فلسفه
محمدحسین بادامچی
چکیده
کتاب «فلسفه سیاسی اسلامی در غرب» نوشته محسن رضوانی (منتشر شده در سال 1393) اولین کتاب به زبان فارسی است که گزارشی غنی از تحقیقات معاصر شرقشناسان و محققین غربی تاریخ اندیشه سیاسی جهان اسلام درباره فارابی و فلسفه سیاسی اسلامی ارائه میدهد. مقاله حاضر در ضمن بررسی انتقادی با ارائه شواهدی نشان میدهد که این کتاب به لحاظ روش پژوهش ...
بیشتر
کتاب «فلسفه سیاسی اسلامی در غرب» نوشته محسن رضوانی (منتشر شده در سال 1393) اولین کتاب به زبان فارسی است که گزارشی غنی از تحقیقات معاصر شرقشناسان و محققین غربی تاریخ اندیشه سیاسی جهان اسلام درباره فارابی و فلسفه سیاسی اسلامی ارائه میدهد. مقاله حاضر در ضمن بررسی انتقادی با ارائه شواهدی نشان میدهد که این کتاب به لحاظ روش پژوهش به نوعی دوگانگی در منطق صورتبندی و به لحاظ چارچوب نظری به خوانشی غیرسیاسی از فلسفه سیاسی دچار است که تقسیمبندی مؤلف از مطالعات فلسفه سیاسی اسلامی در غرب در چهار رهیافت تاریخی/ تفسیری/ انتقادی/ توصیفی را دچار مشکل میکند. در انتها با بررسی بخش خاتمه کتاب چنین جمعبندی میشود که دفاع از اعتبار فلسفه اسلامی در برابر هجمه شرقشناسی وجه زیرین آرایشدهنده نظم صوری و محتوایی کتاب است که متأسفانه مورد تصریح مؤلف قرار نگرفته و خوانش مؤلف از دیدگاههای لئو اشتراوس، تقسیمبندی رهیافتها و ارزیابی وی از ارزش مطالعات فلسفه سیاسی در غرب را عمیقاً تحت تأثیر خود قرار داده است.
فلسفه
سعید رحیمیان
چکیده
نویسندۀ کتاب خوانشی نو از فلسفۀ فارابی، گسست بنیادین معرفتی از سنت یونانیدرصدد است، با برجستهکردن ابداعات اساسی و محوری فارابی در بازتدوین فلسفه در زمانۀ خویش، نحوۀ افتراق جریان فلسفۀ اسلامی از سنت یونانی را توضیح دهد. مهمترین مدعای نویسنده پیافکنی فلسفۀ اسلامی برمبنای سه قضیه است: 1. تعیین موضوع آن بهعنوان «وجود» نه ...
بیشتر
نویسندۀ کتاب خوانشی نو از فلسفۀ فارابی، گسست بنیادین معرفتی از سنت یونانیدرصدد است، با برجستهکردن ابداعات اساسی و محوری فارابی در بازتدوین فلسفه در زمانۀ خویش، نحوۀ افتراق جریان فلسفۀ اسلامی از سنت یونانی را توضیح دهد. مهمترین مدعای نویسنده پیافکنی فلسفۀ اسلامی برمبنای سه قضیه است: 1. تعیین موضوع آن بهعنوان «وجود» نه «موجود»؛ 2. استناد فهم وجود به علم حضوری؛ 3. تمایز بین ماهیت و وجود. او بر آن است که فارابی با نگاهی وجودمحور توانست نقش اساسی هستی را درمقابل چیستی و ماهیت احیا کند. کتاب همچنین به رویکرد زبانشناسانه و معرفتشناسانۀ فارابی، معرفی کتاب الحروف در همین جهت، و ابداع او در ارجاع منطق نُهبخشی ارسطو به منطق دوبخشی میپردازد. از منظر نگارندۀ مقاله، باوجود اهمیت و فربهی مدعای فوقالذکر، یعنی تأسیسگری فلسفۀ اسلامی با محوریتدادن فارابی به «وجود» و باوجود نکات مثبت متعدد کتاب، دلایل اقامهشده در کتاب برای اثبات آن مدعا لازم اما غیرکافی است. حدود ده نقد اساسی در این مقاله بر محتویات و مدعیات کتاب مطرح شده است، ازجمله تکرار برخی مدعاها، مدعیات بیشاهد، ارجاع به متأخران از فارابی، و ... .
زبانشناسی و زبانهای باستانی
محمدحسین قرشی
دوره 12، شماره 24 ، فروردین 1391، ، صفحه 63-84
چکیده
چکیدهشناخت ماهیت و چیستی زبان بهدلیل پیچیدگی و گستردگی آن امری دشوار است و از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده است. فارابی، با اطلاق «علم اللسان» بر همة علوم زبانی، نخستینبار ترتیب علوم زبانی را در یک نظام واحد فراهم کرد. فارابی در بیان جایگاه زبان و منطق میگوید: «جایگاه منطق در ارتباط با عقل چون مرتبه و جایگاه ...
بیشتر
چکیدهشناخت ماهیت و چیستی زبان بهدلیل پیچیدگی و گستردگی آن امری دشوار است و از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده است. فارابی، با اطلاق «علم اللسان» بر همة علوم زبانی، نخستینبار ترتیب علوم زبانی را در یک نظام واحد فراهم کرد. فارابی در بیان جایگاه زبان و منطق میگوید: «جایگاه منطق در ارتباط با عقل چون مرتبه و جایگاه دستور زبان است در ارتباط با زبان». در فصل اول کتاب احصاءالعلوم، به مسائل زبان و زبانشناسی پرداخته شده است. مباحث فارابی بیشتر ناظر بر همگانیهای زبان است و به زبان خاصی اشاره ندارد. در این مقاله، نگارنده کوشش نموده است تا ضمن بررسی دیدگاه فارابی در خصوص مسائل زبانی، جایگاه او را در تبیین این موضوع بررسی و نیز نقش و تأثیر او در مسائل زبانشناختی را مشخص کند.