فقه و حقوق
زهرا موسوی؛ طیبه ماهروزاده؛ محمد سیفی
دوره 18، شماره 5 ، مرداد 1397، ، صفحه 271-300
چکیده
نقد منشور حقوق بشر در مؤلفة اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی زن و خانواده در نسبت با دین اسلام از اهداف این مقاله است. پس از تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، بهروش تحلیل محتوای کیفی این نتایج حاصل میشود که هرچند در رابطه با حقوق زنان و تقویت بنیان خانواده و همچنین دربهرسمیتشناختن حقوق و آزادیهای اساسی زنان در برخی از برنامهها ...
بیشتر
نقد منشور حقوق بشر در مؤلفة اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی زن و خانواده در نسبت با دین اسلام از اهداف این مقاله است. پس از تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، بهروش تحلیل محتوای کیفی این نتایج حاصل میشود که هرچند در رابطه با حقوق زنان و تقویت بنیان خانواده و همچنین دربهرسمیتشناختن حقوق و آزادیهای اساسی زنان در برخی از برنامهها و اسناد سازمان ملل متحد بهلحاظ محتوایی تلاشهایی شده است، درعینحال به آسیبشناسی نیاز دارد. به همین منظور، در این مقاله آسیبهای اخلاقی حق حیات، حق آزادی، حق اشتغال، حق آموزش، حق برخورداری از حمایت و تأمین اجتماعی و حقوق مدنی و سیاسی زن و خانواده استخراج شده است و الگوی سلامت اخلاقی حقوق بشر در مؤلفة حقوق زن و خانواده براساس مبانی اسلامی ارائه شده است. نتیجه اینکه راه درمان و برونرفت از آسیبهای اخلاقی دیدگاههای سکولاریستی و اومانیستی و کمونیستی منشور حقوق بشر، و کنوانسیونهای حقوق زنان دیدگاه اسلامی و اخلاقمدارانه است.
روششناسی
خسرو باقری نوعپرست
دوره 17، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 1-17
چکیده
کتاب از علم سکولار تا علم دینی حاصل کوششی برای نقد رویکرد سکولار به علم و دعوت به رویکرد دینی به علم است. مؤلف در نقد رویکرد سکولار دو گام اساسی برمیدارد؛ نخست، استدلال میکند که علم نیازمند جهت است، جهتی که از جهانبینی دانشمند حاصل میشود. در ضمنِ این استدلال، مؤلف دیدگاه اثباتگرایی (پوزیتیویسم) را نقد میکند و میکوشد نشان ...
بیشتر
کتاب از علم سکولار تا علم دینی حاصل کوششی برای نقد رویکرد سکولار به علم و دعوت به رویکرد دینی به علم است. مؤلف در نقد رویکرد سکولار دو گام اساسی برمیدارد؛ نخست، استدلال میکند که علم نیازمند جهت است، جهتی که از جهانبینی دانشمند حاصل میشود. در ضمنِ این استدلال، مؤلف دیدگاه اثباتگرایی (پوزیتیویسم) را نقد میکند و میکوشد نشان دهد که علم پیشفرضهای متافیزیکی دارد. دوم اینکه علم درمقام کاربرد یافتهها محتاج اخلاق است و بدون آن به تخریب میانجامد. در مقالۀ حاضر، با استفاده از روش نقد درونی و بیرونی، استدلال شده است که باوجود توجه به ارتباط علم با متافیزیک مؤلف در تبیین این رابطه توفیق نیافته است؛ زیرا آن را ازسویی به مقام کاربرد و اخلاق مربوط کرده است و ازسویدیگر بهصورت افزودن چهارچوب متافیزیکی به علم بهصورت پسینی محدود کرده است. همین رویکرد افزودنی و پسینی مؤلف را ناگزیر از اذعان به ماهیت خنثای علم کرده است که خود نشاندهندۀ رهایینداشتن کامل او از اثباتگرایی است. پیشنهاد مؤلفِ مقالۀ حاضر آن است که مفهوم مناسب علم دینی، در گرو توجه به رابطۀ ارگانیک علم و متافیزیک است. این رابطه، باوجود تصور رایشنباخ و بهتبع او استنمارک، علم را دچار نسبیتگرایی مذموم نمیکند؛ هرچند درجهای مناسب از نسبیتگرایی را موجب میشود.