری بهشمار میروند. درنهایت، او بدون آنکه رویکرد نهایی خود را تبیین کند، فردگرایی روششناختی وبر را بهنحو سادهانگارانهای با جمعگرایی هستیشناختی مارکس ترکیب میکند.