زبانهای خارجی
رضا کیانی
چکیده
نظام رفاه و تامین اجتماعی در روزگار ما، با توجه به تحولات و شرایط جهانی، با بحرانها و چالشهای متنوع و متعددی روبرو شده است. به همین سبب، شناخت از بحرانها و آسیب های نظام تامین اجتماعی و اتخاذ سیاست های مقابله ای با آن بحرانها از جمله موضوعات مهم و اساسی در مطالعات رفاه اجتماعی قلمداد میشود. برخورداری از سطح مطلوبی ...
بیشتر
نظام رفاه و تامین اجتماعی در روزگار ما، با توجه به تحولات و شرایط جهانی، با بحرانها و چالشهای متنوع و متعددی روبرو شده است. به همین سبب، شناخت از بحرانها و آسیب های نظام تامین اجتماعی و اتخاذ سیاست های مقابله ای با آن بحرانها از جمله موضوعات مهم و اساسی در مطالعات رفاه اجتماعی قلمداد میشود. برخورداری از سطح مطلوبی از رفاه اجتماعی برای شهروندان، از خصوصیات جامعه ی پیشرفته و مولود تحولات گسترده در نظام توسعه کشورها به حساب میآید چرا که این مسئله در وضعیت بهره مندی از خدمات رفاهی و امنیت درآمدی آحاد جامعه نقش پررنگی ایفا میکند. یکی از مهم ترین منابع علمی در خصوص شناخت وضعیت سیستمهای تامین اجتماعی، گزارش هایی است که توسط اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی تهیه، تدوین و منتشر می شود. این نهاد اخیرا در کتابی تحت عنوان " ده چالش جهانی تامین اجتماعی" چالش های نظام رفاه و تامین اجتماعی را در سطح کلان مورد کاوش و بررسی قرار داده و سیاست هایی را در جهت مقابه با آن چالش پیشنهاد کرده است. در این نوشتار کوشش شده همسو با این گزارش، مفاهیم، سیاست ها، شاخص ها و معیارهای ذکر شده در این کتابِ مهم مورد مداقه قرار گرفته و با نظرداشت آن ها، چالش های پیش روی نظام تامین اجتماعی کشور ارائه و تبیین گردد.
علوم سیاسی
مختار نوری؛ همایون عباس آبادی
چکیده
مسئلة توسعه همواره از موضوعات مهم برای محققان حوزههای مختلف علوم اجتماعی بوده است. در این چهارچوب، کتاب نگرشی انتقادی به توسعة جماعتمحور، نوشتة مارگارت لدویت، ازجمله آثار برجسته در حوزۀ «جامعهشناسی توسعه» محسوب میشود. لدویت، که از محققان برجستة حوزة اندیشۀ جماعتگرایی و عدالت اجتماعی است، در این اثر، به ...
بیشتر
مسئلة توسعه همواره از موضوعات مهم برای محققان حوزههای مختلف علوم اجتماعی بوده است. در این چهارچوب، کتاب نگرشی انتقادی به توسعة جماعتمحور، نوشتة مارگارت لدویت، ازجمله آثار برجسته در حوزۀ «جامعهشناسی توسعه» محسوب میشود. لدویت، که از محققان برجستة حوزة اندیشۀ جماعتگرایی و عدالت اجتماعی است، در این اثر، به بازاندیشی توسعة جماعتمحور پرداخته است. لدویت هم بر تحولات عینی در جوامع غربی، مانند انگلستان، در بستر جهانیسازی توجه کرده و هم بر دو نقطة عطف فلسفی قرن بیستم، یعنی پائولو فریره (فیلسوف برزیلی) و آنتونیو گرامشی (فیلسوف ایتالیایی) تمرکز نموده است. بهنظر لدویت، توسعۀ جماعتمحور مستلزم پویشی میان نظریه و روش است و مجموعهدانشی بنا مینهد که بر عدالت، برابری، و دموکراسی استوار میشود. هدف لدویت فقط شناختن جهان نیست، بلکه بهکارگیری آن شناخت برای بهبارنشاندن تحول است. بهنظر میرسد پیوند نظریه و عمل برای تحول از نوآوریهای لدویت در این اثر است. هدف این مقاله این است که ضمن معرفی اثر مذکور، نقد و ارزیابی آن به دو صورت شکلی و محتوایی و معطوف به جامعة ایرانی بررسی شود.
اقتصاد
مهدی حاج امینی؛ محمد علی ابوترابی
دوره 18، شماره 9 ، آذر 1397، ، صفحه 93-114
چکیده
اگرچه از ارائۀ اولین نظریههای تخصصی توسعه تابهحال کمتر از یک قرن میگذرد، سیر تحول آنها پرشتاب و مجادلهبرانگیز و روشنگر بوده است. درحالیکه هر نظریه تلاش کرده است که بُعدی از علل و ماهیت توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی را توضیح دهد، ازسوی نظریه های جدیدتر بهنقد کشیده شده است تا بدین ترتیب علم توسعه بهطور ...
