فقه و حقوق
سیدفضلالله موسوی؛ خسرو حسینپور
چکیده
مسئلۀ فقه و مصلحت از مسائل بحثانگیز فقهی ــ اصولی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل عملی پیشروی فقها و متفکران رخ نمود. در قانون اساسی 1358 قانونگذاری توسط مجلس مقید به مغایرتنداشتن با شرع و قانون اساسی اعلام شد و بر همین اساس نهاد شورای نگهبان بهمنظور پاسداری از این امور تعیین شد. درعمل، مجلس باتوجهبه مصالح و ضرورتها ...
بیشتر
مسئلۀ فقه و مصلحت از مسائل بحثانگیز فقهی ــ اصولی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل عملی پیشروی فقها و متفکران رخ نمود. در قانون اساسی 1358 قانونگذاری توسط مجلس مقید به مغایرتنداشتن با شرع و قانون اساسی اعلام شد و بر همین اساس نهاد شورای نگهبان بهمنظور پاسداری از این امور تعیین شد. درعمل، مجلس باتوجهبه مصالح و ضرورتها قوانینی را تصویب میکرد که با مخالفت شورای نگهبان روبهرو میشد و همین امر موجب تنشها و بنبستهایی در کشور میشد. پس از مواردی از دخالتهای موردی رهبر فقید انقلاب برای حلکردن چنین معضلاتی به ابتکار ایشان و بهموجب فرمان بهمنماه 1366 نهادی به نام «مجمع تشخیص مصلحت نظام» ایجاد شد که در بازنگری قانون اساسی 1368جایگاه قانونی یافت. طبق مبنای تشکیل مجمع، مجمع حق قانونگذاری ابتدایی ندارد و مصوبات آن باید موقتی و مادامالمصلحه باشد نه دائمی، اموری که تاکنون مغفول مانده و نیاز به توجه و اهتمام ویژه دارد. در این مقاله ضمن بررسی مختصر مبنای فقهی مصلحت و بسترهای پیدایش مجمع تشخیص در نظام حقوقی ایران، اعتبار زمانی مصوبات مجمع و رویۀ عملی آن مورد بررسی و نقد قرار خواهد گرفت.