یکی از مباحث پایدار در فلسفۀ سیاسی بازشناسی ریشههای پیدایش جنگوستیز در جامعۀ بشری است. تحلیل فلسفۀ جنگ و برقراری نسبت میان فلسفه و جنگ در وهلۀ نخست تلاشی دشوار است. الکساندر موزلی (1943)، فیلسوف سیاسی معاصر و سردبیر دائرةالمعارف اینترنتی فلسفه که سالها عهدهدار تدریس دروس فلسفه و اخلاق جنگ در دانشگاههای انگلستان از جمله مدرسۀ مطالعات اقتصادی لندن بوده است، مؤلف کتاب فلسفۀ جنگ (A Philosophy of War، منتشرشده به سال 2002) است. موزلی در این اثر تلاش میکند نسبت میان جنگ و فلسفه را که درابتدا دو مقولۀ جدا تصور میشوند تبیین کند. بهزعم موزلی جنگ بهعنوان پدیدهای مخرب و ویرانگر بهکرات اتفاق افتاده و میافتد، چون بهباور انسانها مربوط میشود. جنگ در همۀ ابعاد طبیعت، فرهنگ، و اندیشة آدمیان ریشه دوانده است؛ و بهتعبیر موزلی، ما میجنگیم چون به جنگ باور داریم و اگر میخواهیم از جنگ فاصله بگیریم، باید باورهایمان را تغییر دهیم. روش نگارندۀ این اثر روشی تحلیلی با رویکردی علّی و فلسفی است. پرسش اصلی نویسندۀ کتاب فلسفۀ جنگ بر این موضوع تمرکز یافته است که چرا انسانها با یکدیگر میجنگند و چگونه میتوان از طریق تغییر باورها و نگرشها با این پدیدة شوم و ویرانگر درمیان انسانها و دولتها مقابله کرد.