بیشتر
اگرچه از ارائۀ اولین نظریههای تخصصی توسعه تابهحال کمتر از یک قرن میگذرد، سیر تحول آنها پرشتاب و مجادلهبرانگیز و روشنگر بوده است. درحالیکه هر نظریه تلاش کرده است که بُعدی از علل و ماهیت توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی را توضیح دهد، ازسوی نظریه های جدیدتر بهنقد کشیده شده است تا بدین ترتیب علم توسعه بهطور مداوم درحال توسعه باشد. در این میان، دو دیدگاه وابستگی و پساتوسعهگرایی سایر دیدگاهها و نظریهها را بهشکل بدبینانه ای یکپارچه و استعماری در نظر گرفته و آن ها را نظریه های توسعۀ غرب یا غربی نامیدهاند و آنها را نفی می کنند. کتاب تصورِ عصر پساتوسعه هرچند شامل مقالاتی با دیدگاههای مختلف است، روح کلی خود را از این دو دیدگاه وام گرفته است. مقالۀ حاضر، با نقد همزمان این کتاب و این دو دیدگاه، سعی در «توسعۀ فهمِ توسعه» دارد. علاوهبرآن، پیشنهادهایی برای تدوین کتابهای مشابه در آینده ارائه می دهد.
علوم سیاسی
سید عقیل حسینی؛ سید اسماعیل مسعودی
دوره 18، شماره 6 ، شهریور 1397، ، صفحه 103-125
چکیده
فرضیة اصلی آمارتیا سن در کتاب توسعه یعنی آزادی این است که غلبه بر مشکلات توسعه مستلزم رسمیتبخشی به آزادیهای فردی است. برطبق نگرش لیبرالیستی او، آزادی هم ابزار و هم هدف توسعه است. اساساً، توسعه ازدیدگاه سن همان فرایند گسترش آزادیهای واقعی ازقبیل افزایش طول عمر و امید به زندگی، یعنی درواقع آزادی ادامۀ حیات و افزایش کیفیت زندگی ...
بیشتر
فرضیة اصلی آمارتیا سن در کتاب توسعه یعنی آزادی این است که غلبه بر مشکلات توسعه مستلزم رسمیتبخشی به آزادیهای فردی است. برطبق نگرش لیبرالیستی او، آزادی هم ابزار و هم هدف توسعه است. اساساً، توسعه ازدیدگاه سن همان فرایند گسترش آزادیهای واقعی ازقبیل افزایش طول عمر و امید به زندگی، یعنی درواقع آزادی ادامۀ حیات و افزایش کیفیت زندگی است. در نقد رویکرد توسعه یعنی آزادی سعی شد به نقدهایی ازقبیل سازگاری و انسجامنداشتن میان مؤلفههای اصلی توسعه ازدیدگاه سن ازقبیل تعارض عقلانیت ابزاری با آزادی، نقد رابطة دموکراسی با توسعه، نقد رویکرد او به جمعیت، و ... پرداخته شود. رویکرد سن ازآنجاکه هیچ الزام ارزشی ذاتی و ازپیشمعیّنی بهجز نفس آزادبودن ندارد، نتیجتاً، با نظامهای ارزشی ازجمله دین سازگار نیست. همچنین، رابطة ساختاری کلنگرانه و تاریخی افراد و دولتها با نظام جهانی در رویکرد سن مورداهتمام جدی قرار نگرفته است.
اقتصاد
مسعود درودی
دوره 17، شماره 9 ، اسفند 1396، ، صفحه 97-112
چکیده
یکی از مفاهیمی که طی یکصد سال گذشته همواره ذهن اندیشمند ایرانی را بهخود مشغول داشته است، علل توسعهنیافتگی جامعۀ ایرانی است. این مسئله از منظرهای متعددی بررسی شده است. یکی از سویههای مهم توسعهیافتگی دسترسی به سطح بالای صنعتیشدن است. سیاستگذاری توسعۀ صنعتی که بهنوعی از دوران حکومت رضاشاه پهلوی به اینسو بهمنظور ...
بیشتر
یکی از مفاهیمی که طی یکصد سال گذشته همواره ذهن اندیشمند ایرانی را بهخود مشغول داشته است، علل توسعهنیافتگی جامعۀ ایرانی است. این مسئله از منظرهای متعددی بررسی شده است. یکی از سویههای مهم توسعهیافتگی دسترسی به سطح بالای صنعتیشدن است. سیاستگذاری توسعۀ صنعتی که بهنوعی از دوران حکومت رضاشاه پهلوی به اینسو بهمنظور بازسازی زیرساختهای کشور پیگیری شد، بهمثابۀ زیربنای توسعۀ کشور همواره یکی از نقاط مهم توسعهنیافتگی موردتوجه بوده است. باوجود اهمیت بررسی و شناخت عوامل و علل توسعۀ صنعتی کمتر اثری بهطور مشخص بر علل توسعهنیافتگی صنعتی تأکید کرده است. در این مقاله کتاب نفت، دولت و صنعتیشدن در ایران که نوشتۀ مسعود کارشناس (استاد دانشگاه سواز لندن- انگلستان) است و یکی از آثار معدودی که علل سیاستگذاری ناکارآمد صنعتی را بررسی کرده است بررسی و نقد میشود. نویسنده تلاش داشته است که با رویکردی ساختاری تأثیر نفت را در سیاستگذاری صنعتی در دوران پهلوی بررسی کند. نگاه در مقالۀ حاضر ناظر به نقد رویکرد نویسنده به موضوع تأثیر نفت در سیاستگذاری صنعتی و نتایج حاصل از رویکرد اتخاذشده است.