علوم سیاسی
مختار نوری؛ مجید توسلی رکن آبادی
چکیده
کتاب بنیاد نظری سیاست در جوامع چندفرهنگی با محوریت مسئلة چندفرهنگگرایی و تئوریزهکردن آن بهنگارش درآمده است. پرسش محوری اثر این است که در یک اجتماع سیاسی با هویتهای فرهنگی مختلف و با اعضای پیرو گفتارهای دینی، اخلاقی، و فلسفی گوناگون فرایند تصمیمگیری سیاسی چگونه باید تنظیم شود که درعین احترام به این تفاوتها همزیستی ...
بیشتر
کتاب بنیاد نظری سیاست در جوامع چندفرهنگی با محوریت مسئلة چندفرهنگگرایی و تئوریزهکردن آن بهنگارش درآمده است. پرسش محوری اثر این است که در یک اجتماع سیاسی با هویتهای فرهنگی مختلف و با اعضای پیرو گفتارهای دینی، اخلاقی، و فلسفی گوناگون فرایند تصمیمگیری سیاسی چگونه باید تنظیم شود که درعین احترام به این تفاوتها همزیستی مسالمتآمیز شهروندان نیز رعایت شود؟ کتاب مذکور تلاش میکند ازطریق بررسی مناظرة لیبرالها و جامعهگرایان معاصر، پاسخهای دادهشده به پرسش مذکور را بهآزمون بگذارد. بهتعبیردیگر، رویکرد کلی کتاب دفاع از بینش جامعهگرایانه توأم با موضعی انتقادی به اندیشة لیبرالی است و نویسنده نظریههای ارائهشده ازسوی جامعهگرایان و لیبرالها را در سه محور مفهوم خود، مبانی اخلاق سیاسی، و سیاست تفاوت فرهنگی تجزیه و تحلیل کرده است. با عنایت به مباحث مذکور، در مقالة حاضر تلاش خواهد شد ضمن معرفی اثر، نقد و ارزیابی انتقادی آن در دستور کار نویسندگان قرار گیرد. اینکه مسئله و کانون تمرکز اثر چیست؟ و هدف این اثر و جایگاه آن در منابع موجود این حوزه به چه صورتی است؟ از مهمترین موضوعاتیاند که نویسندگان میکوشند بدانها بپردازند.
علوم سیاسی
مجید توسلی رکنآبادی؛ مختار نوری
دوره 18، شماره 6 ، شهریور 1397، ، صفحه 55-77
چکیده
هدف از نگارش مقالة حاضر نقد و بررسی کتاب نظریة عدالت، اثر جان راولز فیلسوف سیاسی معاصر است. تلاش شده است، ضمن معرفی اثر، بررسی انتقادی آن در دستورکار قرار گیرد. اینکه مسئلة اصلی راولز چیست و هدف این اثر و جایگاه آن در منابع موجود این حوزه به چه صورتی است از مهمترین موضوعاتی هستند که موردبحث واقع شدهاند. نویسندگان بر این باورند که ...
بیشتر
هدف از نگارش مقالة حاضر نقد و بررسی کتاب نظریة عدالت، اثر جان راولز فیلسوف سیاسی معاصر است. تلاش شده است، ضمن معرفی اثر، بررسی انتقادی آن در دستورکار قرار گیرد. اینکه مسئلة اصلی راولز چیست و هدف این اثر و جایگاه آن در منابع موجود این حوزه به چه صورتی است از مهمترین موضوعاتی هستند که موردبحث واقع شدهاند. نویسندگان بر این باورند که راولز در این اثر به غایتی چون «عدالت» پرداخته است که بهعلت اهمیت باید موردتجزیه و تحلیل علمی قرار گیرد. باوجوداین، مدعای اصلی راولز یعنی «عدالت بهمثابة انصاف» و اصول عدالتِ مُنتج از آن، موردنقد جدی برخی مکاتب فکری و اندیشمندان مطرح در فلسفة سیاسی معاصر قرار گرفته است. درمیان آنها، میتوان به نقدهای لیبرتارینها، جماعتگرایان، و فمینیستهای معاصر اشاره کرد. عدالت استحقاقی نوزیک درمقابل عدالت توزیعی راولز، زمینهمندی جماعتگرایان در قیاس با جهانشمولی اصول عدالت، و نادیدهانگاری تفاوتها و مذکربودن نظریة عدالت راولز ازسوی فمینیستها سه دسته از نقدهایی است که در این مقاله موردتوجه قرار گرفتهاند. همچنین، اهمیت تبیین رابطة نگرش اسلامی با نظریة عدالت راولز موضوعی است که در پایان مقاله مطرح شده است.