پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
مفهوم علم و روش علمی در اندیشة فرانسیس بیکن
1
25
FA
سید محمدرضا
حسینی بهشتی
دانشیار فلسفه، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
mrbeheshti@ut.ac.ir
10.30465/crtls.2021.37833.2334
با بنیانگذاری نوین فلسفه و علم، مفهوم روش جایگاهی محوری در اندیشة عصر جدید پیدا کرد. آغازگران فلسفه و علم جدید بر آن بودند که راه خروج از شکاکیت برآمده از مناقشات پایانناپذیر بر سر کلیها و امکان شناخت عقلی فلسفی از طبیعت در تفکر مدرسی یافتن روشی است برای کشف، تبیین، و پیشبینی ساختارها، پدیدهها، و جریانهای پیچیدۀ طبیعت. بیکن، بهعنوان یکی از بانیان این اندیشه، در تلاش برای بهدستآوردن فهم جدیدی از روش، گذشته از جستوجوی تعاریف دقیق برای روش تجربی در علم طبیعت، از استعارههایی برای فهم و تبین روش بهره گرفته است که نقشی مهم در روشنساختن ابعاد تفکر او درباب علم جدید و روش دارند. بهکارگیری استعارهها در دورههای گذار از مفهوم تعریفشدهای که بهنظر میرسد دیگر تکافوی دلالتهای جدید را نمیکند به مفهوم آیندهای که هنوز بهتثبیت نرسیده است نقشی تعیینکننده در شناسایی دلالتهای مفاهیم درحال تطور دارد که استعارههای مربوط به روش نزد بیکن بهوجه بارزی نمایانگر آناند. مقالة حاضر بر آن است تا با تحلیل استعارۀ کشتی، سرنخ، و محکمه، که بیکن آنها را درخصوص روش بهکار برده است، این دلالتها را شناسایی و بهمدد آنها مفهوم روش در اندیشة علمی آغاز عصر جدید را بازیابی کند.
علم,روش علمی,استعارههای بیکن,دلالتهای نوین روش,روش علمی عصر جدید
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6928.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6928_07db521e5c9fd133da50b8b585f539f9.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
تاریخشناسی، از بازساخت تا واساخت: نقدی بر کتاب واساخت تاریخ
27
52
FA
سید ابوالفضل
رضوی
دانشیار تاریخ، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
abolfazlrazavi@khu.ac.ir
10.30465/crtls.2021.30051.1774
مواجهة مانزلو با ماهیت شناخت تاریخی و کیفیت حصول آن در دو افق معرفتی مدرن و پسامدرن در پرتو سه رویکرد تاریخشناختی بازساختگرایی، برساختگرایی، و واساختگرایی در گذار از مدرنیسم تا پسامدرنیسم، با تفاوت ظریفی که نوشتار پیشِرو میان دو مفهوم «مورخ» و «تاریخشناس» قائل شده است، بررسی میشود. مورخ اندیشهگری است که در فضای گفتمانی تحقق موضوع تاریخی زیست میکند و مستغرق در شرایط عصر، تجربۀ زیسته، و فهم قسری حاصل از آن به نگارش تاریخ میپردازد و مدارک تاریخی را پدید میآورد. «تاریخشناس» در فضای گفتمانی معاصر زندگی میکند و متناسب با مقتضیات ساختاری و گفتمانی عصر خویش میاندیشد و با تاریخ ارتباط برقرار میکند؛ تاریخشناس، چه در مفهوم بازساختی ـ برساختی و چه مفهوم واساختی، در پرتو رخدادگویی و عبور از رخدادها روایت خود را عرضه میکند. شرح مفصل فراز و فرود رویکردهای سهگانة مذکور مورداهتمام کتاب مانزلو با عنوان <em>واساخت تاریخ</em> است که در دو وجه سلبی و ایجابی بررسی میشود.
