فلسفه
محمدتقی طباطبائی؛ شاهو رحمانی
دوره 14، شماره 31 ، شهریور 1393، ، صفحه 105-119
چکیده
با توجه به حجم گستردۀ ترجمۀ آثار فلسفی به زبان فارسی، در این مقاله با بررسی یکی از ترجمههای کلاسیک فلسفی در نظر بوده تا نخست، با ذکر برخی معیارهای کلیِ نادیدهگرفتهشده در این دست کارها، نقدی عمومی بر روند کلی ترجمههای فلسفی بیان شود و سپس بر اساس معیارهای دادهشده در این نقد به طور خاص ترجمۀ نیچه و فلسفه ژیل دلوز از سوی خانم لیلا ...
بیشتر
با توجه به حجم گستردۀ ترجمۀ آثار فلسفی به زبان فارسی، در این مقاله با بررسی یکی از ترجمههای کلاسیک فلسفی در نظر بوده تا نخست، با ذکر برخی معیارهای کلیِ نادیدهگرفتهشده در این دست کارها، نقدی عمومی بر روند کلی ترجمههای فلسفی بیان شود و سپس بر اساس معیارهای دادهشده در این نقد به طور خاص ترجمۀ نیچه و فلسفه ژیل دلوز از سوی خانم لیلا کوچکمنش بررسی شود. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت متأسفانه این اثر فاقد معیارهای لازم برای ترجمۀ یک اثر کلاسیک فلسفی است. در طول مقاله نیز کوشیدهایم تا همین کاستیها را نشان دهیم.