تاریخ
اسماعیل سنگاری؛ علیرضا کرباسی
چکیده
رویکرد مورخان معاصر غربی به اصطلاح «فیلهلن» بر سکههای اشکانی بیانگر دو نوع تعبیر است. برخی برتری فرهنگ یونانی به فرهنگ ایرانی را قائل شدهاند و این را تسلیم بیقیدوشرط فرهنگی قلمداد کردهاند. برخی دیگر، که بیشتر نتیجۀ نگاه مورخان متأخر غربی است، استفاده از این اصطلاح را نوعی «ترفند سیاسی» ازجانب پادشاهان ...
بیشتر
رویکرد مورخان معاصر غربی به اصطلاح «فیلهلن» بر سکههای اشکانی بیانگر دو نوع تعبیر است. برخی برتری فرهنگ یونانی به فرهنگ ایرانی را قائل شدهاند و این را تسلیم بیقیدوشرط فرهنگی قلمداد کردهاند. برخی دیگر، که بیشتر نتیجۀ نگاه مورخان متأخر غربی است، استفاده از این اصطلاح را نوعی «ترفند سیاسی» ازجانب پادشاهان اشکانی قلمداد کردهاند تا از این طریق بتوانند مهاجران یونانیِ قلمرو پادشاهی خویش را در کنترل درآورند. در این دیدگاه، بهرهگیری از این اصطلاح بر سکههای اشکانی نه بهمعنای تسلیم بیقیدوشرط فرهنگ ایرانی درمقابل فرهنگ یونانی بوده و نه همة معنای آن در اهداف الزاماً سیاسی خلاصه میشده است. آنچه در دوران یونانیمآبی و بهخصوص تحتتأثیر اندیشههای رواقی و ریشههای ایرانی آن ایجاد شده بود نگرشی جهانی به مفهومِ انسانیت بود که با رویکرد یونانیان پیش از آن تفاوتی شگرف داشت. این موضوع با تلقی ایرانیان از جامعة جهانی سازگاری داشت که برآمده از اندیشههای مزدیسنای دوران هخامنشی بود. ازاینرو، پادشاهان اشکانی با استفاده از این تعبیر درحقیقت نوعی از فرهنگ یونانی را میستایند که نگرشی جهانی و غیرنژادی به جامعة انسانی دارد و از این طریق مقدمات جذب آنان در فرهنگ ایرانی را فراهم میکنند. این پژوهش با بهرهگیری از شواهد مکتوب و مادی بر آن است با نشاندادن تفاوت فرهنگی یونانیان و ایرانیان دورانِ یونانیمآبی و پیش از آن قضاوتی بینابین با رویکردی فرهنگی ـ جامعهشناختی ارائه دهد.