تاریخ,تاریخشناسی,روایت,بازساخت,برساخت,واساخت
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6929.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6929_4874421fda6c4de78996e3666f0a92e6.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی و نقد کتاب تحلیل هویت علم دینی و علم مدرن
53
73
FA
سید سعید
زاهد زاهدانی
دانشیار بخش جامعهشناسی، دانشگاه شیراز، عضو هیئت علمی، پژوهشکدۀ تحول در علوم انسانی و اجتماعی
zahedani@shirazu.ac.ir
علی
فتوتیان
دانشجوی دکتری، جامعهشناسی دانشگاه شیراز، عضو پژوهشکدۀ تحول در علوم انسانی و اجتماعی.
salmanf.lr85@gmail.com
10.30465/crtls.2021.37832.2333
رخداد عمدۀ فرهنگی و تمدنی امروز جهانْ تقابل دو فرهنگ و تمدن اسلامی و مدرن است. عامل طراحی و تحلیل هر فرهنگی علم و معرفت در آن فرهنگ است. ازاینرو یکی از مسائلی که در محافل علمی به آن توجه میشود تحلیل ماهیت علم در فرهنگهای مختلف است. نویسندگان متعددی دراینباره قلم زدهاند. این مقاله بهدنبال فهم نظر نویسندۀ کتاب <em>تحلیل هویت علم دینی و علم مدرن</em> در این مورد و بهخصوص ملاحظۀ نوع تحلیل او از تقابل علم دینی و علم مدرن است. ازاینرو، ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﻲ ﺷﻜﻠﻲ و ﻣﺤﺘﻮاﻳﻲ این ﻛﺘﺎب ﭘﺮداﺧﺘﻪ است. در بررسی محتوایی، پس از بیان خلاصهای از بخشهای کتاب، نقد مربوط به هر بخش آمده و در نتیجهگیری نقد ساختاری و محتوایی آن بیان شده است. نویسندۀ کتاب معتقد است هیچ حرکت و تغییر و بهتبع آن هیچ رشد و تکاملی بدون غایت و جهتگیری معین ممکن نخواهد بود؛ بنابراین، غایت جهانشناسی و علم در همة جریانهای علمی متناسب با تفسیری است که هریک از این جریانها از رسالت خود و اهداف کلان زندگی فردی و اجتماعی دارند. او باتوجهبه تعبیر «جهتداربودن علوم» معتقد است علم مدرن در کلیت خود نهتنها در تولید نرمافزار تمدن اسلامی کارآمد نیست، بلکه در این مسیر مانع جدی ساختاری و محتوایی خواهد بود. این کتاب با نقد پایگاه معرفتشناختی علم مدرن و تحلیل روندهای تاریخی آن در سه دورة انقلاب علمی، پوزیتیویسم، و پساپوزیتیویسم قائل به هویت بنیادین و جهتدار علم مدرن است و مشخصهها و ویژگیهای آن را بیان میدارد. این کتاب به مطالب دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم رویکردی تفصیلی دارد که در کتب دیگر در سطوح دیگری به آنها اشاره شده و درواقع خلاصهشدۀ آن آثار است.
علم مدرن,علم دینی,رابطة علم و دین,جهتداری علم
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6930.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6930_1dcf3a8cfa688633b9eddade49b7a123.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
درباب روش علمی و دانش اجتماعی
75
96
FA
سید علی
سیدی فرد
0000-0003-3769-0837
فلسفۀ غرب معاصر، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
s_seyyedifard@sbu.ac.ir
10.30465/crtls.2021.37724.2325
درمیان نزاعهای پردامنۀ روششناختی، ایضاح مفهوم «روش علمی» کمتر موردتوجه قرار گرفته است. در مقالۀ حاضر، تلاش کردهام تلقی روشنی از روش علمی ارائه کنم. این تلقی به دو مفهوم «باید و نبایدهای توصیفی» و «اهداف شناختی» گره خورده است. بالتبع، این دو مفهوم را بهتفصیل بررسی کرده و موردبحث قرار دادهام. در بخش بعد، رابطۀ میان منطق و روش علمی را توضیح دادهام؛ طبق تلقی ارائهشده در این مقاله، تفاوت اصلی منطق و روشِ علمی به گسترۀ هدف شناختی آنها برمیگردد. منطق شرط لازم هرنوع شناختی است، اما روشِ علمی شرطِ حصول شناخت در حیطهای خاص است. سپس درباب رابطۀ روش علمی و اخلاق بحث کردهام و رابطۀ میان منطق، اخلاق، و روشِ علمی را توضیح دادهام. سرانجام، برخی لوازم تصویر ارائهشده از روش را در حوزۀ علوم اجتماعی پیگیری کردهام.
