در اقتصادی چون اقتصاد ایران که نفت سهم بالایی در رشد اقتصادی دارد، تکانهپذیری و درمقابل، پایداری رشد اقتصادی اهمیت مضاعف دارد. شناخت تکانهپذیری رشد اقتصاد ایران در دورۀ سالهای 1356 تا 1395 با رویکرد «تحلیل کیفی ــ بخشی» در چهارچوب حسابداری بخشی رشد در این مقاله هدف قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که دامنۀ تغییر رشد اقتصادی ...
بیشتر
در اقتصادی چون اقتصاد ایران که نفت سهم بالایی در رشد اقتصادی دارد، تکانهپذیری و درمقابل، پایداری رشد اقتصادی اهمیت مضاعف دارد. شناخت تکانهپذیری رشد اقتصاد ایران در دورۀ سالهای 1356 تا 1395 با رویکرد «تحلیل کیفی ــ بخشی» در چهارچوب حسابداری بخشی رشد در این مقاله هدف قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که دامنۀ تغییر رشد اقتصادی در دورۀ موردمطالعه در ایران 46 درصد بوده است، که بالاترین دامنۀ تغییر رشد به بخش نفت با 4/195 درصد برمیگردد. ازطرفی، بالاترین تکانههای رشد به سالهایی برمیگردد که بخش نفت با یک تکانۀ مقداری، چون وضع تحریم (محدودیت خرید خارجیها) مواجه شده است. سال 1359 و سال 1391 دو نمونۀ روشن برای این امر هستند. چنانکه لغو یا تعلیق تحریمها در سال 1361 و سال 1395 جهشهای رشد اقتصاد ایران را درپی داشته است که این جهشها نه بهمنزلۀ قرارگرفتن در یک مسیر رشد بلندمدت و پایدار، بلکه یک اصلاح کوتاهمدت در رشد اقتصادی است. مطالعه نشان میدهد وابستگی و تکانهپذیری بخش نفت از خارج بنابه دلایلی چون انحصار دولتی در طرف عرضه، انحصار در طرف خرید، و بهرهگیری کشورهایی چون امریکا از تحریم صادرات نفت رشد اقتصادی را ناپایدار کرده است.
مقالۀ حاضر به نقد کتاب تهدیدات اقتصادی و اقتصاد مقاومتی میپردازد. مؤلفان کتاب جنگ اقتصادی (تحریم) را بهعنوان تهدید اصلی اقتصادی و جلوۀ اجبار و اعمال قدرت اقتصادی معرفی کردهاند که آسیبپذیری درقبال آن ازجمله در حوزۀ سایبری، وابستگی علمی و فنی در حوزۀ صنعتی، و وابستگی اقتصاد کشور به نفت وجود دارد. از میان پیشنهادهای ارائهشده ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به نقد کتاب تهدیدات اقتصادی و اقتصاد مقاومتی میپردازد. مؤلفان کتاب جنگ اقتصادی (تحریم) را بهعنوان تهدید اصلی اقتصادی و جلوۀ اجبار و اعمال قدرت اقتصادی معرفی کردهاند که آسیبپذیری درقبال آن ازجمله در حوزۀ سایبری، وابستگی علمی و فنی در حوزۀ صنعتی، و وابستگی اقتصاد کشور به نفت وجود دارد. از میان پیشنهادهای ارائهشده ایجاد سامانه و قرارگاه دفاع اقتصادی راهگشاتر است.خلاصۀ ارزیابی کتاب آن است که تلاش مؤلفان در پرداختن به پیوند اقتصاد، دفاع، و امنیت نکتۀ قوّت اثر است. البته اثر بهلحاظ شکلی و محتوایی (انسجامنداشتن در تحلیلهای آماری، معتبرنبودن برخی منابع، و استفاده از آمارهای قدیمی) میتواند تقویت شود. برخلاف عنوان کتاب در متن کتاب به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی کمتر پرداخته شده است؛ بنابراین لازم است به الزامات و سازگاری الگوی اقتصاد مقاومتی، الگوی دفاع و امنیت همهجانبه، و جایگاه آن در اقتصاد مقاومتی بیشتر پرداخته شود. درمجموع، از کتاب یادشده میتوان بهعنوان منبعی کمکی برای دروسی چون اقتصاد ایران و اقتصاد توسعه استفاده کرد. اگرچه اقدام اصولیْ راهاندازی رشتههایی چون اقتصاد دفاع در مقطع تحصیلات تکمیلی است.