فلسفه
صبا فدوی
چکیده
طه عبدالرحمان ازجمله اندیشمندان و نظریه پردازان نوگرای اسلامی است که با نقد اخلاقی مدرنیته، مخالفت با اخلاق سکولار، و مبناقراردادن اسلام، بهویژه در حوزة اخلاق، درپی نوسازی سنتهاست. او معتقد است بیداری اسلامی نیازمند پشتوانة فکری و نوسازی براساس تعقلی مبتنیبر تجربة معنوی و گذر از مراتب سه گانة عقل است. عبدالرحمان ...
بیشتر
طه عبدالرحمان ازجمله اندیشمندان و نظریه پردازان نوگرای اسلامی است که با نقد اخلاقی مدرنیته، مخالفت با اخلاق سکولار، و مبناقراردادن اسلام، بهویژه در حوزة اخلاق، درپی نوسازی سنتهاست. او معتقد است بیداری اسلامی نیازمند پشتوانة فکری و نوسازی براساس تعقلی مبتنیبر تجربة معنوی و گذر از مراتب سه گانة عقل است. عبدالرحمان شرع ـ عقل مسدّد ـ را اصل و داشتن تجربة عرفانی ـ عقل مؤیّد ـ را شرط کمال اخلاق معرفی می کند تا درنهایت نظریة سیاسی «ولایت فقیه تجربی» را در کتاب روح الدین ارائه دهد. نگارنده در این مقاله می کوشد، با بررسی یکی از مهم ترین آثار عبدالرحمان، کنش دینی و نوسازی عقل، نظریة مراتب سه گانة عقلانیت او را با دیدگاهی انتقادی بازبینی کند و نشان میدهد مؤلف با نپرداختن به بحث حسن و قبح عقلی جایگاه عقل ـ عقل مجرد ـ را در اخلاق نادیده گرفته است. نگارنده در این مقاله همچنین توضیح میدهد که چرا پشتوانة فکری پیشنهادی وی برای بیداری اسلامی می تواند آسیب های سیاسی و اجتماعی به همراه داشته باشد.
علوم سیاسی
علی اشرف نظری
چکیده
ماهیت سیال تحولات سیاسی در دو دهة اخیر موجب شده است اندیشمندان و پژوهشگران با هدف امکانِ درک و ارائة تحلیلی واقعبینانه از این تحولات بهسوی حوزههای جدید علمی گرایش یابند. در این میان، روانشناسی سیاسی کوشیده است که، باوجود پیچیدگیهایی که در حوزههای متفاوت علمی وجود دارد، میان مسائل روانشناختی، جامعهشناختی، تاریخی، ...
بیشتر
ماهیت سیال تحولات سیاسی در دو دهة اخیر موجب شده است اندیشمندان و پژوهشگران با هدف امکانِ درک و ارائة تحلیلی واقعبینانه از این تحولات بهسوی حوزههای جدید علمی گرایش یابند. در این میان، روانشناسی سیاسی کوشیده است که، باوجود پیچیدگیهایی که در حوزههای متفاوت علمی وجود دارد، میان مسائل روانشناختی، جامعهشناختی، تاریخی، فلسفی، انسانشناختی، و زبانشناسی پلی بزند و امکانات جدیدی را برای بازفهمی امر سیاسی فراهم آورد. دانش روبهگسترش روانشناسی سیاسی بهواسطة ماهیت چندرشتهای، پویا، و کاربردی توانسته است با ارائة تحلیل نو از امر سیاسی افقهای جدیدی پیشِروی علاقهمندان بگشاید. محور اصلی بحث در مقالۀ حاضر معرفی، نقد، و ارزیابی کتاب روانشناسی سیاسی است که جان تی. جاست و جیم سیدانیوس آن را گردآوری کردهاند و انتشارات «روانشناسی» نسخة انگلیسی آن را در 2004 در نیویورک چاپ کرده است. این اثر را محمدرضا جلالی و محمد سعدی بهفارسی ترجمه کردهاند و در سال 1397 در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر، و ارتباطات چاپ و روانة بازار نشر شده است.
علوم سیاسی
قدیر نصری
چکیده
نایجل واربرتون در کتاب آزادی به نکتههایی توجه کرده است که از حیث ژرفبینی، کاربردیسازی مفهوم آزادی برای دنیا و انسان امروز، و مخصوصاً از لحاظ بررسی مقایسهای کمنظیر است. نوشتار حاضر با اذعان به اهمیت فوقالعادۀ «آزادی» به سنجش آوردهها و دشوارههای کتاب واربرتون پرداخته و درپی پاسخ به این پرسش است که مبحث آزادی در ...