روش علمی,باید و نبایدهای توصیفی,اهداف شناختی,منطق,اخلاق,قواعد عام شناختی,قواعد خاص شناختی
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6931.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6931_01a9fbd2bed25e6867a73abd97f6b411.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
تحلیلی انتقادی بر مناسبات «مِتافلسفه» و «روششناسی» نقدی بر کتاب The End of the Philosophy of Religion (پایان فلسفۀ دین)
97
117
FA
مالک
شجاعی جشوقانی
استادیار فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، تهران، ایران
malekmind@yahoo.com
فاطمه
بزرگ زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، تهران، ایران
bozorgi_fateme@yahoo.com
10.30465/crtls.2021.36819.2274
نیک تراکاکیس، فیلسوف معاصر دین، در کتاب <em>پایان فلسفۀ دین</em> به طرح ایدۀ خود درمورد مناسبات متافلسفه و روششناسی فلسفۀ دین معاصر در دو سنت تحلیلی و قارهای پرداخته است. وی با بررسی نمونۀ آرای متفکرانی از این دو سنت نتیجه میگیرد که فلسفۀ دینی که در سنت تحلیلی دنبال میشود بهدنبال مفروضگرفتن دیدگاهی خاص در متافلسفه و روششناسی و در محدودۀ تنگ عقلانیتِ علمزده و استدلالهای منطقی، فارغ از مباحث انضمامی و وجودی انسان، فلسفهپردازی میکند و بیشازآنکه به جنبۀ وجودی انسان و رفع نیازهایش برای زندگی خوب اهتمام ورزد بهدنبال حل مسائل مفهومی و معرفتی فلسفۀ دین است. در این نوشتار، ضمن معرفی تحلیلی مضامین کلیدی مطرحشده در کتاب، به نقادی دیدگاههای تراکاکیس از منظر روششناختی و مناسبات آن با متافلسفه خواهیم پرداخت.
فلسفۀ دین,متافلسفه,روششناسی فلسفی,فلسفۀ تحلیلی,فلسفۀ قارهای,فلسفۀ سست,فلسفه بدون فلسفه
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6932.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6932_d49b27765540b3bdd722ba7b2e1bb00b.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
سیاست هستیشناسانه در جهانهای چندگانه نقد و بررسی کتاب After Method: Mess in Social Science Research (پساروش؛ آشفتگی در پژوهش علوم اجتماعی)
119
141
FA
رحمان
شریف زاده
استادیار فلسفۀ علم و فناوری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، تهران ایران
sharifzadeh@irandoc.ac.ir
10.30465/crtls.2021.35564.2191
کتاب <em>پساروش: آشفتگی در پژوهش علوم اجتماعی </em>نوشتۀ جان لا، فیلسوف و جامعهشناس انگلیسی، است. این کتاب از معدود کتابهایی است که خود روش را موردکاوش فلسفی ـ جامعهشناختی قرار میدهد. کتاب <em>پساروش</em> مفروضات متافیزیکی و هنجارمندیهای روشهای متعارف را میکاود و بهچالش میکشد و میکوشد رویکرد بدیلی را به روش در اختیار گذارد که منعطفتر، سخاوتمندتر، و درعینحال محتاطتر و کمگویتر باشد. همچنین، این کتاب با بهرهگیری از موردکاویهای متعددی کردار، هدف، و ابزارهای بیانی روشها را موردبازاندیشی قرار میدهد. این کتاب در فضای برساختگرایی و نظریۀ کنشگرشبکه بحث را پیش میبرد، بااینحال بهزعم نویسنده در چندجا، بهویژه در بحثهای مربوط به عدم تعین و چندگانگی، از این دو فراتر میرود. در این مقاله، مهمترین دعاوی و مواضع این کتاب را طرح خواهیم کرد و توضیح خواهیم داد و نیز برخی از کاستیهای آن را ازجمله برخی بیدقتیها در بیان مطالب و مواضع کتاب دربارۀ برساختگرایی بهبحث خواهیم گذاشت.
