یهتمّ النقد الأدبی منذ بدایة نشأته بدراسة الأعمال الفنّیة الأدبیة مستخدمًا سلسلة معاییر، ویقوم بتفسیر الأعمال وشرح عناصرها ومفاهیمها، وتبیین نقاط الضعف والقوّة فیها. وفی نهایة الأمر یساعد فی الارتقاء بالعمل. یمکن اعتبار تقسیم النظریات النقدیة تحت عنوان المذاهب الأدبیة من هذه المحاولات، ویُعدّ کتاب منهج الواقعیة فی الإبداع الأدبی ...
بیشتر
یهتمّ النقد الأدبی منذ بدایة نشأته بدراسة الأعمال الفنّیة الأدبیة مستخدمًا سلسلة معاییر، ویقوم بتفسیر الأعمال وشرح عناصرها ومفاهیمها، وتبیین نقاط الضعف والقوّة فیها. وفی نهایة الأمر یساعد فی الارتقاء بالعمل. یمکن اعتبار تقسیم النظریات النقدیة تحت عنوان المذاهب الأدبیة من هذه المحاولات، ویُعدّ کتاب منهج الواقعیة فی الإبداع الأدبی لصلاح فضل نموذجًا لذلک. یحاول هذا البحث الإجابة عن إشکالیة أساسیة وهی: إلى أی مدى استطاع هذا الکتاب أن ینجح فی إنجاز رسالة شرح مکانة المذهب الواقعی ونقده؟ یتبیّن لنا من نتائج البحث الذی تمّ وفقًا للمنهج التحلیلی الموضوعی أنّ الکتاب حصل على نجاحات کبیرة فی شرح النظریات الواقعیة، إن کان من الناحیة الشکلیة أو المضمون، وإن کان فیها بعض النواقص، کخلوّه من الشواهد الملموسة فی النصوص الأدبیة.
نقد نوین همگام با رشد و پیشرفت علوم و دانشهای انسانی در کشورهای غربی و پیرو دادوستدهای فرهنگهای مختلف با یکدیگر به فرهنگ عربی راه یافت و ناقدان عربی را بر آن داشت تا از جدیدترین نتایج نقد جهانی بهره جویند. برخی چنان مسخ محصولات نقد غربی شدند که میراث نقد اصیل خود را که از دیرباز به آنان رسیده بود بهطور کامل وانهادند، اما گروهی ...
بیشتر
نقد نوین همگام با رشد و پیشرفت علوم و دانشهای انسانی در کشورهای غربی و پیرو دادوستدهای فرهنگهای مختلف با یکدیگر به فرهنگ عربی راه یافت و ناقدان عربی را بر آن داشت تا از جدیدترین نتایج نقد جهانی بهره جویند. برخی چنان مسخ محصولات نقد غربی شدند که میراث نقد اصیل خود را که از دیرباز به آنان رسیده بود بهطور کامل وانهادند، اما گروهی دیگر چون صلاح فضل، پژوهشگر و ناقد بهنام مصری، با نگاهی تیزبینانه و خردمندانه بهمنظور معرفی نتایج پژوهشهای نقدی و کاربردیسازی آن در تمام سطوح جوامع عربی برآمد ونتایج تلاشهای ناقدان عربی قدیم و جدید را نیز زیر ذرهبین خود داشت. در همین راستا، در این جستار کتاب مناهج النقد المعاصر اثر صلاح فضل را بهشیوة تحلیل کمّی و کیفی موردکنکاش قرار دادهایم و نقاط قوّت و ضعف محتوایی و شکلی اثر یادشده را ارزیابی کردهایم. این کتاب بهلحاظ فقدان ارجاعات و استناددهی بهشیوة آکادمیک تألیف نشده است، بلکه بهشیوهای است که نویسنده آن را «نگارش شفاهی» نام نهاده است و از اسلوب نگارش طه حسین و محمد مندور که مورداقبال خوانندگان عرب قرار گرفته است، تأثیر پذیرفته است؛ ازاینرو، نویسنده به فهم صحیح، ساده، و سهلالوصول محتوای نقدی این کتاب توسط خواننده اهتمام بسیار ورزیده است.