پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیپژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی2383-1650132920140220A Critical Review of the ‘Dialectic Enlightenment’:
An important Socio-philosophical Textیک متن سترگ فلسفی ـ اجتماعی بازخوانی و نقد کتاب دیالکتیک روشنگری: قطعات فلسفی1221078FAفرهنگ ارشاداستاد جامعهشناسی، دانشگاه شهید چمرانJournal Article20130713چکیده <br />هدف عمدة مقالة حاضر وارسی و ارزیابی نقادانۀ کتاب <em>دیالکتیک روشنگری</em> نوشتة آدورنو و هورکهایمر است. اثر مزبور یکی از متون اصلی جریان فکریِ «نظریة انتقادی» است که با عنوان صوری مکتب فرانکفورت مشهور شده است. نویسندگان کتاب، بهواقع، از پیشکسوتان نظریۀ انتقادیاند و در معماری این جرگۀ فکری و طرح مفاهیم محوری آن جایگاه برجستهای دارند. آدورنو و هورکهایمر دیالکتیک روشنگری (پارادایم فکری و جهاننگری عصر خرد یا مدرنیته) را که بر موضعی خوشبینانه و مثبتگرایانه (پوزیتیویستی) استوار است دیدگاهی توهمآمیز میدانند. به نظر آنها مواضع عقلانی و فلسفی روشنگری قرن هجدهم، که پیامآور دموکراسی و جامعة مدنی بود، اساساً در جهت استقرار سلطه و توسعة جامعة مدیریتشده (نظارتی) کارکرد داشته است. برخلاف نیچه که کل پیکرۀ آگاهی (معرفت) و دانش مدرنیته را در خدمت قدرت (خواست قدرت) تشخیص میدهد و بر آن نقد بنیانکن دارد، نویسندگان این اثر در برابر دیالکتیک توهمآمیز روشنگری، سرمشق فکری یا پارادایم «دیالکتیک منفی» را پیشنهاد میکنند که ارزیابی و نقد مستمر ساختار قدرت مسلط موجود را توصیه میکند.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیپژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی2383-1650132920140220A Reflection on Foucault’s Biopoliticsبررسی و نقد کتاب زیست سیاست23421079FAجهانگیر جهانگیریهیئت علمی جامعهشناسیدانشگاه شیرازJournal Article20130811چکیده <br />همة هم و غمِ فوکو در کتاب <em>تولد زیست سیاست</em> پایاندادن به بسیاری از بدفهمیها و سوءِتعبیرها از برخی از مفاهیم اندیشۀ سیاسی، برای مثال نئولیبرالیسم، است. آنچه فوکو در این کتاب پیش روی ما مینهد، بیش از آنکه توصیف یا تفسیری از سیر تطور مکاتب سیاسی و فکری باشد، شرحی مبسوط از اصولِ کلیِ هستیشناختی، معرفتشناختی، و روششناختی آنهاست. بنابراین، کتاب <em>تولد زیست سیاست</em> را باید در چهارچوب کلی نظریۀ فوکو در باب «گفتمان» ادراک کرد؛ نظریهای که با ابتنای بر میراث فلسفیِ غنیِ گذشتگان مطرح میشود و اثری ژرف را در آیندگان باقی میگذارد؛ نظریهای که از زاویۀ دیدی مبتنی بر «انتظام در پراکندگی» ارائه میشود و وحدت یک گفتمان را در ناهمپیوستگی و برهمکنش وجوه افتراق ابژههای آن جستوجو میکند.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیپژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی2383-1650132920140220Islamic morality or the moral system of Islam?اخلاق اسلامی یا نظام اخلاقی اسلام؟ بررسی اجمالی کتاب اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم43621080FAسیدحسین حسینیهیئتعلمیفلسفةدین،پژوهشگاه علوم انسانیJournal Article20131002چکیده <br />تفکیک بین دو مفهوم «نظام اخلاقی اسلام» و «اخلاق اسلامی» از جمله مسائل مهم و کارساز در حوزة تبیین و تحلیل مجموعة مباحث اخلاقی است و به این منظور هر کتابی که بخواهد به مبانی، مفاهیم، و مهمترین رویکردهای مطرح در قلمرو اخلاق اسلامی توجه کند، بهناچار بایستی در این خصوص تعیین تکلیف کند؛ بهویژه در تدوین کتب آموزشی، مرز بین نگاه جزءنگر با نگاه کلنگر به نظام اخلاقی اسلام میتواند نوع تلقی و برداشت مخاطب را در نگاه به آموزههای اخلاقی اسلام بهمنزلة اجزایی گسسته و غیر همسو یا مجموعهای پیوسته، مکمل، و با اهداف کاربردی جامع مشخص کند. <br />بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و نقد اجمالی کتاب <em>اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)</em> از مجموعه دروس معارف اسلامی دانشگاهها میپردازد. پس از مروری کلی بر سرفصلهای کتاب و معرفی کلی اثر، به تحلیل امتیازها و کاستیهای ابعاد شکلی و صوری کتاب میپردازیم سپس، نقاط قوت و ضعف ابعاد محتوایی آن را برخواهیم شمرد. مقاله با ارائة تحلیل نهایی و پس از بیان چند پیشنهاد و نتیجهگیری به پایان میرسد.