روش,همبندی روش,چندگانگی,برساخت,وضع
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6933.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6933_39033ffa9c1566725a88927cd9b9aa4c.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی و ارزیابی کتاب گزینش تکنولوژی از دریچۀ بینش توحیدی
143
164
FA
محمد امین
شفیع خانی
کارشناس ارشد، فلسفۀ علم، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
m.shafiekhani95@student.sharif.edu
مصطفی
تقوی
استادیار، گروه فلسفۀ علم، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
m_taqavi@sharif.edu
10.30465/crtls.2021.29873.1791
سرشت «فناوری مدرن غربی» و نیز نسبت میان جوامع غیرغربی با این پدیدار نوظهور بیگانه دو امر مهمی است که بهموازات افزایش آمیختگی این جوامع به این پدیدار ذهن بسیاری از اندیشمندان بومی این جوامع را به خود مشغول ساخته است. کتاب <em>گزینش تکنولوژی از دریچۀ بینش توحیدی</em> ثمرۀ اندیشهورزی یکی از همین دست اندیشمندان است که البته در جامعهای غیرغربی زیسته است. اصغر طاهرزاده، بهعنوان متفکری مسلمان و ایرانی، در قالب این کتاب آرای خود دربارۀ چیستی فناوری مدرن غربی و نیز چگونگی برقراری نسبتی شایسته بین جامعۀ شیعی ایرانی و فناوری غربی را برپایۀ آموزههای اسلامی مطرح کرده است. وی در طرح آرای خود از این آموزهها و بهطور خاص از <em>قرآن</em> بهرۀ بسیاری برده است. در مقالۀ پیشِرو، برآنیم تا با تحلیل این کتاب، مقایسۀ آن با برخی نظریات مطرح در ادبیات جهانی فلسفۀ فناوری، و ذکر برخی نظریات ویژۀ این اثر آن را نقد کنیم.
فناوری مدرن غربی,گزینش تکنولوژی,بینش توحیدی,فلسفۀ فناوری
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6718.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6718_878bf65d9615873ab48966d4b3171998.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی کتاب قواعد و زبان خصوصی از نظر ویتگنشتاین
165
190
FA
شهرام
شهریاری
0000-0001-5398-5614
دکترای فلسفة علم و فناوری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
shshahryari@gmail.com
10.30465/crtls.2020.29902.1762
کتاب <em>قواعد و زبان خصوصی از نظر ویتگنشتاین</em> تفسیری متفاوت با تفاسیر رایج از کتاب <em>پژوهشهای فلسفی</em> عرضه میکند. در این تفسیر، مسئلة پیروی از قاعده محور اصلی کتاب و استدلالی برای ناممکنبودن زبان خصوصی بهشمار رفته است. کریپکی استدلال ویتگنشتاین را بهشکل پاسخ به شکاکی صورتبندی کرده که میخواهد واقعیتی دراِزای معنای لفظ یا پیروی درست از قاعده به وی عرضه شود. ویتگنشتاینِ کریپکی چنین مطالبهای را نابهجا میداند و مدعی است هنگامی میتوان کاربرد لفظ یا قاعدهای را «درست» خواند که با کاربرد دیگر کاربران زبان یا قاعده توافق داشته باشد؛ جز این معیار دیگری برای ارزیابی نمیتوان داد. تفسیر کریپکی از پرسش و پاسخ ویتگنشتاین مباحث فلسفی فراوانی را برانگیخته است که موضعگیری در آنها تبعاتی مهم برای بسیاری از بحثها در روششناسی علوم انسانی دارد. این مقاله، نخست، گزارشی از چالش شکاکانة کریپکی و پاسخ آن بهدست میدهد. سپس، برخی تفسیرهای رقیب و نقدهای آنها به تفسیر کریپکی مرور میشود. پسازآن، به تأثیرات این بحث در سایر مباحث فکری اشاره میشود و نهایتاً یکی از ترجمههای فارسی آن بررسی خواهد شد.
کریپکنشتاین,چالش شکاکانه,پیروی از قاعده,شرایط اظهارپذیری,زبان خصوصی
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6636.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6636_05e104e27d386b14fb36ae8d28615450.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
روششناسی: گفتارهای ناگفته تأملی بر روششناسی رشتۀ برنامهریزی شهری و منطقهای از خلال بررسی کتاب راهنمای روش تحقیق برنامهریزی راتلج
191
216
FA
فراز
طهماسبی
کارشناس ارشد مرمت شهری، دانشگاه تهران، ایران
faraz.tahmasbi@ut.ac.ir
مرتضی هادی
جابری مقدم
استادیار شهرسازی، هیئت علمی دانشگاه تهران، تهران، ایران
hjaberi@ut.ac.ir
10.30465/crtls.2020.29308.1706
این مقاله مروری است بر کتاب <em>راهنمای روش تحقیق برنامهریزی راتلج</em>، مروری که تلاش میکند محتوای کتاب را بهاجمال بیان کند و از آن طریق نشان بدهد که درک و فهم روششناسی تا چه اندازه بر کاروبار دانشگاهیان و حرفهمندان اثر میگذارد. این کتاب، برخلاف دیگر منابع رایج، اختصاصاً مناسبات رشتۀ برنامهریزی را موضوع بررسی قرار داده است. همچنین، تلاش کرده است تا روششناسی را از موجودیتی صلب و حسب تکلیف درمیان دانشگاهیان به سیروسلوکی پویا در زندگی فردی، اجتماعی، و حرفهای پژوهشگران ارتقا دهد. مقالههای متعدد کتاب اکثراً دلمشغولیشان پیوند نظریه و عمل است و برای برقراری این پیوند بهشکلی بدیع بسیاری از مناسبات فرایند تولید پژوهش را پیش نظر میآورند. درپایان، ارزیابی مختصری از محتوای کتاب صورت میگیرد و ضرورت جایگرفتنش در برنامۀ آموزش رسمی برنامهریزی بیان میشود.
