علوم سیاسی
بهنام جودی
چکیده
این مقاله به ارزیابی کتاب اسپینوزا و سیاست، نوشتة اتییِن بالیبار، میپردازد. ایدة بالیبار این است که فلسفة اسپینوزا سیاسی است. بالیبار مطالعة فلسفة اسپینوزا را با این استدلال آغاز میکند که اگر اندیشة اسپینوزا را صرفاً نظریهای بدانیم که در سطح فراتاریخی از نظریة محض قرار دارد، آن را نمیتوانیم بفهمیم. درمقابل، هریک از آثار بزرگ ...
بیشتر
این مقاله به ارزیابی کتاب اسپینوزا و سیاست، نوشتة اتییِن بالیبار، میپردازد. ایدة بالیبار این است که فلسفة اسپینوزا سیاسی است. بالیبار مطالعة فلسفة اسپینوزا را با این استدلال آغاز میکند که اگر اندیشة اسپینوزا را صرفاً نظریهای بدانیم که در سطح فراتاریخی از نظریة محض قرار دارد، آن را نمیتوانیم بفهمیم. درمقابل، هریک از آثار بزرگ او باید بهعنوان مداخلهای در شرایط فلسفی و سیاسی ویژهای فهمیده شود. به همین دلیل، از نظر بالیبار، تفکیک متافیزیک اسپینوزا از سیاست او ناممکن است، آنهم بهگونهایکه انگار سیاست کاربست متافیزیک است. فلسفة اسپینوزا را بایستی در کلیتش سیاسی در نظر گرفت، بهنحویکه حتی نظرورزانهترین اظهارات اسپینوزا از پاسخ به ضروریات و الزامات مشخص سیاسی تشکیل یافته است و با شرایط تاریخی ویژهای گره خورده است. بالیبار در مطالعة ایدهها از لوئی آلتوسر تأثیر پذیرفته است و از اصطلاح آلتوسری «conjoncture» استفاده میکند. ضمن برجستهکردن نوآوری، ویژگی روشی و تفسیر او از اسپینوزا به خطای مترجمهای فارسی در ترجمة «conjuncture» به «اتصال» اشاره خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که، برخلاف ادعای مترجمها، نهتنها اسپینوزا «فیلسوف اتصالی» نیست، بلکه «فیلسوفی بحراناندیش» است.
علوم سیاسی
بهنام جودی؛ محمد یگانه
چکیده
در این مقاله به معرفی و ارزیابی کتاب میتوان دموکراسی را نجات داد؟ مشارکت، شورا، و جنبشهای اجتماعی نوشتة دوناتلا دلاپرتا میپردازیم. پرسش اصلی دلاپرتا در این کتاب این است که «آیا میتوان دموکراسی را نجات داد؟» و پاسخ او «فراتررفتن از مدل لیبرال و بسطدادن بازتاب آن بر مشارکت و تأمل در نهادهای داخلی و خارجی» از طریق ...
بیشتر
در این مقاله به معرفی و ارزیابی کتاب میتوان دموکراسی را نجات داد؟ مشارکت، شورا، و جنبشهای اجتماعی نوشتة دوناتلا دلاپرتا میپردازیم. پرسش اصلی دلاپرتا در این کتاب این است که «آیا میتوان دموکراسی را نجات داد؟» و پاسخ او «فراتررفتن از مدل لیبرال و بسطدادن بازتاب آن بر مشارکت و تأمل در نهادهای داخلی و خارجی» از طریق جنبشهای اجتماعی است. کتاب دلاپرتا درواقع دو کتاب در یک کتاب است که بخش نخست آن به بحث هنجاری درباب تحول مفهوم دموکراسی از لیبرال تا شورایی در دو سدة گذشته میپردازد. بخش دوم آن، پراکتیس دموکراسی از سوی جنبشهای اجتماعی در جهان معاصر، باتوجهبه تحول فناوریهای ارتباطی مانند اینترنت و شبکههای اجتماعی، است که تلاش دارد از دموکراسی نمایندگی به دموکراسی مستقیم گذار کند. این کتاب بحثی در حوزة مباحث چپ جدید و دموکراسی رادیکال است که بهدنبال گذار از دموکراسی نمایندگی به دموکراسی شورایی از طریق جنبشهای اجتماعی است. جنبشهایی که از نظر دلاپرتا، برخلاف گذشته، دیگر کارگری نیستند، شامل طیفهای گوناگون میشوند و با استفاده از رسانههای ارتباطی جدید توانی بالا برای بسیج دارند.
علوم سیاسی
بهنام جودی؛ مجید توسلی رکنآبادی
چکیده
محور اصلی بحث در این مقاله نقد و بررسی کتاب نقد و بحران: روشنگری و آسیبزایی جامعة مدرن، نوشتة راینهارت کوزلک، است. این کتاب نخستینبار در سال 1959م بهزبان (اصلی) آلمانی منتشر شده است و آخرین ترجمة آن در سال 1988م بهزبان انگلیسی در انتشارات The MIT Press منتشر شده است. تلاش برای نشان دادن و توضیح ریشههای توتالیتاریانیسم قرن بیستمی در ...
بیشتر
محور اصلی بحث در این مقاله نقد و بررسی کتاب نقد و بحران: روشنگری و آسیبزایی جامعة مدرن، نوشتة راینهارت کوزلک، است. این کتاب نخستینبار در سال 1959م بهزبان (اصلی) آلمانی منتشر شده است و آخرین ترجمة آن در سال 1988م بهزبان انگلیسی در انتشارات The MIT Press منتشر شده است. تلاش برای نشان دادن و توضیح ریشههای توتالیتاریانیسم قرن بیستمی در «روشنگری» قرن هجدهمی وجه اصلی همت کوزلک در این کتاب است. مطلقهگرایی در اروپا و ساختار دوگانة تابع/ متبوع و اخلاق شخصی/ سیاست عمومی آن بهمثابۀ بستر ظهور روشنگری عملاً مانع رهاییبخشی مدنظر روشنگری شده و خود در تحلیل نهایی در دامی بزرگتر درغلتیده است. چالشهای سیاسی انضمامی متعاقب فروپاشی مطلقهگرایی، بهویژه بعد از 1789م به بعد، روشنگری را درگیر خلق الگوهایی از اندیشیدن و رفتار اخلاقی کرده که تناقضهای لاینحل ناشی از آن تسلیمشدن دربرابر تصویری اوتوپیایی از جامعه و پیشبردن ریاکارانة آن را موجب شده و راه را بر ترور و دیکتاتوری گشوده است. بهنظر میرسد ایدة اصلی کوزلک در نقد روشنگری و ادعای درهمتنیدگی آن با توتالیتاریانیسم قرن بیستم که بهتأثیراز ایدة کارل اشمیت، در کتاب لویاتان در نظریة دولت تامس هابز است، عمدتاً تصویری جانبدارانه و گزینشی است.