نوع مقاله : ترویجی
نویسندگان
1 مدرس مدعو دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور
2 استادیار علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رباط کریم،
چکیده
سیطرۀ بیچونوچرای اثباتگرایی بر فلسفۀ علم در سالهای نخستین قرن بیستم باتوجهبه موج نقد آن ازسوی برخی فیلسوفان علم، در نیمۀ دوم این قرن، دچار بحران و فروپاشی شد. دیدگاههای فیلسوفان علمی نظیر پوپر، کوهن، و لاکاتوش زمینه را برای پیدایش نقدهای رادیکالتر به جریان کلاسیک فلسفۀ علم فراهم کرد. فایرابند در همین مسیر تلاش کرد در کتاب برضد روش: طرح نظریۀ آنارشیستی معرفت نوعی آنارشیسم روششناختی را جایگزین رویکردهای قبلی کند. بهزعم او هیچ روش معقولی برای اخذ و طرد نظریهها وجود ندارد. وی در این کتاب نشان میدهد که تلاش برای یافتن قواعدی برای بازسازی منطقی فرایند پیشرفت علم و اثبات و ابطال نظریهها کار بیهودهای است. در این پژوهش سعی شده است ضمن نقد و بررسی کتاب مذکور از بعد شکلی و محتوایی برخی از دیدگاههای اصلی نویسندۀ آن ارزیابی شود. هدف از این کار نشاندادن میزان اعتبار ادعاهای رادیکال نویسنده در فلسفۀ علم و سنجش قوتها و ضعفهای آن است. روش بهکار گرفتهشده در نقد و بررسی این اثر توصیفی ـ تحلیلی است و بررسی آن نشان میدهد که دیدگاههای فایرابند با آنکه در عرصۀ فلسفۀ علم بهمنزلۀ رویکرد انتقادی جدید اهمیت و جایگاه ممتازی دارد، دچار تعارضات حلنشدهای است که نویسنده به آن بیتوجه بوده است و بهنظر میرسد کسانی که از دیدگاههای وی در فلسفۀ علم تبعیت میکنند، باید برای حل آن تلاشهای نظری بیشتری انجام دهند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Review of Firebrand’s Methodological Anarchism in Theory against Method: Designing the Anarchist Theory of Knowledge
نویسندگان [English]
- Mohammad Nejadiran 1
- Rozhan Hesam Ghazi 2
1 Visiting Scholar in Islamic Azad University and Payame Noor University
2 Assistant Professor of Political Science, Islamic Azad University, Robat Karim Branch, Iran,
چکیده [English]
The dominance of positivism over the philosophy of science in the first years of the twentieth century, due to its wave of criticism by some philosophers of science in the second half of this century, was in crisis and collapse. The views of scientific philosophers such as Popper, Cohen, and Lakatos provided the basis for the emergence of more radical critiques of the classical stream of the philosophy of science. In the same vein, Feyerabend tried to replace the previous approaches with a kind of methodological anarchism in his book, Against Method: The Anarchist Theory of Knowledge. According to her, there is no reasonable way to obtain and reject theories. In this book, she shows that trying to find rules for the logical reconstruction of the process of advancing science and proving and refuting theories is futile. In this research, while reviewing the mentioned book, an attempt has been made to evaluate some of the main views of the author in terms of form and content. The purpose of this work is to show the validity of the author’s radical claims in the philosophy of science and to assess its strengths and weaknesses. The method used in the critique of this descriptive-analytical work shows that Firand’s views, while in the field of philosophy of science as a new critical approach to the importance and privileged position, have unresolved conflicts to which they write. It has been overlooked, and it seems that those who follow his views in the philosophy of science should make more theoretical efforts to solve it.
کلیدواژهها [English]
- Methodology
- Anarchism
- Relativism
- History of Science
- Philosophy of Science
- Feyerabend
- Against Method