روش تحقیق,روششناسی,روششناسی در عمل,تحقیق کیفی,تحقیق کمی,آموزش,برنامهریزی فضایی
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6934.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6934_f75eb1f642a270700a312c50438a8bad.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی و ارزیابی کتاب هرمنوتیک و نواندیشی دینی
217
242
FA
علی
عابدی رنانی
استادیار علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
aliabedi@atu.ac.ir
10.30465/crtls.2021.29576.1733
در دهۀ هفتاد شمسی جامعۀ فکری ایران با جریان نواندیشی دینی مواجه شد. این جریان روحی جدید در جامعۀ دانشگاهی و حوزوی دمید و بازار مباحثات و نقد علمی را رونق داد. مواجهۀ این جریان هم با مدرنیته و هم با سنت عمیقتر از نسلهای پیشین روشنفکران بوده است. نسلهای پیشین روشنفکران دینی بر بازگشت تمامعیار به دین و استفاده از تمام ظرفیتهای دین برای حل مشکل عقبماندگی تأکید میکردند. اما نسل جدید مدعی لزوم فهم جدیدی از متون دینی بود. وجه مشترک فکری این جریان تأکید بر این نکته است که فهم ناب امکان ندارد و هر فهمی مسبوق به پیشفهمهاست. از این جهت، جریان نواندیشی از نظریههای هرمنوتیک که درپی درک ماهیت و سازوکار فهم است الهام گرفته است. کتاب موردنقد تأثیر هرمنوتیک فلسفی هایدگر و گادامر را در جریان نواندیشی دینی بررسی میکند. بهنظر ناقد، هرمنوتیک فلسفی گادامر مدل مناسبی برای تحلیل جریان نواندیشی دینی نیست، و هرچند مشابهتهایی دارد، اما از برخی جهات با مبانی این جریان در تعارض است.
هرمنوتیک,نواندیشی دینی,تکثرگرایی دینی,هایدگر,گادامر
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6935.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6935_698a242595e82416cf97286f8b38c177.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی دروس فلسفی در برنامۀ «کارشناسی روانشناسی»
243
266
FA
مهدی
عاشوری
استادیار، فلسفۀ علم، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
m.ashoori@iau.ir
10.30465/crtls.2021.36188.2228
چهار درس «معرفتشناسی»، «آشنایی با فلسفۀ اسلامی»، «روانشناسی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان (علمالنفس)» و «فلسفۀ علم روانشناسی» در برنامۀ کارشناسی روانشناسی به مباحث فلسفی اختصاص یافته است. با انتخاب مباحثِ مناسبِ دانشجویان و با رعایت ترتیب صحیح باید کارایی این مباحث را افزایش داد. در این مقاله، پس از مروری بر جایگاه و چرایی یادگیری مباحث فلسفی در برنامۀ آموزشی روانشناسی، سرفصلهای مصوب این چهار درس نقد و بررسی و سرفصل و منابع پیشنهادی ارائه شده است. در این بررسی، چند نکته موردتوجه جدی قرار گرفته است: (1) مخاطب دانشجوی روانشناسی است، نه دانشجوی فلسفه؛ (2) در هر درس چندین رویکرد اصلی وجود دارد، که باید رویکرد مناسب دانشجویان روانشناسی انتخاب شود؛ (3) به دیگر دروس مرتبط با این مباحث در برنامۀ درسی روانشناسی توجه شود؛ (4) ترتیب ارائۀ دروس نیازمند بازنگری است؛ (5) باتوجهبه میزان ساعت دروس، باید مباحث گزینش شود؛ و (6) باوجود انتشار آثار جدید و دارای غنای بسیار، هنوز باید برای تدوین و انتشار درسنامههای مناسب دانشجویان روانشناسی اقدام کرد.
