روششناسی
محسن الویری
چکیده
اندیشیدن دربارۀ تاریخ در چند دهۀ اخیر فربهی بسیار و یک دگرگونی دامنهدار یافته است. اگر «فلسفۀ تاریخ» را مولود این تحول بدانیم، باتوجهبه فاصلۀ تقریباً زیاد ما ایرانیان با آن، آگاهی روشمند از مطالعات و رویکردهای جدید در این شاخۀ معرفتی اهمیت مییابد. کتاب تاریخ بهروایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو بهدلیل ویژگیهایی ...
بیشتر
اندیشیدن دربارۀ تاریخ در چند دهۀ اخیر فربهی بسیار و یک دگرگونی دامنهدار یافته است. اگر «فلسفۀ تاریخ» را مولود این تحول بدانیم، باتوجهبه فاصلۀ تقریباً زیاد ما ایرانیان با آن، آگاهی روشمند از مطالعات و رویکردهای جدید در این شاخۀ معرفتی اهمیت مییابد. کتاب تاریخ بهروایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو بهدلیل ویژگیهایی که دارد، بهمنزلۀ یک اثر شاخص در این زمینه شایستۀ بازخوانی است. نوشتار پیشرو مروری انتقادی بر این کتاب در این محورها دارد: ابهامزایی عنوان کتاب، چندگانگی واگرایانۀ هدف تدوین کتاب، آشفتگی فصلبندی و زیرفصلها، مشخصنبودن جایگاه این کتاب دربین آثار تألیفیافته در این زمینه، کاستی آشکار توجه به میراث شرقی و اسلامی، درهمآمیختگی و ناهمترازی اصطلاحات مربوط به جریانهای فکری، و ابهام در چیستی تعریف جدید تاریخ. مقاله پس از پرداختن به تأملاتی دربارۀ جنبۀ فنی و ویرایشی اثر، با این جمعبندی بهپایان میرسد که هرچند کتاب نتوانسته است بین روایت فلسفی تاریخ و روایت فلسفۀ تاریخ مرزی آشکار بگذارد و به همین دلیل از ذهنیت متعارف تاریخپژوهان دربارۀ فلسفۀ تاریخ فاصله گرفته است، اما آوردههای سودمند بسیاری برای آنها دارد.