دوره 16، ویژهنامه زبانشناسی و زبانهای خارجی ، مرداد 1395، ، صفحه 239-254
چکیده
طلسم، موتیف دائمی فرهنگ جهانی است و با نشانه هایی از قبیل انگشتر، دستبند، گردنبند و یا اشکالی دیگر شناخته می شود که حاوی ورد و دعا و یا نشانی است. موضوع طلسم بخشی از ادبیات را هم پوشش می دهد و نویسندگان و شاعران جهان از جمله روسی نیز به آن در آثار خود پرداخته اند. الکساندر کوپرین، الکساندر پوشکین، میخائیل لرمانتف و آنّا آخماتِوا ...
بیشتر
طلسم، موتیف دائمی فرهنگ جهانی است و با نشانه هایی از قبیل انگشتر، دستبند، گردنبند و یا اشکالی دیگر شناخته می شود که حاوی ورد و دعا و یا نشانی است. موضوع طلسم بخشی از ادبیات را هم پوشش می دهد و نویسندگان و شاعران جهان از جمله روسی نیز به آن در آثار خود پرداخته اند. الکساندر کوپرین، الکساندر پوشکین، میخائیل لرمانتف و آنّا آخماتِوا که هر یک به شیوه ای با دین و فرهنگ شرقی ارتباط داشته اند، طلسم در آثارشان دارای ویژگی های شرقی است و به طریقی با فرهنگ شرقی ارتباط دارد. در مقاله پس از مقدمه ای کوتاه دربارۀ ریشۀ واژه طلسم و اشاره به برخی آثار نویسندگان و شاعران روسی با موضوع طلسم، به سه شعر الکساندر پوشکین با نام های «در غار مخفی، در روز تعقیب و آزار»، «حافظم باش، طلسم من» و «طلسم» پرداخته می شود که شاعر در آن ها به این موضوع اشاره کرده است. طلسم در هر یک از این اشعار دارای قدرت خارق العاده است. متن اشعار الکساندر پوشکین با موتیف طلسم فاقد اشیائی مانندحلقه، انگشتر، دستبند، گردنبند هستند و محتوای اشعار برگرفته از دین و فرهنگ مشرق زمین است و با توجه به شرایط زندگی و تهدیدهایی که از طرف حکومت تزاری متوجه شاعر بوده، طلسم های او پناهگاهی برای وی محسوب می شدند.
چکیدهآنّا گورنکا که تخلص «آخماتِوا»، نامی تاتاری و کهن، را برای خود برگزید، محبوبترین شاعرۀ معاصر روسیه است که «به زنان سخنگفتن آموخت» و به همراه نیکالای گومیلیوف و چهار شاعر دیگر مکتب آکمهایسم را در روسیه بنیان نهاد. اشعار آخماتِوا دربرگیرندۀ مسائل گوناگون از جمله عشق است. در اشعار عاشقانهاش عشق به وطن در اوج قرار ...
بیشتر
چکیدهآنّا گورنکا که تخلص «آخماتِوا»، نامی تاتاری و کهن، را برای خود برگزید، محبوبترین شاعرۀ معاصر روسیه است که «به زنان سخنگفتن آموخت» و به همراه نیکالای گومیلیوف و چهار شاعر دیگر مکتب آکمهایسم را در روسیه بنیان نهاد. اشعار آخماتِوا دربرگیرندۀ مسائل گوناگون از جمله عشق است. در اشعار عاشقانهاش عشق به وطن در اوج قرار دارد. حوادث سیاسی روسیه (شوروی) سبب شد تا آخماتِوا به شاعرِ ملی و حماسهسرای مرثیهخوان معروف شود. شاعر دیدگاههای دینی ـ فلسفی خود دربارۀ زندگی و معنای آن را در اشعارش بیان میکند. دغدغۀ حفظ خاک وطن سرلوحۀ زندگی قهرمانهای اشعار اوست. آخماتِوا که خود را «دختر شرقی» مینامد صاحب اشعاری با نقشمایههای شرقی است. او در مردمان شرقی معرفت و حکمت مییابد و طبیعت شرق برای او شگفتانگیز است. اشعار آخماتِوا با «دانههای مروارید» کلام شیخ سعدی منور است. در اشعار شرقی او طنین رود و نغمۀ عندلیب شرقی گوشنواز و رایحۀ یاس ایرانی روحنواز است. در این مقاله کوشش شده ضمن معرفی آخماتِوا و بیان ویژگیهای شعری او، با بررسی اشعار شرقی ـ ایرانی او به علل سرودن آنها، دیدگاه شاعر به طبیعت، فرهنگ، حکمت شرق، و اینکه شرق برای آخماتِوا چیست، اشاره شود