فقه و حقوق
حسین آقایی جنتمکان
چکیده
هدف نگارنده در این نوشتار بررسی چگونگی شکلگیری و صورتبندی مفاهیم ماهوی و شکلی حقوق کیفری بینالمللی در بستر رویۀ قضایی دادگاههای کیفری بینالمللی است. حقوق کیفری بینالمللی رشتۀ نوپایی است که از حقوق بینالملل و حقوق کیفری ریشه گرفته است و تا زمان محاکمات نورنبرگ چندان شکل نگرفته بود. نخستینبار رأی دادگاه نورنبرگ در 1946 م ...
بیشتر
هدف نگارنده در این نوشتار بررسی چگونگی شکلگیری و صورتبندی مفاهیم ماهوی و شکلی حقوق کیفری بینالمللی در بستر رویۀ قضایی دادگاههای کیفری بینالمللی است. حقوق کیفری بینالمللی رشتۀ نوپایی است که از حقوق بینالملل و حقوق کیفری ریشه گرفته است و تا زمان محاکمات نورنبرگ چندان شکل نگرفته بود. نخستینبار رأی دادگاه نورنبرگ در 1946 م اصول اولیۀ حاکم بر حقوق کیفری بینالمللی را، که بعدها از آنها با عنوان «اصول نورنبرگ» یاد شد، پایهریزی کرد. دادگاههای دیگری که در فاصلۀ بین دادگاه نورنبرگ تاکنون تشکیل شدهاند، آرا و تصمیماتی اتخاذ کردهاند که درخور بررسی و توجه است. رویۀ قضایی دیوان یوگسلاوی سابق و رواندا پربارترین منبع حقوق کیفری ماهوی را فراهم میکنند؛ این نوشتار به [تحلیل] رویۀ قضایی این دیوانها اختصاص دارد. تأثیر مستقیم و سترگ رویۀ قضایی در شکلگیری حقوق کیفری بینالمللی در تدوین اساسنامۀ دادگاه کیفری بینالمللی، که در فرصت کوتاهی پس از تشکیل دیوانهای اختصاصی صورت گرفت، بهوضوح مشهود است. نگارنده در این نوشتار همزمان به نقد کتاب حقوق بینالمللی کیفری در رویۀ قضایی میپردازد که بر همین موضوع تمرکز دارد.