علوم تربیتی
فاطمه خوشنویسان؛ عباس عباس پور؛ نعمت الله فاضلی؛ محمدرضا نیستانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانۀ موانع کارآفرینی علوم انسانی در دانشگاه انجام شده است. روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بوده است. جامعۀ پژوهش را متخصصان موضوعی حوزۀ علوم انسانی تشکیل دادند. روش نمونهگیری هدفمند متجانس بود که با دوازده نفر بهحد اشباع نظری دادهها رسید. اطلاعات از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته گردآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانۀ موانع کارآفرینی علوم انسانی در دانشگاه انجام شده است. روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بوده است. جامعۀ پژوهش را متخصصان موضوعی حوزۀ علوم انسانی تشکیل دادند. روش نمونهگیری هدفمند متجانس بود که با دوازده نفر بهحد اشباع نظری دادهها رسید. اطلاعات از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته گردآوری شد. اعتبار اطلاعات گردآوریشده از معیار ارزیابی لینکن و گوبا (1985) و روش دنزین (1978) و پاتون (1999) تأیید شد. تجزیهوتحلیل دادهها استقرایی و با استفاده از روش هفتمرحلهای کولایزی (1978) انجام شد. یافتهها نشان داد این موانع در چهار دسته جای گرفته است. در بعد اشتغالزایی دو دیدگاه کاملاً متمایز مخالف و موافق کسبوکار علوم انسانی احصاشدنی بود. در مضمون اقبال اجتماعی فروکاست منزلت اجتماعی، تقلیلگرایی کاربردی، فضاسازی فرهنگی، تزلزل در گفتمان علوم انسانی، آگاهی و دانش اجتماعی ناصواب در دانشگاه، و در مضمون زیرساختهای توسعهای این علوم، رشد عینی، وارونگی جنسیتی، قابلیت کارکردی، رقمیشدن، تعارضات معطوف به قدرت و در مضمون رشد علوم انسانی، فقدان مسئله، قابلیت پژوهشهای علوم انسانی، کارآفرینی علوم انسانی، قابلیتهای بینالمللیشدن این علوم، و زایش علوم میانرشتهای جای گرفت.