نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده

استادیار اقتصاد و جمعیت‌شناسی، عضو هیئت علمی مؤسسۀ تحقیقات جمعیت کشور تهران، ایران

چکیده

درمیان آثار امیرخسرو دهلوی، اندیشمند و ادیب شهیر هندی، اثری وجود دارد که تفاوت‌های جدی با سایر آثار وی دارد و چون نگینی درمیان دیگر کتاب‌ها می‌درخشد. این کتاب با عنوان ‌دولرانی و خضرخان‌، باوجود اهمیت‌های فرهنگی و اجتماعی فراوانی که دارد، اثری ناشناخته در ایران است. امیرخسرو در این اثر ضمن بیان داستانی غنایی، به‌اختصار چگونگی گسترش و بسط اسلام توسط پادشاهان سلسلة غوری در شبه‌قاره را روایت کرده است. از ورود اسلام به ایران منابع مهمی در دست‌رس ماست، اما شاید از راه‌یابی آن به سایر ملل، به‌خصوص کشورهایی که تمدن بومی و میهنی قوی داشته‌اند، کم‌تر خوانده و شنیده‌ایم. در این اثر، ضمن روایتِ یکی از داستان‌های عاطفیِ هندی، به شرایط اجتماعی و سیاسی و حتی فرهنگیِ تغییریافتة آن دوران در شبه‌قاره توجه ویژه شده است. هدف از این مطالعه معرفی و شناختِ این اثرِ کم‌ترشناخته‌شده، اما مهم و بازشناسی محتوایی با تأکید بر پارادایم‌های اجتماعی آن است. برای حصول نتایج، از روش اسنادی و کتاب‌خانه‌ای استفاده شده است. یافته‌ها به ما نشان می‌دهد دین تازه برخی از باورها، سنن، و آیین‌های اجتماعی مردم آن سرزمین ازجمله ازدواج به‌شیوة مسلمانی (و نه هندی)، توجه به ازدواج و تشکیل خانواده به‌شکل درون‌گروهی، و ...، را دست‌خوش تغییر کرده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Reflections on Social Demographic Ideas of Amir Khosrow Dehlavi in a Realistic Narrative

نویسنده [English]

  • Reza Kiani

Assistant Professor of Economics and Demography, National Population Research Institute, Tehran, Iran

چکیده [English]

Among the books of Amir Khosrow Dehlavi, the famous Indian thinker and writer, there is a book that has serious differences with his other works, and it is really brilliant. This book is called Dolarani and Khezer Khan, despite its great cultural and social significance, it is an anonymous work in Iran. In this work, Amir Khosrow, while telling a love story, has briefly narrated how Islam was spread and expanded by the kings of the Ghori dynasty in India. There are important sources from the spread of Islam to Iran, but perhaps we have read and heard less about its spread to other countries, especially those with strong indigenous and patriotic civilizations. In this work, while narrating one of the Indian emotional stories, special attention is paid to the changed social, political and even cultural conditions of that time in India. The purpose of this study is to introduce and recognize this lesser known but important work, and to recognize the content by emphasizing its social paradigms. Documentary and library methods have been used to obtain the results. Findings show us that the new religion has changed some of the beliefs, traditions and social rituals of the people of that land, such as marriage in a Muslim way, attention to marriage and family formation within a group, and so on.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Marriage. Endogamy
  • Exogamy
  • India
  • Islam
برتلس، یوگنی ادواردوویچ (1386)، تاریخ ادبیات فارسی تاجیکی (از روزگار باستان تا پایان عهد سلجوقیان)، ترجمة سیروس ایزدی، تهران: زوار.
پوده، آزاده و همکاران (1394)، «نقد تصحیح شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی»، ادب‌پژوهی، ش ۳۳.
تقوی، نعمت‌اله (1378)، مبانی جمعیت‌شناسی، ویراست دوم، تبریز: دانیال؛ جامعه‌پژوه.
ثروت، منصور (1392)، گنجینة حکمت در آثار نظامی، تهران: علمی.
ثروتیان، بهروز (1394)، جادو سخن جهان نظامی، تهران: معین.
جامی، عبدالرحمن (1369)، بهارستان، به‌کوشش ی. ادیب، تهران: صابر.
دولتشاهی، امیرحسین و سیدمهدی نوریان (1398)، «نصیحت‌نامة امیرخسرو دهلوی در دیباچة مثنوی دولرانی و خضرخان»، مجلة تاریخ ادبیات، دورة ۱۲، ش 1.
دهلوی، امیرخسرو (1975)، دولرانی و خضرخان، دوشنبه: دانش.
دهلوی، امیرخسرو (1361)، دیوان کامل، تصحیح سعید نفیسی، به‌همت م. درویش، تهران: جاویدان.
ذوالفقاری، حسن (1392)، یک‌صد منظومة عاشقانة فارسی، تهران: چرخ.
زرّین‌کوب، عبدالحسین (1399)، دفتر ایام، مجموعة گفتارها، اندیشه‌ها، و جست‌وجوها، تهران: علمی.
شیخی، محمدتقی (1380)، مبانی و مفاهیم جمعیتشناسی، تهران: شرکت سهامی انتشار.
معین، محمد (1387)، مجموعه ‌مقالات، ج ۲، به‌کوشش دکتر مهدخت معین، تهران: صدای معاصر.
یاری، سیاوش و مسلم سلیمانیان (1395)، «جایگاه امیرخسرو دهلوی در تاریخ‌نگاری هند»، مجلة پژوهشنامة تاریخ اسلام، س ۶، ش 22.