بیشتر
نایجل واربرتون در کتاب آزادی به نکتههایی توجه کرده است که از حیث ژرفبینی، کاربردیسازی مفهوم آزادی برای دنیا و انسان امروز، و مخصوصاً از لحاظ بررسی مقایسهای کمنظیر است. نوشتار حاضر با اذعان به اهمیت فوقالعادۀ «آزادی» به سنجش آوردهها و دشوارههای کتاب واربرتون پرداخته و درپی پاسخ به این پرسش است که مبحث آزادی در جهان امروز چه نقصانها و ابهامهایی داشت که واربرتون را بهسمت تأمل در اعماق و سازوکار آن سوق داده است؟ مگر نه اینکه صدها سال است درباب موضوع آزادی و حدود و شروط آن بحث میشود؟ مسئلههایی چون آزادی چه کسی، آزادی دربرابر چه نیرویی، آزادی برای چه، آزادی در چه حد و حوزهای، شروط آزادی، و مهمترازهمه آزادی با چه امکانی و کدامین قسم از آزادی (آزادی در درون و از بند تعصب و غریزه یا آزادی قانونی در بیرون) که پرسشهایی جاودانهاند و اندیشۀ بشر اندیشهورز، از پیشسقراطیان تا امروزیان، را بهخود مشغول داشته است. پاسخ موقتی که بعد از مطالعۀ کتاب واربرتون به ذهن نگارنده نشسته و این نوشتار بدان اختصاص یافته این است که واربرتون آزادی مطرح در سنت اندیشۀ سیاسی غرب را از مرحلۀ انتزاعی/ تئولوژیک به ساحت پراکسیس میکشد و نهاد آزادی را تأسیس میکند. بهسخنبهتر، واربرتون آزادی را از حوزۀ فلسفۀ سیاسی به میدان علم سیاست برمیکشد و با تأسیس نهاد و نهال آزادی سامان زندگی در دنیای مدرن را رقم میزند. تلقی سیاسی/ تأسیسی بدین معناست که نگاه واربرتون به موضوع آزادی نگاهی آسیبشناسانه (pathologic) و کاربستی (usage) است. بدین مضمون که واربرتون قصد آن کرده است که آزادی انتزاعی و تشریفاتی را زمینی ببیند و این سؤال را بپرسد که چرا انسانهای امروزین آزادی را غالباً در معنای غریزی و راحتطلبانۀ آن میفهمند؛ مثلاً آزادی در انتخاب سوژههای هیجانی را به آزادی از بند غرایز درون و آزادی بهمعنای تأمل و ژرفاندیشی را در یک اثر هنری ترجیح میدهند.
فلسفه
محمدرضا احمدی طباطبایی
چکیده
یکی از مباحث پایدار در فلسفۀ سیاسی بازشناسی ریشههای پیدایش جنگوستیز در جامعۀ بشری است. تحلیل فلسفۀ جنگ و برقراری نسبت میان فلسفه و جنگ در وهلۀ نخست تلاشی دشوار است. الکساندر موزلی (1943)، فیلسوف سیاسی معاصر و سردبیر دائرةالمعارف اینترنتی فلسفه که سالها عهدهدار تدریس دروس فلسفه و اخلاق جنگ در دانشگاههای انگلستان از جمله مدرسۀ ...
بیشتر
یکی از مباحث پایدار در فلسفۀ سیاسی بازشناسی ریشههای پیدایش جنگوستیز در جامعۀ بشری است. تحلیل فلسفۀ جنگ و برقراری نسبت میان فلسفه و جنگ در وهلۀ نخست تلاشی دشوار است. الکساندر موزلی (1943)، فیلسوف سیاسی معاصر و سردبیر دائرةالمعارف اینترنتی فلسفه که سالها عهدهدار تدریس دروس فلسفه و اخلاق جنگ در دانشگاههای انگلستان از جمله مدرسۀ مطالعات اقتصادی لندن بوده است، مؤلف کتاب فلسفۀ جنگ (A Philosophy of War، منتشرشده به سال 2002) است. موزلی در این اثر تلاش میکند نسبت میان جنگ و فلسفه را که درابتدا دو مقولۀ جدا تصور میشوند تبیین کند. بهزعم موزلی جنگ بهعنوان پدیدهای مخرب و ویرانگر بهکرات اتفاق افتاده و میافتد، چون بهباور انسانها مربوط میشود. جنگ در همۀ ابعاد طبیعت، فرهنگ، و اندیشة آدمیان ریشه دوانده است؛ و بهتعبیر موزلی، ما میجنگیم چون به جنگ باور داریم و اگر میخواهیم از جنگ فاصله بگیریم، باید باورهایمان را تغییر دهیم. روش نگارندۀ این اثر روشی تحلیلی با رویکردی علّی و فلسفی است. پرسش اصلی نویسندۀ کتاب فلسفۀ جنگ بر این موضوع تمرکز یافته است که چرا انسانها با یکدیگر میجنگند و چگونه میتوان از طریق تغییر باورها و نگرشها با این پدیدة شوم و ویرانگر درمیان انسانها و دولتها مقابله کرد.
