زبانشناسی و زبانهای باستانی
مرتضی تقوی
چکیده
رویکرد «فرازبان معنایی طبیعی» از برجستهترین تلاشها در معنیشناسی معاصر برای تحلیل و توصیف معنا در فرهنگهای گوناگون است که آنا ویرزبیکا آن را مطرح کرده است. این رویکرد برپایة وجود مفاهیم پایه و جهانیای به اسم «نخستیهای معنایی» استوار است که با بهکارگیری آنها میتوان معنای هرگونه مفهوم ساده و پیچیدهای را ...
بیشتر
رویکرد «فرازبان معنایی طبیعی» از برجستهترین تلاشها در معنیشناسی معاصر برای تحلیل و توصیف معنا در فرهنگهای گوناگون است که آنا ویرزبیکا آن را مطرح کرده است. این رویکرد برپایة وجود مفاهیم پایه و جهانیای به اسم «نخستیهای معنایی» استوار است که با بهکارگیری آنها میتوان معنای هرگونه مفهوم ساده و پیچیدهای را در زبانهای گوناگون توصیف کرد و از آن بهمنزلة ابزاری برای ورود به فرهنگهای متفاوت و ارائة تحلیلهای معنایی (معنیشناسی بینفرهنگی) بهره جست. تاکنون پژوهشگران چهارچوب ارائهشدة ویرزبیکا را بر بیش از سی زبان اجرا کردهاند. هدف این مقاله بررسی و نقد کتاب ویرزبیکا باعنوان کاربردشناسی بین فرهنگی: معنیشناسی تعاملات انسانی (2003) است که در آن وی رویکرد فرازبان معنایی طبیعی و آرای خود را به بحث میگذارد. در این مقاله، ابتدا به معرفی چهارچوب پیشنهادی نویسنده و مرور فصول کتاب و سپس به نقد این رویکرد پرداخته میشود و نقاط قوت و ضعف، مثالها، و استدلالهای متعدد ارائهشده در این کتاب بررسی میشود. درپایان، نتیجه گرفته میشود که رویکرد فرازبان معنایی طبیعی قطعاً میتواند برای توصیف معنا در زبانها و فرهنگهای گوناگون ارزشمند و راهنما باشد، اما باید از برخی ادعاهای مطرحشده در آن فاصله گرفت.