علوم سیاسی
اباصالح تقی زاده طبری
چکیده
فهم و بررسی انتقادی فلسفه سیاسی کارل اشمیت تنها زمانی ممکن میشود که همراه آن از نسبت الهیات و سیاست پرسش کرده و مسیری را برای ورود به پروژه او باز کنیم. همین جهت در این نوشتار دنبال شده است. پس از طرح این مقدمه با اشاره به پرسش بنیادین پروژه اشمیت، یعنی چیستی مفهوم امر سیاسی و چگونگی امکان آن در دوران مدرن، رساله مفهوم امر سیاسی را ...
بیشتر
فهم و بررسی انتقادی فلسفه سیاسی کارل اشمیت تنها زمانی ممکن میشود که همراه آن از نسبت الهیات و سیاست پرسش کرده و مسیری را برای ورود به پروژه او باز کنیم. همین جهت در این نوشتار دنبال شده است. پس از طرح این مقدمه با اشاره به پرسش بنیادین پروژه اشمیت، یعنی چیستی مفهوم امر سیاسی و چگونگی امکان آن در دوران مدرن، رساله مفهوم امر سیاسی را با توجه به موضعی که او در همین رساله و بیشتر در رساله الهیات سیاسی اتخاذ کرده نقد نمودیم. نهایتاً در این مقاله نشان دادیم علیرغم، اثراتی که فهم الهیاتی اشمیت در درک او از مفهوم امر سیاسی داشته است، با این حال نتوانسته ارتباطی فعال با آن داشته باشد. به عبارت دیگر، دو پروژه الهیات سیاسی و مفهوم امر سیاسی نزد اشمیت همچنان دو پروژه باقی ماندهاند و نتوانستند به درک یگانهای از سیاست رهنمون شوند. الهیات، نزد اشمیت، هرچند در سرشت تاریخی سیاست حاضر باشد اما نه ضرورت و نه اثر آشکاری در فهم درونی سیاست ندارد.
علوم سیاسی
رضا نجف زاده
چکیده
این مقاله به معرفی و ارزیابی رسالۀ الهیاتی ـ سیاسی اسپینوزا اختصاص دارد. این رساله یکی از گرانسنگترین رسایل دوران روشنگری است و نمودارِ جدال قدیم و جدید در اروپای قرن هفدهم است. رساله شامل هرمنوتیک تاریخی شریعت و تقریر فلسفۀ سیاسی جمهوریخواهانۀ اسپینوزاست. فصول الهیاتیِ این رساله و نیز فصول سیاسی آن حاوی مباحثی است که برای ...
بیشتر
این مقاله به معرفی و ارزیابی رسالۀ الهیاتی ـ سیاسی اسپینوزا اختصاص دارد. این رساله یکی از گرانسنگترین رسایل دوران روشنگری است و نمودارِ جدال قدیم و جدید در اروپای قرن هفدهم است. رساله شامل هرمنوتیک تاریخی شریعت و تقریر فلسفۀ سیاسی جمهوریخواهانۀ اسپینوزاست. فصول الهیاتیِ این رساله و نیز فصول سیاسی آن حاوی مباحثی است که برای جامعۀ ایرانیِ درگیر مباحث سیاستِ دینی و دینِ سیاسی میتواند سودمند باشد. مطالعات اسپینوزایی در ایران در مقایسه با سنتهای آنگلوساکسون، یهودی، و فرانسوی چندان قابلتوجه نبوده است. این مطالعات درقالب تألیف و ترجمه در دهۀ 1390 جدیتر شده است. ترجمۀ رساله، بهقلم علی فردوسی، در ایران فینفسه کار سترگی است، اما نقدهایی نیز بر آن وارد است. به چند دلیل ترجمۀ دکتر فردوسی را نمیتوان پایان راه دانست: زبانِ گاهی مغلق و نامأنوس، یکساننبودن معادلها، جاافتادگی برخی جملات و کلمات خصوصاً بهعلت تکیۀ صِرف بر ترجمۀ انگلیسی سیلوِرتورن و ایزرائل و عدم مراجعه به متن لاتین این رساله.