علوم اجتماعی
ابراهیم توفیق
چکیده
هدف این نوشتار بررسی جایگاه آنچه مهمترین اثر ماکس وبر نامیده شده، یعنی اقتصاد و جامعه، در اندیشۀ اوست. در نقد خوانش پارسونزی (talcott parsons) و یکپارچهسازِ وبر، گفته شده که گسستی میان وبرِ متقدم ـ وبرِ تأملاتِ روششناختی دربارۀ مفهومپردازی «فرد تاریخی» (historical individual) و اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری (The Protestant Ethic and The Spirit of ...
بیشتر
هدف این نوشتار بررسی جایگاه آنچه مهمترین اثر ماکس وبر نامیده شده، یعنی اقتصاد و جامعه، در اندیشۀ اوست. در نقد خوانش پارسونزی (talcott parsons) و یکپارچهسازِ وبر، گفته شده که گسستی میان وبرِ متقدم ـ وبرِ تأملاتِ روششناختی دربارۀ مفهومپردازی «فرد تاریخی» (historical individual) و اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری (The Protestant Ethic and The Spirit of Capitalism) و وبر متأخر ـ وبرِ اقتصاد و جامعه (Economy and Society) و جامعهشناسی تفهمی (Interpretive Sociology) دیده میشود؛ گسستی مبتنیبر گذار از فردیت تاریخی به جامعهشناسی بهمثابۀ علمی انتزاعی، گونهشناختی (typological)، و جهانشمول. این نوشتار نشان میدهد که خصلت این گذار نه گسست، بلکه یک تداوم پرتنش است و اینکه اندیشۀ وبر، چه متقدم و چه متأخر، متمرکز است بر صورتبندیهای متفاوتِ فردِ تاریخیِ «سرمایهداری مدرن» و «قفس آهنین» (iron cage). به این منظور، درابتدا، نگاهی خواهیم انداخت به تاریخچه و ساختارِ «اقتصاد و جامعه». سپس، گذارِ پیشگفته بررسی خواهد شد. درپایان، به تأمل در تنشِ گریزناپذیر در اندیشۀ وبر پرداخته میشود تا از این طریق حدود و ثغور یک گفتوگوی انتقادی و مولّد با او ترسیم شود.
علوم سیاسی
سید عقیل حسینی؛ سید اسماعیل مسعودی
دوره 18، شماره 6 ، شهریور 1397، ، صفحه 103-125
چکیده
فرضیة اصلی آمارتیا سن در کتاب توسعه یعنی آزادی این است که غلبه بر مشکلات توسعه مستلزم رسمیتبخشی به آزادیهای فردی است. برطبق نگرش لیبرالیستی او، آزادی هم ابزار و هم هدف توسعه است. اساساً، توسعه ازدیدگاه سن همان فرایند گسترش آزادیهای واقعی ازقبیل افزایش طول عمر و امید به زندگی، یعنی درواقع آزادی ادامۀ حیات و افزایش کیفیت زندگی ...
بیشتر
فرضیة اصلی آمارتیا سن در کتاب توسعه یعنی آزادی این است که غلبه بر مشکلات توسعه مستلزم رسمیتبخشی به آزادیهای فردی است. برطبق نگرش لیبرالیستی او، آزادی هم ابزار و هم هدف توسعه است. اساساً، توسعه ازدیدگاه سن همان فرایند گسترش آزادیهای واقعی ازقبیل افزایش طول عمر و امید به زندگی، یعنی درواقع آزادی ادامۀ حیات و افزایش کیفیت زندگی است. در نقد رویکرد توسعه یعنی آزادی سعی شد به نقدهایی ازقبیل سازگاری و انسجامنداشتن میان مؤلفههای اصلی توسعه ازدیدگاه سن ازقبیل تعارض عقلانیت ابزاری با آزادی، نقد رابطة دموکراسی با توسعه، نقد رویکرد او به جمعیت، و ... پرداخته شود. رویکرد سن ازآنجاکه هیچ الزام ارزشی ذاتی و ازپیشمعیّنی بهجز نفس آزادبودن ندارد، نتیجتاً، با نظامهای ارزشی ازجمله دین سازگار نیست. همچنین، رابطة ساختاری کلنگرانه و تاریخی افراد و دولتها با نظام جهانی در رویکرد سن مورداهتمام جدی قرار نگرفته است.