الهیات و ادیان
زینب شریعت نیا؛ هادی وکیلی
چکیده
این مقاله درصدد آن است که به نقد و بررسی کتاب ماهیت معرفت عرفانی، نوشتة مسعود اسماعیلی، بپردازد. دربارة معرفت عرفانی و تمایز آن با تجربة عرفانی بهزبانهای غیرفارسی آثار بسیاری منتشر شدهاند؛ اما در زبان فارسی تنها معدودی از پژوهشگران به بحث از آن در چهارچوبی علمی و روشمند پرداختهاند؛ ازجمله در کتاب ماهیت معرفت عرفانی نویسنده ...
بیشتر
این مقاله درصدد آن است که به نقد و بررسی کتاب ماهیت معرفت عرفانی، نوشتة مسعود اسماعیلی، بپردازد. دربارة معرفت عرفانی و تمایز آن با تجربة عرفانی بهزبانهای غیرفارسی آثار بسیاری منتشر شدهاند؛ اما در زبان فارسی تنها معدودی از پژوهشگران به بحث از آن در چهارچوبی علمی و روشمند پرداختهاند؛ ازجمله در کتاب ماهیت معرفت عرفانی نویسنده کوشیده است با نگاهی تطبیقی در سامانهای جامع به بحث از ماهیت معرفت عرفانی در دو فضای اسلامی و غربی و بیان شباهتها و تفاوتهای آنها بپردازد. اگر ملاک ارزیابی ما میزان موفقیت و عدم موفقیت نویسنده در بیان مسئله و بررسی آن باشد، میتوانیم بگوییم که این کتاب در طرح مباحث تخصصی حوزة فلسفة عرفان بهخوبی عمل کرده است. بااینحال، این کتاب از کاستیهای صوری و محتوایی، از قبیل کاربرد متناوب معرفت عرفانی و تجربة عرفانی بهجای یکدیگر و اشکال در تقدم و تأخر برخی از فصول کتاب، خالی نیست. این کتاب باوجود این کاستیها اثری قابلقبول در حوزة فلسفة عرفان بهنظر میرسد.
فلسفه
صبا فدوی؛ محیالدین قنبری
دوره 18، شماره 7 ، مهر 1397، ، صفحه 253-272
چکیده
هدف از بررسی کتاب عرفان و فلسفه اثر والتر ترنس استیس (1967) نقد و تحلیل پیشفرضها، خاستگاه، و نظریة کتاب در حل تناقضآمیزبودن تجربة عرفانی در منطق و ذهنی یا عینیبودن آن است. کتاب حاضر تجربة عرفانی و عرفان را با دیدگاه تجربهگرایی فلسفی و مسائل آن پیوند داده است. تجربة عرفانی در این اثر تجربهای فراعینی و حتی فراذهنی و ورای منطق ...
بیشتر
هدف از بررسی کتاب عرفان و فلسفه اثر والتر ترنس استیس (1967) نقد و تحلیل پیشفرضها، خاستگاه، و نظریة کتاب در حل تناقضآمیزبودن تجربة عرفانی در منطق و ذهنی یا عینیبودن آن است. کتاب حاضر تجربة عرفانی و عرفان را با دیدگاه تجربهگرایی فلسفی و مسائل آن پیوند داده است. تجربة عرفانی در این اثر تجربهای فراعینی و حتی فراذهنی و ورای منطق است؛ حالآنکه با طرح نظریه منطق فازی پس از استیس امکان بازنگری در این نتیجه وجود دارد. مغایرت پیشفرضهای استیس در امکان درک حقایق بهکمک عرفان و بنای او بر داشتن نگرش فلسفی به موضوع و همچنین توجه نامتوازن کتاب در پردازش عمدة سنتهای عرفانی مسیحی و بودایی در مقایسه با عرفانهای یهودی و اسلامی باتوجهبه نگرش ذاتگرایانة استیس و درعینحال تأثیر متغیرهای دیگر در تجربة عرفانی از دیگر نقدهای وارد بر کتاب پیشرو است.