روششناسی
مهدی حسینزاده یزدی؛ سیدمحسن ملاباشی
چکیده
پاتریک برت بر این باور است که پراگماتیسم باوجود ظرفیتهای فراوانی که در گسترۀ فلسفۀ علوم اجتماعی دارد، هنوز جایگاه شایستۀ خود را نیافته است؛ زیرا فیلسوفان علوم اجتماعی آنگونهکه باید به آن توجه نکردهاند. او معتقد است، میتوان بهخوبی از پراگماتیسم در این عرصه بهره برد و بهکمک آن افقهای تازهای پیشِروی علوم اجتماعی گشود. ...
بیشتر
پاتریک برت بر این باور است که پراگماتیسم باوجود ظرفیتهای فراوانی که در گسترۀ فلسفۀ علوم اجتماعی دارد، هنوز جایگاه شایستۀ خود را نیافته است؛ زیرا فیلسوفان علوم اجتماعی آنگونهکه باید به آن توجه نکردهاند. او معتقد است، میتوان بهخوبی از پراگماتیسم در این عرصه بهره برد و بهکمک آن افقهای تازهای پیشِروی علوم اجتماعی گشود. او در کتاب فلسفۀ علوم اجتماعی؛ بهسوی پراگماتیسم، مبتنیبر نقدهایی که به علوم اجتماعی و فلسفۀ علوم اجتماعی وارد میکند، مدعی است یکی از دو هدف اصلیاش در این کتاب بسط رهیافتی جدید در فلسفۀ علوم اجتماعی بهکمک پراگماتیسم است. هدف این مقاله بررسی این ادعاست، اما پیش از نقد محتوایی این اثر نگاهی گذرا به فصلهای کتاب و نقد ساختار و متن ترجمۀ فارسی کتاب ضروری است. در آخرین گام و در نقد محتوایی و بررسی دقیق مدعای نویسنده به این نتیجه رسیدیم که دستاورد کتاب فاصلۀ معناداری با ادعای نویسنده دارد و گفتههای او با آنچه هرمنوتیکها، تفسیرگرایان، ابزارگرایان، و پیروان مکتب انتقادی گفتهاند تفاوت چندانی ندارد و حرف چندان تازهای به آنها نیفزوده و راه جدیدی پیشِ پای علوم اجتماعی نگشوده است.