یکی از موضوعات بسیار مهم مطرح در فلسفۀ علم و فلسفۀ دین، نسبت میان علم و دین است. این نسبت در دو حوزه مورد توجه قرارمیگیرد: نیاز انسان به هر دو و تقابل میان گزارههای آن دو در توصیف قوانین طبیعت. این مسئله از حوزۀ بررسی عمیق استاد مطهری بیرون نبودهاست؛ چنانکه میتوان اشتغال بدان را در آثار ایشان ردیابی کرد و این کاری است که در کتاب رویکرد استاد مطهری به علم و دین انجام شده است. نویسنده در این اثر کوشیده است با استفاده از آثار استاد، دیدگاه ایشان را در باب نسبت میان علم و دین بیان کند. این مسئله در اندیشۀ استاد به دو صورت بحث شدهاست: یکی نسبت علم و ایمان و تأکید بر نیاز انسان به هر دو و دیگری مسئلۀ نزاع علم و دین. از نظر استاد، دین ثابت و قطعی، و علم متغیّر و نسبی است. در این مقاله، هدف نقد و بررسی این کتاب و طرح برخی نکات پیشنهادی برای اصلاح آن است.