پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل شیوه و سبک تاریخنگاری یکی از عالمان و مورخان نیمة نخست قرن هفتم نامور به شمسالدین یوسف بن قِزاوغلی معروف به «سبط ابنجوزی» میپردازد. باتوجهبه آنکه این مورخ شیوه و رویکرد خاصی در گزارش واقعة عاشورا و حوادث و مسائل پیرامونیِ آن دارد، بررسی و تحلیل گزارش وی نکات قابل توجه و تأملی را فراروی محققان ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل شیوه و سبک تاریخنگاری یکی از عالمان و مورخان نیمة نخست قرن هفتم نامور به شمسالدین یوسف بن قِزاوغلی معروف به «سبط ابنجوزی» میپردازد. باتوجهبه آنکه این مورخ شیوه و رویکرد خاصی در گزارش واقعة عاشورا و حوادث و مسائل پیرامونیِ آن دارد، بررسی و تحلیل گزارش وی نکات قابل توجه و تأملی را فراروی محققان قرار میدهد. افزونبراین، نویسنده در گزارش عاشورا، از منابع و مقاتلی بهره برده است که اکنون در دسترس نیست؛ بنابراین، مطالعه و واکاویِ گزارش او، افزونبرآنکه آگاهیِ نسبی از ساختار و محتوای آنها را برای اندیشهورزان تاریخ فراهم میسازد، تاحدودی نیز احیا و بازسازی آنها را با کمک آثار دیگر فراهم میکند.
از دیدگاههای مطرح در چند دهة اخیر دربارة فلسفه و هدف قیام امام حسین (ع) دیدگاه «قیام برای تشکیل حکومت» است که در کتاب شهید جاوید به آن پرداخته شده است. این دیدگاه، که درمقابل دیدگاه «تعبد به شهادت» مطرح شده بود، موجی از اعتراض و نارضایتی در محافل دینی و روحانی و مجالس خطبا و وعاظ شیعه ایجاد کرد و نقدها و ردیههای بسیاری ...
بیشتر
از دیدگاههای مطرح در چند دهة اخیر دربارة فلسفه و هدف قیام امام حسین (ع) دیدگاه «قیام برای تشکیل حکومت» است که در کتاب شهید جاوید به آن پرداخته شده است. این دیدگاه، که درمقابل دیدگاه «تعبد به شهادت» مطرح شده بود، موجی از اعتراض و نارضایتی در محافل دینی و روحانی و مجالس خطبا و وعاظ شیعه ایجاد کرد و نقدها و ردیههای بسیاری را ازسوی نویسندگان و حتی برخی از علما و فرهیختگان حوزه در چند دهة گذشته در ایران به خود اختصاص داد، اما صاحب این نظریه کوشش گستردهای را برای اثبات نظریة خود انجام داده است. پژوهش حاضر، درصدد تقریر این نظریه و نقد و بررسیِ آن با رویکرد تاریخی است. قیام عاشورا همانند نهضتها و انقلابهای دیگر نیست که رهبران و نقشآفرینان آن افراد عادی و غیرمعصوم باشند. ویژگی برجستة این قیام منحصربهفرد در رهبر آن خلاصه میشود که انسانی است برگزیده ازسوی خدا و برخوردار از مقام و منصب امامت و بهسبب دارابودن دو شأن علم و عصمت، هیچگونه خطا و لغزشی از او صادر نمیشود. بنابراین، نمیتوان سیره و رفتار او را با دیگران مقایسه کرد، بلکه سیرة او ملاک و معیار رفتار برای دیگران است.