ترجمة متون و ایجاد پل ارتباطی میان دو بستر مفهومی در دو قالب متفاوت نهتنها علم بلکه هنر است. غالباً ترجمهای درخور توجه است که توانایی کاربرد مفاهیم مناسب را در زبان دوم داشته باشد. با اذعان به پیچیدگی کار ترجمة متون تاریخی و پاسداشت کار مترجمان، اشاره به برخی نکات ظریف اما کلیدی در ترجمة این متون، دورنمای بهتری را برای این دسته ...
بیشتر
ترجمة متون و ایجاد پل ارتباطی میان دو بستر مفهومی در دو قالب متفاوت نهتنها علم بلکه هنر است. غالباً ترجمهای درخور توجه است که توانایی کاربرد مفاهیم مناسب را در زبان دوم داشته باشد. با اذعان به پیچیدگی کار ترجمة متون تاریخی و پاسداشت کار مترجمان، اشاره به برخی نکات ظریف اما کلیدی در ترجمة این متون، دورنمای بهتری را برای این دسته از ترجمهها دربر خواهد داشت. انتقال نامهای تاریخی از زبانهای خارجی به زبان فارسی بهسبب تفاوت در الفبا و آوانوشت کار بسیار پیچیدهای است. این مهم زمانی در کار ترجمه خلل ایجاد میکند که آن نامها کمتر معروف یا از دایرة تخصص مترجم بیرون باشد. بهبیان دیگر، مترجم کلیت جمله را بهخوبی ترجمه میکند اما بهسبب ناتوانی در تشخیص نام علم تاریخی ماهیت ترجمه را بهخطر میاندازد. در دو قرن اخیر از این دست ترجمههای غیرتخصصی، که شاید در انتقال مفهوم نیز بسیار پرتوان باشند، به زبان فارسی نمونههایی دیده میشود، که بهسبب رعایتنکردن اصول ترجمة نامهای تاریخی (چه نام اشخاص و چه نام اماکن) از قانون رعایت امانت در نقل مطلب ناخواسته عدول کردهاند. کاربرد بیعیب و بهجای نامهای تاریخی در ترجمه علاوهبر اینکه ارزش ترجمه را بالا میبرد خوانندگان متون ترجمهشده را در دریافت مفهوم اثر پژوهشی اصلی یاری میکند. به دیگر سخن، مخاطب در ابهام ناشی از مجهولبودن نام باقی نمیماند. این تحقیق بر آن است که به ارائۀ برخی از محورهای درخور توجه در ترجمه و مراحل نهایی تدوین متون تاریخی ترجمهشده بپردازد.