علوم سیاسی
شهاب دلیلی
چکیده
در سراسر تاریخ فلسفه پرسشهایی مطرح بوده است که مهمترین آنها را میتوان حول مفهوم عدالت و آزادی صورتبندی و شناسایی کرد. در قرن بیستم، نسبت بین عدالت و آزادی بیش از پیش برای جوامع بشری اولویت پیدا کرد و مهمترین آثار علمی به آن پرداختند. نظریۀ عدالتی که از سوی جان رالز در این خصوص مطرح شد، محوریت مباحث علمی را مختص ...
بیشتر
در سراسر تاریخ فلسفه پرسشهایی مطرح بوده است که مهمترین آنها را میتوان حول مفهوم عدالت و آزادی صورتبندی و شناسایی کرد. در قرن بیستم، نسبت بین عدالت و آزادی بیش از پیش برای جوامع بشری اولویت پیدا کرد و مهمترین آثار علمی به آن پرداختند. نظریۀ عدالتی که از سوی جان رالز در این خصوص مطرح شد، محوریت مباحث علمی را مختص بهخود ساخت و دغدغۀ سیاستمداران را برانگیخت. رابرت نوزیک در نقد عدالت بهمثابۀ انصاف، که رالز مطرح کرد، از عدالت بهمثابۀ استحقاق دفاع کرد. رالز دولت رفاهی و نوزیک دولت کمینه را واجد شرایط تحقق عدالت در جوامع معرفی کردند. به این سبب، دوگانههای دیگری چون حق فرد/ خیر جمع، وضع برابر/ فرصت برابر، نیاز/ شایستگی، و... در اندیشۀ این دو مطرح شد. نوزیک، در کتاب بیدولتی، دولت، و آرمانشهر، به تشریح علل تقدم یکی از این دوگانهها بر دیگری پرداخت. در این نوشتار، پس از معرفی بخشهای کتاب بیدولتی، دولت، و آرمانشهر، تلاش میشود تا ازیکسو، انتقادات نوزیک به جان رالز موردواکاوی قرار گرفته و درپی آن، با یک بازخوانی انتقادی، برخی ایرادات وارد بر ایدۀ عدالت استحقاقی و دولت کمینۀ نوزیک مطرح شود.