میتوان ادعا کرد موضوع عدالت مستند و مبنای نظریات و مبنای تدبیر امور در ساحت حیات اجتماعی انسان است. نظریهپردازان برای اثبات یا توجیه نظریة خود، در هر حوزه از علوم اجتماعی، از تمسک به مفهوم و نظریهای درباب عدالت گریزی ندارند. در بررسی هر نظریۀ عدالت سه موضوع و مؤلفه موردتوجه و بررسی قرار میگیرد: اول، مبنای عدالت: نظریۀ مذکور ...
بیشتر
میتوان ادعا کرد موضوع عدالت مستند و مبنای نظریات و مبنای تدبیر امور در ساحت حیات اجتماعی انسان است. نظریهپردازان برای اثبات یا توجیه نظریة خود، در هر حوزه از علوم اجتماعی، از تمسک به مفهوم و نظریهای درباب عدالت گریزی ندارند. در بررسی هر نظریۀ عدالت سه موضوع و مؤلفه موردتوجه و بررسی قرار میگیرد: اول، مبنای عدالت: نظریۀ مذکور مبنای عدالت را چه میداند؟ پاسخ به این سؤال روششناسی نظریهپرداز عدالت در تبیین مفهوم موردنظر خود از عدالت را نیز مشخص میکند؛ دوم، قلمرو عدالت: نظریة مذکور عدالت را در چه حوزه و قلمرویی طرح میکند؟ سوم، تعریف عدالت: نظریة مذکور چه مفهومی از عدالت را ارائه میکند؟ رالز در کتاب نظریۀ عدالت تلاش کرده است به هر سه سؤال مذکور پاسخ دهد و همین جامعیت موجب میشود نظریة عدالت رالز ازجمله نظریات قابلتوجه عدالت در دهههای اخیر باشد. در این مقاله، ضمن معرفی ساختار کلی کتاب و بازسازی اجمالی از این نظریه، نقدهای وارد به کتاب، با تأکید بر دو موضوع و مؤلفة قلمرو و تعریف عدالت در نظریة رالز، بحث و بررسی میشوند.