تقابل دو پدیدۀ اقتضائات دوران جدید و رفتار دولت ازجمله مسائلی است که نویسندگان حوزههای مختلف از مدیریت گرفته تا جامعهشناسی و علوم سیاسی را به خود وامیدارد. نوشتههای انتقادی تا نوشتههای بیطرف و تا طرفدار رفتارهای دولت و نظام دیوانی سه طیفی هستند که در این زمینه خودنمایی میکنند. دراینمیان، میشل کروزیه، از جامعهشناسان ...
بیشتر
تقابل دو پدیدۀ اقتضائات دوران جدید و رفتار دولت ازجمله مسائلی است که نویسندگان حوزههای مختلف از مدیریت گرفته تا جامعهشناسی و علوم سیاسی را به خود وامیدارد. نوشتههای انتقادی تا نوشتههای بیطرف و تا طرفدار رفتارهای دولت و نظام دیوانی سه طیفی هستند که در این زمینه خودنمایی میکنند. دراینمیان، میشل کروزیه، از جامعهشناسان قلمبهدست و منتقد رفتارهای دولت و دیوانسالاران، با بررسی دولتهای فرانسوی پساز جنگ دوم جهانی آنها را واجد صفت خوددانابینی و خودتواناپنداری میبیند، اما بر این باور است که تحولات دوران در کنار ناکامیهای دولتهای یادشده در دستیابی به اهداف اجتماعی و اقتصادی، بهویژه در حوزههایی همچون آموزش و سلامت، ضرورت یک بازنگری اساسی در منش دولت را آشکار میسازد؛ منشی که باید تجلی خود را در فروتنی بهنمایش گذارد. او دولت مدرن را بدون سیاست فروتن ناممکن میداند.