برنامۀ کارشناسی روانشناسی,آشنایی با فلسفۀ اسلامی,علمالنفس,معرفتشناسی,فلسفۀ علم روانشناسی
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6937.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6937_a9d4c4311d4821e89735fefd638b0319.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی انتقادی کتاب روششناسی علوم انسانی اسلامی
267
293
FA
محمدرضا
قائمی نیک
استادیار علوم اجتماعی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران
ghaeminik@razavi.ac.ir
10.30465/crtls.2021.35983.2215
کتاب <em>روششناسی علوم انسانی اسلامی</em> از احمدحسین شریفی (1395)، عضو هیئت علمی مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، دومین کتاب از سهگانۀ او دربارۀ علوم انسانی اسلامی (مبانی علوم انسانی اسلامی و نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی) است. او در این کتاب در سه فصل اول (تحلیل مفاهیم و نکات مقدماتی، نظریۀ ضد روش، و پرسشهای پژوهش) کلیات نگاه خود را تشریح کرده و در فصل چهارم تا چهاردهم هفت روشِ علوم انسانی اسلامی یعنی تعریف، توصیف، تبیین (و ویژگیهای روششناسی تبیین)، استدلال (قیاسی، استقرایی و تمثیلی)، تفسیر (و ویژگیهای روششناختی تفسیر)، پیشبینی، و ارزشیابی را تشریح کرده است. در این مقاله، پس از معرفیِ و نقد صوریِ کتاب، ابتدا نقدهای کلی و سپس نقدهای ناظر به فصول کتاب از حیث محتوایی ارائه شده است. در ارزیابیای کلی، این کتاب هرچند گامی روبهجلو محسوب میشود، اما نتوانسته است مبانی اسلامی را در جزئیات روششناختی علوم انسانی اسلامی بسط دهد و تبیین کند.
نقد,روششناسی,علوم انسانی اسلامی,مبانی اسلامی,علوم انسانی غربی
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6938.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6938_9307b43b2a8a0f582b51157adf6eb32e.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی کتاب رابطۀ دین و فناوری و نقد روایت آن از پروژۀ فناوری اسلامی
295
317
FA
محمود
مختاری
استادیار فلسفۀ علم و فناوری، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکدۀ مطالعات بنیادین علم و فناوری، تهران، ایران
mokhtari@sbu.ac.ir
10.30465/crtls.2021.35472.2183
این مقاله به معرفی و بررسی انتقادی کتاب <em>رابطۀ دین و فناوری</em> نوشتۀ آقای دکتر حسین مطیع (استادیار محترم دانشگاه صنعتی اصفهان) میپردازد. تلاش اصلی کتاب، چنانکه خود مؤلف نیز تصریح میکند، بررسی تعامل فناوری و دین در متن جهانبینی اسلامی و نیز ارائۀ نظریهای برای رسیدن به فناوری اسلامی است. مقالۀ حاضر ابتدا خاستگاه کتاب و جایگاه آن را دربین آثار دیگر مؤلف و سپس روششناسی پژوهش را واکاوی میکند و آنگاه به ارزیابی دقیق پروژۀ مؤلف درباب فناوری اسلامی میپردازد. ادعای این مقاله آن است که کتاب در مسیر دستیابی به نظریهای منسجم درباب فناوری اسلامی به موفقیت زیادی نائل نمیشود و این کوشش نیازمند اصلاح و تکمیل است. درواقع، دیدگاه مؤلف متمرکز بر مقاصد طراحان و کاربران مصنوعات فناورانه است و نه متوجه ساختار و ویژگیهای فیزیکی این مصنوعات، و بنابراین مفهوم «فناوری دینی» به آنچه مؤلف «فناوری غیردینی» (درمقابل ضددینی) مینامد تقلیل مییابد.
