تاریخ
مهدی عزتی؛ روحاله بهرامی
چکیده
تدوین و نگارش تاریخ فرهنگی جهان اسلام ازسویی نیازمند اشراف بر نظریات و تعاریف فرهنگی، متون و منابع، و نقد و بررسی پیشینۀ مطالعاتی تاریخ فرهنگی جهان اسلام در حوزههای متعدد فرهنگی و تمدنی آن و ازسویدیگر، نیازمند یک تعریف مشخص و ارائۀ الگوی روشن در فهم مقولۀ فرهنگ است. تاریخ فرهنگی جهان اسلام، بهواسطۀ گستردگی و تنوعی که دارد، ...
بیشتر
تدوین و نگارش تاریخ فرهنگی جهان اسلام ازسویی نیازمند اشراف بر نظریات و تعاریف فرهنگی، متون و منابع، و نقد و بررسی پیشینۀ مطالعاتی تاریخ فرهنگی جهان اسلام در حوزههای متعدد فرهنگی و تمدنی آن و ازسویدیگر، نیازمند یک تعریف مشخص و ارائۀ الگوی روشن در فهم مقولۀ فرهنگ است. تاریخ فرهنگی جهان اسلام، بهواسطۀ گستردگی و تنوعی که دارد، هنوز بهطور جدی موردتوجه قرار نگرفته است. همۀ نگارشهایی که بدین مدعا برخاستهاند بهعلت فقدان چنین تعاریف و چهارچوبهای مشخصی تنها به برخی از زوایای این موضوع پرداخته و از فهم کلیت تاریخ فرهنگی بازماندهاند. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی شکلی و محتوایی کتاب تاریخ فرهنگی جهان اسلام تألیف برومند اعظمیپور پرداخته است. بهنظر میرسد، آنچه در محتوای کتاب موردتوجه نگارنده واقع شده است تاریخ فرهنگی و فرهنگ نیست، بلکه تنها بخشی از تاریخ آموزش، ساختارهای آموزشی، و تاریخ علم در جهان اسلام در دورۀ موردنظر بوده است. درنتیجه، نگارندۀ اثر بهدلیل ارائهنکردن تعریفی روشن از مفهوم تاریخ فرهنگی به رویکرد رایج در نگارش اینگونه آثار و اتخاذ نگاه و برداشت متداول از تاریخ علوم و تمدن اسلامی اتکا دارد. بنابراین، تاریخ فرهنگی جهان اسلام به تاریخ علوم و آموزش تقلیل یافته است.
انسان شناسی
محمدامیر احمدزاده
چکیده
خوانش فرهنگی ـ اجتماعی یکی از مهمترین رویکردهای تاریخ فرهنگی است که در کتابِ درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران بر آن تأکید شده است. در این نوشتار، بررسی روششناسی و محتوای متن اثر یادشده با این پرسش آغاز میشود که بهرهگیری از رویکرد گفتمانی در تاریخ فرهنگی بدن چه تأثیری در نگاه مؤلفان کتاب و خوانش آنان از منابع و رخدادهای ...
بیشتر
خوانش فرهنگی ـ اجتماعی یکی از مهمترین رویکردهای تاریخ فرهنگی است که در کتابِ درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران بر آن تأکید شده است. در این نوشتار، بررسی روششناسی و محتوای متن اثر یادشده با این پرسش آغاز میشود که بهرهگیری از رویکرد گفتمانی در تاریخ فرهنگی بدن چه تأثیری در نگاه مؤلفان کتاب و خوانش آنان از منابع و رخدادهای تاریخ ایران داشته و ضعفها و قوتهای آن کدام است؟ با بهکارگیری رویکرد انتقادی و تحلیل تاریخی، میتوان دستاورد بحث را چنین برشمرد: تلاش برای صورتبندی جدیدی از تاریخ ایران، ارائة تفسیری متفاوت از فهم تاریخ، برجستهسازی رویکرد جامعهشناختی و مطالعات فرهنگی بدن، تفسیر پوشش بهمثابة امر فرهنگی، سیاسی و دینی، و بهرهگیری از منابع ادبی و مصور با هدف تقویت رویکرد تاریخ اجتماعی ـ فرهنگی. اما نگاه جهانشمول و جزئینگر، درنتیجة غلبة رویکرد کلنگرانه و نظریهمحور در متن اثر، دچار خدشه است و میتوان دادههای تاریخی متعددی را مطرح کرد که استنتاج مؤلفان کتاب را با چالش مواجه کند. ازسویدیگر، تقسیمبندیهای چهارگانه از ادوار تاریخی ایران به عصر امپراتوری، عصر مشروطیت، عصر مدرنیته، و عصر دین در فصول مختلف، اشکال جدی دارد و با ادوار تاریخ ایران چندان منطبق نیست.