چکیدهمواجهه ایرانیان با مدرنیته، چه از منظر مادی و چه از منظر اندیشهای از جمله مسائلی است که در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اندیشه سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول داشته است. در این میان، فرزین وحدت در رساله دکتری خود که به صورت کتاب منتشر کرده است بر آن است که متفکران ایرانی در مواجهه خود با مدرنیته، همواره از جهاتی ...
بیشتر
چکیدهمواجهه ایرانیان با مدرنیته، چه از منظر مادی و چه از منظر اندیشهای از جمله مسائلی است که در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اندیشه سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول داشته است. در این میان، فرزین وحدت در رساله دکتری خود که به صورت کتاب منتشر کرده است بر آن است که متفکران ایرانی در مواجهه خود با مدرنیته، همواره از جهاتی دچار خدشه و فهم نادرست شدهاند. این مسئله البته وجوه مختلفی دارد که از پذیرش وجه اثباتگرای مدرنیته و فراموشی وجه رهاییبخش آن گرفته تا بهرهگیری «باواسطه» از مفاهیم مدرن –چون سوژگی- را در بر میگیرد. وحدت بر آن است که با بررسی آراء متفکران ایرانی از اوان جنبش مشروطه تا سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این نقصان را ردیابی کند. با این حال، وی در وفاداری به چارچوب نظری خود چنان اصرار دارد که در برخی از موارد، نکاتی که ضرورتا نسبتی با مدرنیته ندارد را نیز در زمره تاثیرپذیری ایرانیان از مدرنیته جای میدهد. متن حاضر بر آن است که با بررسی اثر وحدت، نقدهای احتمالی بر آن را تبیین کند.