مطالعات فناوری,فلسفۀ فناوری,اخلاق فناوری,دین و فناوری,فناوری دینی,فناوری اسلامی
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6939.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6939_9a49f7faedc39e953b75793bf45c6049.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
فرانظریهپردازی ضرورتی برای نقد نظریات جامعهشناسی
319
336
FA
حمید
مسعودی
استادیار گروه جامعهشناسی، دانشگاه بیرجند، ایران
hmdmasoudi@birjand.ac.ir
علی
یوسفی
دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
yousefi@um.ac.ir
10.30465/crtls.2021.14835.1211
تنوع آرا و نظریات جامعهشناسی و نیاز توسعۀ علم به بازاندیشی و نقد مداوم نظریات ارائۀ چهارچوبی منطقی برای نقد و بررسی نظریههای جامعهشناسی را ضروری میسازد. هدف نوشتار حاضر فراهمآوردن این چهارچوب با تکیه بر مفهوم فرانظریهپردازی است. روش مورداستفاده روش اسنادی با تکیه بر مرور انتقادی منابع است. نتایج تحلیل انتقادی نشان میدهد اولاً درحالیکه نقد روشمند نظریهها و فرانظریهسازی امری ضروری و اجتنابناپذیر برای بهبود و پیشرفت نظری در جامعهشناسی است، این فرایند درعمل با چالشهای عدیدهای روبهروست؛ ثانیاً، فرانظریهپردازی این امکان را به جامعهشناس میدهد که در چهارچوبی منطقی نظریات جامعهشناسی را موردبازاندیشی و نقد قرار دهد و به فهم عمیقتری از آنها دست یابد و چشمانداز نظری جدیدی را خلق کند؛ ثالثاً، با استفاده از رویکرد فرانظری، شش گام عمده را میتوان برای نقد نظریۀ جامعهشناسی برداشت که شامل شناسایی و تصریح مسئله یا سؤال نظری، استخراج و صورتبندی منطقی گزارهها و قضایای بنیادی نظریه، شناسایی و تحلیل مفروضات نظریه، تحلیل قابلیت سازگاری و پیوند نظریه با سایر نظریات، تحلیل قابلیت وارسی و اعتباریابی تجربی نظریه، و درنهایت مقایسۀ نظریه با نظریات مشابه رقیب و تحلیل شباهتها و تفاوتهای آنها بهویژه از حیث قوت منطقی گزارهها و مفروضات، قابلیت پیوند با سایر نظریات، و قابلیت اعتباریابی تجربی آنهاست.
نظریه,فرانظریه,فرانظریهپردازی,پارادایم,نقد نظریه,مفروضات
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6637.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6637_bcb7ad6d957d1e3ed6d364ba6079586b.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
روششناسی پدیدارشناسانۀ هنر با نگاهی به آرای مایکل دوفرن و هایدگر
337
360
FA
شمس الملوک
مصطفوی
0000000325889283
دانشیار فلسفه، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، تهران، ایران
sha_mostafavi@yahoo.com
10.30465/crtls.2021.35875.2212
هوسرل، در جایگاه مؤسس پدیدارشناسی، روش پدیدارشناسی را برای تحلیل هنر و آثار هنری بهکار نگرفت و جز اشارات کوتاهی در مقالۀ <em>دائرۀالمعارف</em><em> بریتانیکا</em> چیزی در این حوزه ننوشت، ولی راه پدیدارشناسی هنر را گشود و موجب شد که بسیاری از پدیدارشناسان پساهوسرلی به هنر از منظری پدیدارشناسانه بنگرند. هدف مقالۀ پیشرو نشاندادن کاربرد روش پدیدارشناسی در زیباشناسی و تحلیل آثار هنری است. برای رسیدن به این مقصود، نخست اشارۀ کوتاهی به اندیشههای «مایکل دوفرن» (که تاحدودی به سنت فکری هوسرل وفادار است) خواهیم داشت تا چگونگی پدیدارشناسی تجربۀ زیباشناختی نزد وی آشکار شود و سپس آرای هایدگر را (که با فاصلۀ بیشتری از سنت هوسرلی قرار دارد) در تحلیل پدیدارشناسانۀ هنر بررسی خواهیم کرد تا معلوم شود که چگونه پدیدارشناسی هرمنویتیکی قادر است نسبت مغفولمانده میان حقیقت و هنر را بار دیگر برقرار کند که باتوجهبه گستردگی مباحث هایدگر درباب هنر، این موضوع بیشتر در آرای وی دنبال شده است.