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیپژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی2383-1650132920140220Revolutions: Theoretical, Comparative, and Historical Studiesبررسی و نقد کتاب مطالعاتی نظری، تطبیقی و تاریخی در باب انقلابها63891081FAسیدسعید زاهد زاهدانیدانشیارجامعهشناسی، دانشگاه شیرازJournal Article20130925چکیده <br />در این مقاله به نقد و بررسی شکلی و محتوایی ترجمة این کتاب پرداختهایم. کتاب علاوه بر یک پیشگفتار و یک مقدمه دارای نه فصل در دو بخش است. ترجمة کتاب، با توجه به اندک اشکالاتی که در چاپ آن مشاهده میشود، نه عالی بلکه خوب ارزیابی شده است. نظریهای که بر اساس آن انقلابها را تفسیر میکند، بررسی شرایط دولتی و بینالمللی، شرایط نخبگان، و شرایط مردم در سه مرحلۀ ریشهها، فرایندها، و پیامدها حرکتهایی انقلابیاند. در بررسی نمونههای عینی و تاریخی، با توجه به انقلابهای صورتگرفته در امریکا، فرانسه، و انگلستان این کتاب بر آن است که نظام لیبرال دموکراسی ساختار سیاسی غالب در جهان شده است و دیگر انقلابهای جهان کمابیش برای رسیدن به دستاوردهای آنان شکل گرفتهاند. البته برخی در این راه موفق و عدهای ناموفق بودهاند. به عبارت دیگر، میتوان گفت این کتاب تحت تأثیر رشد تمدن مدرن و جریانهای انقلابی صورتگرفته در آن، مفسر انقلابهای مبتنی بر ملیگرایی و لیبرال سرمایهداری است و انقلابهایی را که به لیبرال دموکراسی نمیرسند، مانند انقلابهای اسلامی، نوعی ناهنجاری از حرکتهای انقلابی قلمداد میکند. در نقد نظری کتاب باید گفت که خطیدیدن جریان انقلابها و جداکردن ریشهها، فرایندها و پیامدهای شرایط دولت و بینالملل، نخبگان و مردم از یکدیگر در عالم واقع امکانپذیر نیست، و به نظر ناقد میباید شرایط اجتماعی، ایدئولوژی، و کنشگران جنبش را بهمنزلة سه عامل درهمتنیده بررسی کرد تا تفسیر واقعبینانهتری از هر انقلاب به دست داده شود. در واقع، این کتاب مفسر و توجیهگر حرکتی است که میخواهد جنبشهای دموکراتیزاسیون در کشورهای جهان سوم را به سوی لیبرال دموکراسی هدایت کند. اگر برعکس جریان ایدئولوژی کتاب از زاویة انقلاب اسلامی و مردمسالاری دینی، نه لیبرال دموکراسی، به این کتاب بنگریم، در واقع میتوان گفت این کتاب کتابی ضد انقلابی با عنوان انقلابهاست.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیپژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی2383-1650132920140220An Introduction to
“The Protestant Ethic and the Spirit of Capitalism”بررسی و نقد کتاب اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری911171082FAغلامرضا صدیق اورعیعضو هیئت علمی دانشگاه فردوسیمحمدصادق طلوع برکاتیدانشجوی دکتری جامعهشناسیشهید بهشتیJournal Article20130524چکیده <br />در این مقاله، هدف نگارنده این است که گزارههای اصلی ماکس وبر در کتاب <em>اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری</em> مشخص شود و پس از آن نکات مورد توجه به صورت انتقاد مطرح شود. <br />در کتاب با جملهها و استدلالهایی جزئی روبهرو میشویم که در گام اول با ادعای کلی مطرحشدة وبر متناقض یا متضاد به نظر میرسند و یا به نوعی آن را محدود میکنند و از دایرة شمول آن میکاهند. به این معنی که وبر ادعا کرده است که باورهای مذهبی کالوینی، از طریق تجاذب و رشد روح سرمایهداری، تسهیلکنندة پیدایش و رشد نظام سرمایهداری غربی شدهاند، اما در برخی از جملهها و استدلالها مواردی به چشم میخورد که به نظر میرسد این رابطه همیشه برقرار نبوده است. در این مقاله سعی میشود به طور خلاصه برخی از این مضامین مرور و جایگاه آنها در زمینۀ کلی استدلال وبر یافت شوند و با دقت بیشتری دربارة آنها اظهار نظر شود. <br />نکتة دیگر اینکه در تحلیل وبر مؤلفة «زمان» نقش مهمی دارد و نباید بدون درنظرگرفتن آن به ارزیابی پرداخت؛ یعنی باید توجه داشت که روحیة سرمایهداری و اخلاق پروتستانی به طور همزمان با هم وجود داشتند و تعامل و تجاذب بین این دو عامل برقرار بوده است. بدون درنظرگرفتن این نکته برخی از خوانندگان در دام این اشتباه میافتند که محقق دچار خطای منطقی شده و گاه و بیگاه علت را معلول فرض کرده است. <br />وبر در مواضع متعددی از کتاب، عبارتهایی نوشته است که شبهۀ اندیشة تکعلتی را بزداید؛ چه آن تکعلت مادی باشد و چه علل ذهنی و فرهنگی. <br />به نظر نگارنده، اگر محتوای کتاب با ترتیب کاملاً منطقی بازنویسی شود، تا حد بسیاری از ابهام آن کاسته خواهد شد.