علوم سیاسی
مرتضی بحرانی
چکیده
این مقاله بر بنیاد نقد و بررسی کتاب سوسیالیسم، ایدۀ شکستخوردهای که هرگز نمیمیرد (اثر کریستین نیمیتز) تألیف شده است. در جایی که نیمیتز بر آن است که ایدۀ سوسیالیسم بهرغم شکستهای پیاپیاش هنوز زنده است، من بر آنم که مسئلۀ مرگ یا زندهبودن «ایده»ها نیست. پدیدارهای ذهنی انسان شامل ایدهها، احکام، و ارادهها هستند. ایدهها ...
بیشتر
این مقاله بر بنیاد نقد و بررسی کتاب سوسیالیسم، ایدۀ شکستخوردهای که هرگز نمیمیرد (اثر کریستین نیمیتز) تألیف شده است. در جایی که نیمیتز بر آن است که ایدۀ سوسیالیسم بهرغم شکستهای پیاپیاش هنوز زنده است، من بر آنم که مسئلۀ مرگ یا زندهبودن «ایده»ها نیست. پدیدارهای ذهنی انسان شامل ایدهها، احکام، و ارادهها هستند. ایدهها هیچگاه نمیمیرند؛ خواه ایدۀ سوسیالیسم باشد یا ایدۀ خدا یا اژدهای هفتسر. مسئلۀ اصلی درستی یا نادرستی ارادههای انسانی است. بر این اساس، من تلاش کردهام تا بهشیوۀ پدیدارشناسی انتقادی پدیدار کنم که سوسیالیسم یک ارادۀ معطوف به شکست است. هزار بار دیگر هم که تکرار و تجربه شود، چیزی جز شکست را محقق نخواهد کرد. درمقابل و برطبق تجربۀ تاریخی، این لیبرال سرمایهداری است که ارادههای درست و معطوف به پیشرفت را پیشروی ما نهاده است. برای ما که در فرایند پیشرفت گام نهادهایم، حکم اخلاقی این است که وسوسههای سوسیالیستیک معطوف به توزیع برابر را کنار نهیم. آغاز پیشرفت ما گامنهادن در مسیر تولید است. تولید و تبادل سرمایه عبارت اخرای گردش آزاد و حق آزادی است. تنها با این حق است که میتوانیم خود را محقق کنیم.
علوم سیاسی
طیبه دومانلو
چکیده
متفکران چپ نو یکی از پرحاشیهترین و خبرسازترین آثار راجر اسکروتن، فیلسوف فقید انگلیسی، است که در دهههای اخیر در نقد متفکران چپِ نو منتشر شده است. اسکروتن با هدف رمزگشایی از زبان ترازنوین گفتمان چپ نو مهمترین فیلسوفان معاصر را بررسی و نقد میکند که وجه اشتراک آنها بیش از هرچیز فاصلهای است که از تفکر راست دارند. او در این خوانش ...
بیشتر
متفکران چپ نو یکی از پرحاشیهترین و خبرسازترین آثار راجر اسکروتن، فیلسوف فقید انگلیسی، است که در دهههای اخیر در نقد متفکران چپِ نو منتشر شده است. اسکروتن با هدف رمزگشایی از زبان ترازنوین گفتمان چپ نو مهمترین فیلسوفان معاصر را بررسی و نقد میکند که وجه اشتراک آنها بیش از هرچیز فاصلهای است که از تفکر راست دارند. او در این خوانش انتقادی تلاش میکند از پس زبان مغلق و نظریههای پیچیده، که گاه مبتنیبر تحلیلهای تاریخی و روانشناختیاند، صورت سادهای از ایدۀ اصلی ارائه کند و نشان دهد این نظریهها در واکنشی احساسی به تحولات زمانۀ خود شکل گرفتهاند؛ نظریههایی برآمده از نیاز به باور و ایمان. گرچه تلاش اسکروتن برای تحلیل و نقد جریان غالب زمانهاش شجاعانه و کمنظیر است، در تحلیل نهایی خود در همان وادی و به همان سبکوسیاق بحث خود را پیش میبرد که شالوده و مبنای اصلی نقدش را شکل میدهد. فارغ از محتوا، از منظر روششناختی، بیشتر انتقادهایی که در این کتاب بر متفکران چپ نو وارد میشود به خود او نیز وارد است و از این منظر، رویکرد او به این متون رویکردی گزینشی، احساسی، و غیرعلمی است. در این مقاله، از رهگذر خوانش انتقادی کتاب، برای اثبات این ادعا تلاش میشود و تا حد ممکن بدون ورود به محتوا، با بررسی رویکرد و روش اسکروتن در گزینش متون، به شرح نظریهها و نقد محتوا پرداخته میشود که نگاه ارزشگذارانه، باور به حقیقتی واحد، و توسل به شخصبنیاد اساس نقد اسکروتن را شکل میدهد.
فلسفه
شمس الملوک مصطفوی
چکیده
استوین آر. لی هیکس در کتاب تبیین پستمدرنیسم به بررسی ریشههای تاریخی و فکری جریان پستمدرن میپردازد و تأثیر آرای روسو، کانت، و فلاسفۀ دیگر را در ایجاد و رشد این جریان نشان میدهد. وی از موضع دفاع از غرب و نظام سرمایهداری حملات سختی متوجه جریان پستمدرن میکند و آن را نخستین بیان منسجم و قاطع ضد خردگرایی از کانت به بعد میداند ...
بیشتر
استوین آر. لی هیکس در کتاب تبیین پستمدرنیسم به بررسی ریشههای تاریخی و فکری جریان پستمدرن میپردازد و تأثیر آرای روسو، کانت، و فلاسفۀ دیگر را در ایجاد و رشد این جریان نشان میدهد. وی از موضع دفاع از غرب و نظام سرمایهداری حملات سختی متوجه جریان پستمدرن میکند و آن را نخستین بیان منسجم و قاطع ضد خردگرایی از کانت به بعد میداند و برای آن پیآمدهایی چون ضدیت با واقعگرایی متافیزیکی، ذهنیت شناختشناسانه، قرارگرفتن احساس در بطن قضایای ارزشی و درنتیجه نسبیگرایی در زمینۀ دانش و ارزش و کمبهاشدن کار علمی برمیشمارد. مقالۀ حاضر بر آن است که ضمن ارائۀ خلاصهای از آرای هیکس به نقد آنها بپردازد. تلاش خواهد شد نشان داده شود دیدگاه هیکس در پذیرش بیچونوچرای نظم و نظام سرمایهداری چگونه گزارش او را از سرچشمههای ایجاد پستمدرنیسم و نیز وضعیت فعلی این جریان تحتتأثیر قرار داده و منجر به ارائۀ تحلیلی تقلیلگرایانه و جانبدارانه شده است.