علوم سیاسی
مجید استوار
چکیده
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 ش بسیاری از مفروضات و نظریههای انقلاب را بهچالش کشید و بار دیگر پژوهش دربارۀ انقلاب را در کانون توجه اندیشمندان علوم انسانی قرار داد. تاکنون این انقلاب از ابعاد متفاوت اقتصادی، سیاسی، روانشناختی، طبقاتی، فرهنگی، و گفتمانی موردبررسی قرار گرفته که هر کدام دریچههای نوینی را دربارۀ مطالعات ...
بیشتر
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 ش بسیاری از مفروضات و نظریههای انقلاب را بهچالش کشید و بار دیگر پژوهش دربارۀ انقلاب را در کانون توجه اندیشمندان علوم انسانی قرار داد. تاکنون این انقلاب از ابعاد متفاوت اقتصادی، سیاسی، روانشناختی، طبقاتی، فرهنگی، و گفتمانی موردبررسی قرار گرفته که هر کدام دریچههای نوینی را دربارۀ مطالعات انقلاب اسلامی گشودهاند. یکی از این پژوهشها کتاب انقلاب ایران؛ ریشههای ناآرامی و شورش نوشتۀ مهران کامرواست که در سال 1990 م توسط انتشارات راتلج بهچاپ رسیده است. وی، با تلفیق نظریههای جامعهشناختی انقلاب با نظریههای روانشناختی و سیاسی و برساخت رویکرد چندرشتهای دربارۀ انقلاب ایران، به بررسی سیاستهای دولت و میدان سیاسی ـ اجتماعی پیش از انقلاب میپردازد و معتقد است که رژیم پهلوی پس از محدودشدن بلندپروازیهای اقتصادی در اواخر دهۀ پنجاه شمسی و فشارهای دیپلماتیک متحد اصلی خود، ایالات متحدۀ آمریکا، با زوال روبهرو شد. درنتیجه، گروهها و طبقات اجتماعی سرخورده از نوسازی با بهرهگیری از فضای باز سیاسی و ایدئولوژی شیعی و رهبری روحانیان ویژگیهای انقلابآفرین پیدا کردند و با بروز ضعف در شاه و نیروهای سرکوب رژیم توانستند دولت روبهزوال پهلوی را سرنگون و نظام سیاسی جدیدی را جایگزین آن کنند. در متن حاضر تلاش میشود، با اتکای بر روش جامعهشناسی پدیدارشناسی و مفهوم کانونی ذهنیت نمادین، کتاب موردنظر نقد و بررسی گردد.