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیپژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی2383-1650132920140220Higher Education and Universities Canges
Critique of the book
"Globalization Theory and Universities”تحولات جهانی آموزش عالی و دانشگاهها نقد کتاب نظریة جهانیشدن و دانشگاهها1191331083FAمقصود فراستخواهدانشیارمؤسسةپژوهشوبرنامهریزیآموزش عالیJournal Article20130803چکیده <br />علم در موج اول، با تنوعی اندک و سرعت تغییرات بسیار کند، مبتنی بر نظام استاد ـ شاگردی بود؛ دانش در محیطی باثبات و ارتباطات علمی بسیار محدود بود. در موج دوم، تخصص علمی رشد کرد و «خودکارشدن» ابزارها و روشهای علمی را بسیار متحول کرد. موج دوم زمانی برای تولید انبوه دانش بود، مضربهای تغییرات در علم حدوداً ده ساله بود، و ارتباطات علمی از طریق رسانههای انبوه در سطح بینالمللی رشد مییافت. در موج سوم، ساختار درختی علم به ساختار شبکه متحول شد، مفهوم تخصص علمی دگرگون شد، جهش بزرگ رایانهای و انقلاب نرمافزاری به وقوع پیوست، خلاقیت و فنّاوری اطلاعات جانشین مهارتهای دو موج پیشین شد، اقتصاد دانش ظهور یافت، تغییرات علمی به طرز بیسابقهای سریعتر و پویاتر و پیچیدهتر شد، ارتباط و تعامل بینالاذهانی در علم افزایش یافت، رسانههای انبوه با مصرفکنندگان منفعل به نظام چندرسانهای با ویژگی تعاملی و کاربران فعال توسعه یافتند، تولید و انتقال دانش فرایندی جهانی شد، دانشگاهها بنگاههای دانش تلقی شدند، و شبکهای از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات به توسعة مزیت انباشتی در علم انجامید.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیپژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی2383-1650132920140220A Case of Distorted translation: Examination of persian Translation of A Sociologiacal Work (Knowledge as Culture: The New Sociology of Knowledge)نمونهای از ترجمة مقلوب در علوم اجتماعی نقد کتاب معرفت بهمثابة فرهنگ: جامعهشناسی معرفت جدید1351551084FAحسن محدّثی گیلوائیاستادیار جامعهشناسی دانشگاه آزادJournal Article20130904چکیده <br />مقالة زیر نقد ترجمة فارسی کتابی دربارة جامعهشناسی معرفت است. نویسنده معتقد است که در ترجمة بسیاری از متون علوم اجتماعی از زبانهای دیگر به فارسی، متن اصلی به نحوی تحریفشده به زبان فارسی منتقل میشود و این فرایند بسیار مهم ـ یعنی انتقال معرفت ـ با سهلانگاری انجام میگیرد. نویسنده از دو نوع ترجمة نامطلوب سخن میگوید: ترجمة مقلوب و ترجمة فجیع. در برخی ترجمههای فارسیِ متونِ علوم اجتماعی، معمولاً انتقال معرفت به نحوی فراگیر با دگرشد معرفت ملازم است. وی این نوع ترجمه را ترجمة مقلوب مینامد، اما از نظر وی گاهی اشکالات ترجمهها از این نیز فراتر میرود و انتقال معرفت بهکلی غیر ممکن میشود و متنی نامفهوم ارائه میشود که به «فاجعة اندیشه» و گهگاه دلسردی مخاطبان در مطالعه میانجامد که در این مقاله، ترجمة فجیع نامیده شده است. نویسنده بیآنکه به متن اصلی این ترجمه رجوع کند، کوشیده است با ذکر نمونههایی نشان دهد که بسیاری از جملات این متنِ ترجمهشده یکی از سه حالت زیر را دارند: بیمعنایند، نامفهوم و گنگاند، یا چندپهلو و افادهکنندة چند معنای ممکناند. عرضة اینگونه تولیدات فرهنگی مشکلدار مبیّن ابتذال فرهنگ دانشگاهی در ایران است. بنابراین، نویسنده از تحلیل محتوای کتاب صرفنظر کرده است و فقط در آغاز بحث آن هم بهاجمال و اشاره و با اذعان به ناکافیبودن بدان پرداخته است. به نظر وی، این ترجمه را، در منصفانهترین قضاوت، میتوان نمونهای از ترجمة مقلوب در علوم اجتماعی ایران دانست.