پدیدارشناسی,روششناسی,هرمنویتیک,هنر,حقیقت,هایدگر,دوفرن
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6940.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6940_51fb146daeb9b633d162ff4b1780b985.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
آیا علوم انسانی را میتوان بهمثابۀ تکنولوژی فهم کرد؟ معرفی و ارزیابی کتاب علوم انسانی بهمثابۀ تکنولوژی
361
386
FA
سید محمد تقی
موحد ابطحی
استادیار گروه فلسفۀ علم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
smtmabtahi@gmail.com
10.30465/crtls.2021.36709.2263
در سالهای اخیر موضوعاتی مانند مطالعات فلسفی، تاریخی، جامعهشناختی دربارۀ علم، علوم انسانی، و تکنولوژی و نقش آنها در فرایند توسعه و پیشرفت کشور با استقبال بسیاری همراه شده است. بحث فلسفی دربارۀ نسبت علم و تکنولوژی و بهخصوص علوم انسانی و سیاستگذاریها، برنامهها، و نهادها بهعنوان تکنولوژیهای نرم/ انسانی/ اجتماعی میتواند ما را در چگونگی سیاستگذاری و برنامهریزی بهینۀ علمی و فناوری در عالم انسانی و اجتماعی یاری دهد. کتاب <em>علوم انسانی بهمثابۀ تکنولوژی</em> میکوشد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا علوم انسانی را میتوان بهمثابۀ تکنولوژی فهم کرد؟ و از این فهم در سیاستگذاری علوم انسانی و تکنولوژیهای انسانی و اجتماعی بهره برد؟ و این بحث را با انجام مطالعاتی موردی در عرصۀ فناوریهای اطلاعاتی و فقه، با بهرهگیری از رویکرد عقلانیت نقاد، بهشکل ملموسی شرح و بسط میدهد. در این مقاله، پس از معرفی کتاب، ملاحظاتی انتقادی درمورد برخی از مدعیات اصلی کتاب مطرح میشود، بهویژه این دیدگاه که فقه را باید بهمثابۀ تکنولوژی فهم کرد. در پایان پیشنهاداتی برای اصلاح و تکمیل این کتاب و تبدیل آن به کتابی درسی ارائه میشود.
علوم انسانی,تکنولوژی,عقلانیت نقاد,نیهیلیسم,فقه
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6941.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6941_0d2c4d14b0ce98e49f87d5b4b083f85f.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
2383-1650
21
7
2021
09
23
بررسی انتقادی کتاب روش تحقیق معاصر در علوم انسانی (مباحثی در سیاستهای روش)
387
404
FA
لیلا
نامداریان
استادیار سیاستگذاری علم و فناوری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) تهران، ایران
namdarian@irandoc.ac.ir
علیرضا
ثقه الاسلامی
استادیار فلسفة علم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، تهران، ایران
seghatoleslami@irandoc.ac.ir
10.30465/crtls.2021.34268.2090
هدف این مقاله ارزیابی نقادانۀ کتاب <em>روش تحقیق معاصر در علوم انسانی (مباحثی در سیاستهای روش)</em>، تألیف احمد محمدپور، است. در این کتاب، بستر شکلگیری بسیاری از مهمترین جریانهای نظری و عملی در علوم انسانی و جنبههای هستیشناختی و معرفتشناختی آنها ارائه شده است. از این باب، میتوان کتاب مذکور را منبعی غنی در این زمینه قلمداد کرد. پیام اصلی کتاب مذکور این است که روشهای تحقیق برگرفته از جهانبینیها و موقعیتهای زیست جهان ما هستند که درک و تفسیر ما از جهان را شکل میدهند و ازاینرو، مفهوم «سیاستهای روش» را معرفی میکند. نتایح بررسی این کتاب نشان میدهد نگارنده نتوانسته است نکات کلیدی و عملیاتی درباب «سیاستهای روش» و یافتههای جدید خود را بهخوبی منتقل کند. ازاینرو، این کتاب قادر نیست از منظر سیاستهای روش رهنمودهایی در زمینۀ طراحی یک برنامۀ پژوهشی دراختیار پژوهشگران قرار دهد. نبودِ پیوند میان فصلها، فقدان تحلیلهای فلسفی روشمند و منسجم در معرفی جریانهای فلسفی، بارزبودن وجه ترجمۀ کتاب، از دیگر نقاط ضعف این کتاب قلمداد میشود.
روش پژوهش معاصر,علوم انسانی,سیاستهای روش,ناخودآگاه معرفتشناختی,عادتوارة علمی
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6942.html
https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_6942_4e27e2cb0a08b55a7bdbe751c4504f21.pdf