علوم سیاسی
مسعود اخوان کاظمی
چکیده
بحث دربارة رابطة دین و دولت یا دین و سیاست در دوران معاصر بیش از هر دورة دیگری، بهویژه درمورد دین اسلام، مطرح شده است. این درحالی است که مسلمانان در بخش اعظم دورانهای تاریخی پس از صدر اسلام دارای دولتهایی دینی بودهاند که یا با وصف اسلامی متصف میشدهاند یا خود را به اسلام منتسب میکردهاند. بااینحال، وجود و استمرار دولتهایی ...
بیشتر
بحث دربارة رابطة دین و دولت یا دین و سیاست در دوران معاصر بیش از هر دورة دیگری، بهویژه درمورد دین اسلام، مطرح شده است. این درحالی است که مسلمانان در بخش اعظم دورانهای تاریخی پس از صدر اسلام دارای دولتهایی دینی بودهاند که یا با وصف اسلامی متصف میشدهاند یا خود را به اسلام منتسب میکردهاند. بااینحال، وجود و استمرار دولتهایی با عناوین یا ظواهر اسلامی در جغرافیای دنیای اسلام و درطی تاریخ جوامع اسلامی، هرگز نه از دید مسلمانان و نه از منظر اندیشمندان اسلامی، به این معنا نبوده است که این دولتها مصداق عینی تام و تمامی از «دولت در اسلام» بودهاند. به همین لحاظ، همواره این ضرورت احساس شده است که دولتهای مسلمانان درطی تاریخ، بهمثابة یک امر واقع، با دولت در اسلام، بهمثابة یک حقیقت، مقایسه و بررسی تحلیلی ـ تطبیقی شوند تا میزان انطباق یا انحراف این دولتها از دولت معیار اسلامی مشخص شود. به این منظور، مقالة حاضر ضمن بررسی و تحلیل کتاب تاریخ تحول دولت در اسلام و طرح مباحثی بنیانی در زمینة مبانی، اهداف، و عملکردهای دولت پیامبر اسلام، بهعنوان دولت معیار اسلامی، تلاش بهعمل میآورد تا میزان موفقیت اثر مذکور را در دستیابی به هدف مدنظر آن سنجش و ارزیابی کند.