اقتصاد
وحید مهربانی
چکیده
کتاب بازاریسازی آموزش عالی: دانشجو بهمثابۀ مصرفکننده از جنبۀ تنوع موضوعات وضعیت قابلقبولی دارد، اما فاقد یک روش تحلیلی مشخص و انسجام درونی در محتواست. با نگاه کلی به مباحث کتاب روشن شد که سه مبحث کلی چیستی، چرایی، و ماهیت کالایی آموزش عالی عمدۀ مضامین کتاب را تشکیل میدهند و پیونددهندۀ فصول مختلف آن هستند. بنابراین، ...
بیشتر
کتاب بازاریسازی آموزش عالی: دانشجو بهمثابۀ مصرفکننده از جنبۀ تنوع موضوعات وضعیت قابلقبولی دارد، اما فاقد یک روش تحلیلی مشخص و انسجام درونی در محتواست. با نگاه کلی به مباحث کتاب روشن شد که سه مبحث کلی چیستی، چرایی، و ماهیت کالایی آموزش عالی عمدۀ مضامین کتاب را تشکیل میدهند و پیونددهندۀ فصول مختلف آن هستند. بنابراین، کلیت مقاله برپایۀ این سه مبحث طراحی شده است تا نتیجهگیری مشخصی در زمینۀ بازاریسازی آموزش عالی بهدست آید. تحلیل انجامشده در زمینۀ چیستی بازاریسازی نشان میدهد که در یک نظام آموزش عالی بازاریشده میزان پذیرش دانشجو، هزینۀ مطالبهشده از او، وضع ضوابط پذیرش، و غیره صرفاً توسط نیروهای عرضه و تقاضا تعیین میشوند. همچنین، تحلیل چرایی بازاریسازی حکایت از این دارد که فشارهای اقتصادی، دشواری تأمین مالی دولتی، رشد تقاضاهای اجتماعی، روند جهانیشدن، و غیره مهمترین عوامل پیشبرندۀ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بهسمت بازاریسازی بودهاند. بهعلاوه، مزایای این حرکت مانند ارتقای کارآیی و گسترش رقابت از ادلۀ اصلی توجیهکنندۀ آن هستند. دستآخر اینکه آموزش عالی کالای عمومی نیست که دولت متولی امور آن باشد. بنابراین، آموزش عالی ذاتاً قابلیت کارکرد در قالب نظام بازار را دارد.
اقتصاد
سید محمدرضا امیری طهرانی زاده
چکیده
این کتاب حاصل تجربۀ نگارنده در تأسیس بانکداری بدون ربا در آمریکاست. او به این منظور مجموعه قوانین بانکداری آمریکا و همچنین تجربۀ بانکداری اسلامی در جهان را بررسی میکند. وجه تمایز این دو نوع بانکداری متکیبودن فعالیتهای اولی بر بازار پولی و دومی بر اقتصاد واقعی است. او برای تعیین اجارهبهای سهم مشارکت بانک در تهیۀ کالاها ...
بیشتر
این کتاب حاصل تجربۀ نگارنده در تأسیس بانکداری بدون ربا در آمریکاست. او به این منظور مجموعه قوانین بانکداری آمریکا و همچنین تجربۀ بانکداری اسلامی در جهان را بررسی میکند. وجه تمایز این دو نوع بانکداری متکیبودن فعالیتهای اولی بر بازار پولی و دومی بر اقتصاد واقعی است. او برای تعیین اجارهبهای سهم مشارکت بانک در تهیۀ کالاها و خدمات در عقود مبادلهای دو قاعده را معرفی میکند؛ قاعدۀ سنجش کالا که ارزش کالا را براساس کالاهای شاخص و باثبات ارزیابی میکند و قاعدۀ ارزشگذاری برپایۀ بازار که اجارهبهای آن را در بازار واقعی میسنجد. در بانکداری بدون ربا اجارهبهای کالا در بازار واقعی جایگزین نرخ بهره در بازار پولی میشود. او مأموریت بانکداری بدون ربا را به بُعد فقهی آن محدود نمیداند و دربارۀ مسئولیت اجتماعی آن درقبال پیشبرد رفاه مردم و گسترش عدالت اجتماعی بحث میکند. مهمترین نقدهایی که بر کتاب وارد است اینکه فاقد پیشینۀ بحث است و در بررسی نحوۀ تعیین نرخ سود بانکی در بانکداری اسلامی، به طرح نظریههای دیگر اقتصاددانان مسلمان نمیپردازد و به ذکر تجربۀ بانکداری برخی کشورهای مسلمان بسنده میکند. البته بررسی تجربههای بانکداری نیز بهطور کامل انجام نشده و برای نمونه، به نقد بانکداری ایران اهتمام نورزیده است.