انسان شناسی
زینب شریعت نیا؛ هادی وکیلی
چکیده
کتاب تاریخ و نظریه در انسانشناسی[i] نوشتة آلن بارنارد (Alan Barnard)، پژوهشگر و نویسندة برجستة مطالعات انسانشناختی، بهویژه انسانشناسی آفریقای جنوبی، ازجمله آثار ارزشمند در حیطة انسانشناسی است. بارنارد در این کتاب ماهیت نظری انسانشناسی را درطول تاریخ و دربین آرای اندیشمندان و متفکران برجستة این علم بررسی میکند ...
بیشتر
کتاب تاریخ و نظریه در انسانشناسی[i] نوشتة آلن بارنارد (Alan Barnard)، پژوهشگر و نویسندة برجستة مطالعات انسانشناختی، بهویژه انسانشناسی آفریقای جنوبی، ازجمله آثار ارزشمند در حیطة انسانشناسی است. بارنارد در این کتاب ماهیت نظری انسانشناسی را درطول تاریخ و دربین آرای اندیشمندان و متفکران برجستة این علم بررسی میکند و ضمنِ مقایسة آرای اندیشمندان به ریشهیابی نظریهها و مکاتب فکری ارائهشده در حوزة انسانشناسی میپردازد. هدف این کتاب بررسی آرای پیشگامان مطالعات انسانشناسی، تکاملگرایی در همة ابعاد آن، نظریة اشاعهگران دربارة مناطق فرهنگی، کارکردگرایی و کارکردگرایی ساختاری، نظریههای عملمحور، دیدگاههای پردازشی و مارکسیستی، جوانب مختلف نسبیگرایی، ساختارگرایی و پساساختارگرایی، دیدگاههای پستمدرنیسم و تفاسیر اخیر است. این کتاب را باید مروری بر نظریههای انسانشناختی و مشکلات مرتبط با آنها دانست، اما چون به جزئیاتِ رویکردها و اندیشههای نظریهپردازان نمیپردازد، ایجاز و اختصار عبارات و مطالب کتاب از وضوح مفهومی آن میکاهد و توضیح و تکمیل بیشتری را میطلبد.کلیدواژهها:
الهیات و ادیان
زینب شریعت نیا؛ هادی وکیلی
چکیده
این مقاله درصدد آن است که به نقد و بررسی کتاب ماهیت معرفت عرفانی، نوشتة مسعود اسماعیلی، بپردازد. دربارة معرفت عرفانی و تمایز آن با تجربة عرفانی بهزبانهای غیرفارسی آثار بسیاری منتشر شدهاند؛ اما در زبان فارسی تنها معدودی از پژوهشگران به بحث از آن در چهارچوبی علمی و روشمند پرداختهاند؛ ازجمله در کتاب ماهیت معرفت عرفانی نویسنده ...
بیشتر
این مقاله درصدد آن است که به نقد و بررسی کتاب ماهیت معرفت عرفانی، نوشتة مسعود اسماعیلی، بپردازد. دربارة معرفت عرفانی و تمایز آن با تجربة عرفانی بهزبانهای غیرفارسی آثار بسیاری منتشر شدهاند؛ اما در زبان فارسی تنها معدودی از پژوهشگران به بحث از آن در چهارچوبی علمی و روشمند پرداختهاند؛ ازجمله در کتاب ماهیت معرفت عرفانی نویسنده کوشیده است با نگاهی تطبیقی در سامانهای جامع به بحث از ماهیت معرفت عرفانی در دو فضای اسلامی و غربی و بیان شباهتها و تفاوتهای آنها بپردازد. اگر ملاک ارزیابی ما میزان موفقیت و عدم موفقیت نویسنده در بیان مسئله و بررسی آن باشد، میتوانیم بگوییم که این کتاب در طرح مباحث تخصصی حوزة فلسفة عرفان بهخوبی عمل کرده است. بااینحال، این کتاب از کاستیهای صوری و محتوایی، از قبیل کاربرد متناوب معرفت عرفانی و تجربة عرفانی بهجای یکدیگر و اشکال در تقدم و تأخر برخی از فصول کتاب، خالی نیست. این کتاب باوجود این کاستیها اثری قابلقبول در حوزة فلسفة عرفان بهنظر میرسد.