روششناسی
سیدمحمدرضا تقوی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، نقد کتاب روششناسی مطالعات دینی (تحریری نو)، تألیف احد فرامرز قراملکی (1392)، است. کتاب از دو بعد شکلی و محتوایی ارزیابی شده است. کتاب از نظر شکلی بیشتر شرایط مدنظر را دارد و مطلوب ارزیابی شد. بهلحاظ محتوایی در اکثر گفتارهای کتاب حائز نکات فنی است که میتواند خواننده را برای انجام پژوهش، با رویکرد علم رایج، آماده ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، نقد کتاب روششناسی مطالعات دینی (تحریری نو)، تألیف احد فرامرز قراملکی (1392)، است. کتاب از دو بعد شکلی و محتوایی ارزیابی شده است. کتاب از نظر شکلی بیشتر شرایط مدنظر را دارد و مطلوب ارزیابی شد. بهلحاظ محتوایی در اکثر گفتارهای کتاب حائز نکات فنی است که میتواند خواننده را برای انجام پژوهش، با رویکرد علم رایج، آماده کند. آنچه در محتوای اثر یافت میشود تنقیحی از اصول موردقبول در روشهای تحقیق علم رایج است. مؤلف تلاش زیادی کرده است تا با استفاده از متون دینی این اصول را مستندسازی کند، اما شاکلۀ بحث همان شاکلۀ علوم رایج است. بهنظر میرسد، برای تحول در مبحث روششناسی مطالعات دینی، تبیین سلسلهمراتب دستگاه علم دینی و سپس تنظیم دستگاهی روششناختیِ متناسبِ با نظام جهانبینی، هستیشناسی، و معرفتشناسی اسلام از ضروریات جدی این مرحله از تلاشهای اندیشمندان حوزۀ علم دینی برای نیل به علوم انسانی ـ اسلامی فاخر و تمدنساز است.
روششناسی
سید محمد رضا تقوی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر نقد کتاب هویت علم دینی: نگاهی معرفتشناختی به نسبت دین با علوم انسانی تألیف خسرو باقری است. کتاب ازنظر شکلی بیشتر شرایط موردنظر را داراست و بنابراین مطلوب ارزیابی میشود. بهلحاظ محتوایی نیز تلاش درخوری برای دستیابی به یک مدل دینی درمقام اثبات علم با بذل توجه به تجربه و بررسی عینی پدیدهها انجام شده است؛ ضمن ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر نقد کتاب هویت علم دینی: نگاهی معرفتشناختی به نسبت دین با علوم انسانی تألیف خسرو باقری است. کتاب ازنظر شکلی بیشتر شرایط موردنظر را داراست و بنابراین مطلوب ارزیابی میشود. بهلحاظ محتوایی نیز تلاش درخوری برای دستیابی به یک مدل دینی درمقام اثبات علم با بذل توجه به تجربه و بررسی عینی پدیدهها انجام شده است؛ ضمن آنکه کاستیهایی نیز وجود دارد، ازجمله: 1. مغفولبودن اثر تعاملی حس و عقل و قلب، 2. تقلیل واقعیت به واقعیت مشهود، 3. نداشتن ارتباط منطقی بین هستیشناسی، معرفتشناسی، و روششناسی، و 4. تقلیل منابع معرفت و انحصار ملاک صحت در امور تجربی. باتوجهبه اینکه حس و عقل و قلب در تعامل دائم با یکدیگر معرفت را شکل میدهند و تمامی تجربهها و کنشهای انسانی درمورد شناخت عقلی (بینش) و باور قلبی (گرایش) فرد است که تعین مییابند، بنابراین، شایسته است اندیشمندان مسلمان برمبنای تعامل و هماهنگی بین حس و عقل و قلب دستگاه ادراکی انسان را تبیین کنند و معاییری را برای تمایز ادراک صائب از غیرصائب مشخص سازند.
روششناسی
سید محمدرضا تقوی؛ سید سعید زاهد
دوره 17، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 19-36
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر نقد «رئالیسم مفهومی خلاقانه» بهمنزلۀ مدلی روششناختی از علم اسلامی است. این مدل ساختار علم متداول را در قوارۀ مدرنیته و پسامدرنیته نمیپذیرد و ساختار جدیدی از علم را، متناسب با جهانبینی اسلامی، درقالب یک پارادایم ارائه میکند که درصدر آن اصالت جهانبینی و سنتهای لایتغیر الهی قرار دارد. از محاسن این ...
بیشتر
هدف از مطالعۀ حاضر نقد «رئالیسم مفهومی خلاقانه» بهمنزلۀ مدلی روششناختی از علم اسلامی است. این مدل ساختار علم متداول را در قوارۀ مدرنیته و پسامدرنیته نمیپذیرد و ساختار جدیدی از علم را، متناسب با جهانبینی اسلامی، درقالب یک پارادایم ارائه میکند که درصدر آن اصالت جهانبینی و سنتهای لایتغیر الهی قرار دارد. از محاسن این پارادایم تخصیص مخزن علم نزد پروردگار عالم، برخورداری از یک سلسلهمراتب معرفتی، باور به عوالم غیب و شهادت، معرفی منابع کسب دانش فراتر از حس و تجربه، و تعیین ملاک صحت فراتر از وقوع در نشئۀ مادی است. باوجوداین، کلیگویی و گسل بین مفاهیم متعدد، همچنین روشننبودن نحوۀ ورود به منابع معرفتی، تجربه، عقل، و شهود از کاستیهای این مدل است. درمجموع، این مدل در پیشبرد علم دینی مخصوصاً درمقام ثبوت علم در بُعد مفهومسازیهای نظری و جداشدن از فضایِ سکولار تأثیرگذار ارزیابی میشود. ارائۀ پیشنهاد بهمنظور تکمیل دیدگاه موجود و قدمهای بعدی در مسیر تدوین علم اسلامی پایانبخش این نوشتار است.