اقتصاد
وحید مقدم؛ مرجان اسماعیلی کرباسی
چکیده
هرچند فون هایک را از منکران ثابتقدم عدالت بهشمار میآورند، این نظر چندان دقیق نیست. هایک نهادگرایی است که بر اهمیت بسیار قواعد انتزاعی در ادارۀ جوامع آزاد بهمنظور حل مسئلۀ هماهنگی در اقتصاد تأکید میکند. عدالت توزیعی با چنین قواعدی در تعارض قرار گرفته است و به ایجاد جوامع قبیلهای فاقد ثروت ختم میشود، چراکه با بهشکستکشاندن ...
بیشتر
هرچند فون هایک را از منکران ثابتقدم عدالت بهشمار میآورند، این نظر چندان دقیق نیست. هایک نهادگرایی است که بر اهمیت بسیار قواعد انتزاعی در ادارۀ جوامع آزاد بهمنظور حل مسئلۀ هماهنگی در اقتصاد تأکید میکند. عدالت توزیعی با چنین قواعدی در تعارض قرار گرفته است و به ایجاد جوامع قبیلهای فاقد ثروت ختم میشود، چراکه با بهشکستکشاندن هماهنگی موجب ناکارآیی میشود. این روش نظریهپردازی در بسیاری از نظریههای عدالت، حتی در مشهورترین آنها، مغفول مانده است، زیرا آنها نحوۀ تعاملات افراد در جامعه را، یعنی نحوۀ کار اجتماعی و آنچه به صلاح و فساد آن منجر میشود، چندان موردتوجه قرار نمیدهند. درعینحال، نقدهایی به این نظریه وارد است؛ ازجمله سادهسازیهای بیش از حد نظریۀ هایک بهدلیل سادهانگاری درمورد ماهیت انسان و جوامع ساخت انسان، بیتوجهی به شکلگیری گروههای ذینفع در اقتصاد، دشواری شناخت قواعد عادلانۀ بازی، بیتوجهی به تأثیر منفی نابرابریهای زیاد در نظم اجتماعی، درنظرنگرفتن امکان وجود قواعد توزیعی مربوط به خود بازی، و درنهایت عدم امکان تصمیمگیری بازیگران جامعۀ آزاد درمورد قواعد لایههای عمیق جامعه که سایر قواعد در بستر آن شکل میگیرند.