اقتصادهای آمریکای لاتین برای رشد تولید ملی و توسعۀ اقتصادی تحول ساختار اقتصادی را با اتخاذ سیاستهای ساختارگرایی از سال 1948 م دنبال کردند. ساختارگرایی بهخاطر مداخلۀ بیشازحد در سازوکار بازار برای حمایت از تولید ملی و تبعات جایگزینی واردات با انتقادهای زیادی مواجه گردید که به زوال ساختارگرایی، ظهور دیدگاهها، و سیاستهای اقتصادی ...
بیشتر
اقتصادهای آمریکای لاتین برای رشد تولید ملی و توسعۀ اقتصادی تحول ساختار اقتصادی را با اتخاذ سیاستهای ساختارگرایی از سال 1948 م دنبال کردند. ساختارگرایی بهخاطر مداخلۀ بیشازحد در سازوکار بازار برای حمایت از تولید ملی و تبعات جایگزینی واردات با انتقادهای زیادی مواجه گردید که به زوال ساختارگرایی، ظهور دیدگاهها، و سیاستهای اقتصادی نئولیبرال در دهۀ 1980 م در آمریکای لاتین منجر شد. طی دهۀ 1980 م سیاستهای نئولیبرال موسوم به اجماع واشنگتنی و تعدیل اقتصادی در اقتصادهای آمریکای لاتین اجرا شد. نتیجۀ آن گسترش فقر، نابرابری، عدم تعادلها، و کاهش رشد تولید ملی بود. رویکرد نئوساختاری در نقد وضع ایجادشده ازسوی سیاستهای نئولیبرال در منطقۀ آمریکای لاتین ظهور کرد و توسط کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین و کارائیب سیاستهای موسوم به نئوساختاری را برای حمایت از رشد تولید ملی و توسعۀ اقتصادی در کشورهای آمریکای لاتین ارائه کرد. این سیاستها شامل: تقویت توان رقابت، رشد اقتصادی همراه با برابری اجتماعی، حمایت گزینشی، اصلاح ساختارهای تولیدی، و حمایت از نوآوری و کارآفرینی است.
طرح ایدۀ اقتصاد مقاومتی ازجانبِ رهبر معظم انقلاب اسلامی و درخواست ایشان برای تبیین این ایده توسط دانشگاهیان، اگرچه تلاشهای زیادی را از سال 1389 تاکنون برانگیخته و محصولات متعددی درقالب کتاب، مقالات علمی، و سخنرانیها انتشار یافته است، سؤال اساسی آن است که نظریهپردازی در موضوع اقتصاد مقاومتی تا چه اندازه با موفقیت همراه بوده ...
بیشتر
طرح ایدۀ اقتصاد مقاومتی ازجانبِ رهبر معظم انقلاب اسلامی و درخواست ایشان برای تبیین این ایده توسط دانشگاهیان، اگرچه تلاشهای زیادی را از سال 1389 تاکنون برانگیخته و محصولات متعددی درقالب کتاب، مقالات علمی، و سخنرانیها انتشار یافته است، سؤال اساسی آن است که نظریهپردازی در موضوع اقتصاد مقاومتی تا چه اندازه با موفقیت همراه بوده است؟ این مقاله، پاسخ سؤال را با تمرکز بر کتاب درسگفتارهای اقتصاد مقاومتی اثر عادل پیغامی کنکاش کرده ونشان داده است که هنوز زمینههای بسیاری وجود دارند که در نظریهپردازی اقتصاد مقاومتی مبهم باقی مانده است. ابتدا معرفی و نقد کلی اثر درقالب هریک از فصول کتاب انجام شده است؛ آنگاه در نقد موضوعی اثر عناوین هشتگانهای، شامل تعریف اقتصاد مقاومتی، دولت و بازار، مردمپایهکردن اقتصاد، تولید داخلی و تولید ملی، خردهنظامهای اقتصاد مقاومتی، نسبی یا مطلقبودن اقتصاد مقاوم، استقلال اقتصادی، و نیز رشد و عدالت موردکنکاش قرار گرفته است. در هریک از این موضوعات، نشان داده شده است که نکات مهمی وجود دارند که در آثار منتشرشدۀ اقتصاد مقاومتی و بهطور خاص، در کتاب موردبررسی کمتر موردتوجه بودهاند.