کتاب مدرنیتۀ سیاسی تقریر سکولاریسم و لائیسیته است. مسئلههای کنونی جوامع را نیز ریشه در عدم جدایی قاطع بین حوزههای عمومی و خصوصی، دولت و جامعۀ مدنی، و فرد و شهروند میداند؛ بنابراین، کتابی برای آرمانهای لیبرالیستی و سکولاریستی است و در بیان مسئلههای سکولاریسم موجه مینماید. موریس باربیه اما تجربۀ غرب را گویا تجربهای غایی ...
بیشتر
کتاب مدرنیتۀ سیاسی تقریر سکولاریسم و لائیسیته است. مسئلههای کنونی جوامع را نیز ریشه در عدم جدایی قاطع بین حوزههای عمومی و خصوصی، دولت و جامعۀ مدنی، و فرد و شهروند میداند؛ بنابراین، کتابی برای آرمانهای لیبرالیستی و سکولاریستی است و در بیان مسئلههای سکولاریسم موجه مینماید. موریس باربیه اما تجربۀ غرب را گویا تجربهای غایی و از آنِ ملتهایی مهتر پنداشته و تندادن به این جداییها را سرنوشت همۀ جوامع دانسته است؛ چنانکه برای جوامعی که به مدرنیتۀ سیاسی دست نیافتهاند توصیه کرده است که بایستی بدون پرشهای بلندپروازانه گامبهگام و با بهرهگیری از انبان تجربۀ پیشرفتگان به آن دست یابند. غاییپنداشتن الگوی خود مسئلهسازی برای سایر جوامع است؛ بهطور مثال، اگر جوامع اسلامی بهجای لائیسیته اسلام را برای حل مسئلههای خود و افقهای پیشِروی رجحان بخشیدند و سکولاریسم را برنتابیدند سکولاریسم مسئلۀ آنها نمیشود که در این کتاب راه رسیدن به آن بیان شود. بررسیهای این مقاله ضمن بازشناسی برخی نقاط قوت و ضعفِ شکلی و محتوایی کتاب نشان میدهد که نویسنده در این کتاب از مسئلهیابی محققانه به مسئلهسازی و تجویزهای غیرموجه تمایل پیدا کرده است.